همهء تجربیات من !!!!!

[kavian77]

فکر می کنیم این پوزیشن دیگه خیلی عالیه وبا بقیه موقعیت ها فرق داره همه چیز بررسی شده و برای یکدفعه هم که شده ایرادی نداره که قوانین رو نقض کنیم این میشه که تخطی می کنیم و...

[عبدالرحمان]

فکر می کنیم این پوزیشن دیگه خیلی عالیه وبا بقیه موقعیت ها فرق داره همه چیز بررسی شده و برای یکدفعه هم که شده ایرادی نداره که قوانین رو نقض کنیم این میشه که تخطی می کنیم و...

وقتی خودت باهوش فرض کنی و بگی:

تحلیل تکنیکال و بنیادی ... من بی نقصه

مشکلی که برای فلان کسک افتاد واسه من نمیافته ، اینقدرها احمق نیستم

فلان کس که اینهمه شاگرد داره گفته میریزه ، خودش استاده اینکاره و منم که تحلیلم همجهت با اونه

استاب بزارم؟ استاب کسانی میزارن که تحلیل بلد نیستن ، فاندامنتال بهترین جهت میده
.
.
.
.

[payam154]

مرسی از نظراتتون.
خوشحال میشم که بقیه دوستان هم با نظراتشون ما رو کمک و همراهی کنند.

من دو تا ویژگی خیلی مهم و یک نگرش را که مجموعا 3 فاکتور میشود را دلایل عمده رعایت نکردن مواردی که صحبت کردیم میدانم.

1 . صبر : همیشه معتقدم اگر قرار است به هدفی که تعین کردیم برسیم در بر نامه ریزی آن عامل زمان و یا صبور بودن را هم در نظر بگیریم. طرف میره 4 سال درس میخونه بعد از فارغ التحصیل شدن تازه میگه من چه کاری را شروع کنم. حالا بماند تا زمانی که در کار موفق میشود چقدر طول میکشد.
حالا ما وارد شغل جدیدی شدیم و هنوز چیزی یاد نگرفتیم میگیم چرا موفق نمیشیم !!! .
برای پولدار شدن همیشه وقت هست و دیر نمیشه و با عجله فقط کاری که میکنیم اینه که از اون دورتر میشیم.
2 - طمع : بعضی وقتها یادمون میره قراره آهستهو پیوسته به هدف برسیم. میخواهیم با همان یک پوزیشن به اندازه یک هفته کار کنیم و همین طور هفته ها را پشت سر بگذاریم. ریسک زیاد نشان از طمع دارد. البته نداشتن صبر هم دخیل است.وگرنه دلیلی برای ریسک زیاد وجود ندارد. اگر غیر از این است بفرمایید.

3 - نداشتن اعتماد به سیستم تریدری مان و یا کلا نداشتن یک سیستم مطمئن : بعد از دو صفت عالی فوق تنها عامل مهم دیگری که به نظر من میرسد اینکه هنوز به حد کافی توانمند نشده ایم. یا اعتماد نداریم این پوزیشنی که گرفتیم نتیجه اش چه میشود و به هر شکلی که بلدیم بلا سر آن می آوریم. جابجایی استاپ - خروج با عجله از پوزیشن - هر دفعه با یک استراتژی وارد معامله میشویم و ... .


ادامه دارد ...

[burix]

سلام

با تشکر از دوستان که تجربیات خودشون به اشتراک گذاشتن

تا اونجایی که من کار کردم این بازار هر روزش یک تجربه جدیده سالها طول می کشه تا تمام زیر و بم بازار دست یک تریدر بیاد اون هم با یک برنامه منظم

من خودم این قدر توی بازار اشتباه کردم که بخوام بشمارم 1000 رو هم رد می کنه تا اونجایی که ذهن یاری کنه می گم

1- دقت کردین تا شما پوزیشن می گیرید بازار خلاف جهت تحلیل شما پیش می ره ....کلا اینقدر خلاف جهت تحلیل شما میره که کال میشید و بعد در جهت تحلیل شما ادامه حرکت میده
2- بی نظم بودن : خودم مصداق کامل این قضیه هستم
3- ترید قبل از بازار آمریکا در بازار رنج و نگه داشتن پوزیشن ( معمولا اصل نوسانات در بازار امریکا رخ میده ساعت 4:30 به وقت ایران تا 12:30 شب ) تا حالا گیر کندل 600 پیپی افتادید بعد از یک خبر ؟؟؟؟
4 - داستان استاپ و لاتیج هم که دوستان گفتن
5- ترس از ترید : معمولا وقتی چند بار پوزیشن ها درست از کار در نیاد شما می ترسید و نمی تونید درست فکر کنید که باعث ترس میشه و تو ضرر رفتن هم باعث ترس میشه

6- آقا این قضیه ترند هم تو این بازار آخرش ما نفهمیدیم چیه به خاطر همون تجربه شماره 1

[payam154]

فکر می کنیم این پوزیشن دیگه خیلی عالیه وبا بقیه موقعیت ها فرق داره همه چیز بررسی شده و برای یکدفعه هم که شده ایرادی نداره که قوانین رو نقض کنیم این میشه که تخطی می کنیم و...

مرسی دوست عزیز نکته جالب را اشاره کردید.

من همه پوزیشن هایم را به یک اندازه دوست دارم . اگر قرار بود از یک موقعیت ناراضی باشم و با تردید وارد شوم به این فکر میکنم مگه این پولی که ریسک میکنی مال خودت نیست؟ برای هر سنت آن خون جگر ها خورده ای !!!!

وقتی خودت باهوش فرض کنی و بگی:

تحلیل تکنیکال و بنیادی ... من بی نقصه

مشکلی که برای فلان کسک افتاد واسه من نمیافته ، اینقدرها احمق نیستم

فلان کس که اینهمه شاگرد داره گفته میریزه ، خودش استاده اینکاره و منم که تحلیلم همجهت با اونه

استاب بزارم؟ استاب کسانی میزارن که تحلیل بلد نیستن ، فاندامنتال بهترین جهت میده
.
.
.
.

دمت گرم خلیل جان
بازار به همه ما به یه چشم نگاه میکنه .نه دشمنی داره و نه خویشاوندی . واقعا به این فکر کردید که این ما هستیم که انتخاب میکنیم این موج حرکت بازار ما را به کدام سو ببرد؟ شکست مطلق و یا با صبر و بر نامه ریزی به سمت موفقیت؟

خیلی قشنگ گفتی آقا صادق دقیقا من هم یاد خودم میوفتم. کلا چند ماهی است که سود میکنم اونم نه درست حسابی. چون در جهت روند معامله میکنم.

الکترا

دوست من همین که متوجه نقاط ضعف و قوت خودت شدی و اینکه شهامت این رو داری که در موردش حرف بزنی رو من نشانی از موفقیتت در آینده نزدیک میبینم. اینو جدی گفتم. اگه این جمعی که داره هر روز هم بیشتر میشه ادامه پیدا کنه بهت قول میدم با کمک هم زیر یکسال اینجا همه صحبت از موفقیت رضایت بخشمان میکنیم.

احتمالا:
- نداشتن پلن
- جوگیر شدن

و در کل اماتور بودن.

صادق جان خوشم میاد صحبتات هم مثل اسمت بوی صداقت میده.
این جو گیر شدن رو خوب اومدی. مثل این میمونیم که تشنه رفتیم لب دریا و کلی آب میبینیم و فکر میکنیم این همه آب را برای ما گذاشتند و باید همین امروز ته دریا بالا بیاد !!!!!!!!!!

[payam154]

یه نکته خیلی خیلی مهم که داشت از قلم میافتاد اینکه یکی از دلایلی که ما استاپ را نمیپذیریم اینه که مقدار استاپ سنگینه یعنی درصد بزرگی از سرمایه را ریسک کرده ایم.
به این نکته به صورت جدی توجه کنید که هر چه درصد استاپ کمتر باشد میل به پذیرش بیشتر میشود

ممکنه بعضی از دوستان بگن که با درصد ریسک 1 درصد که من بیشتر مد نظرم است ما به جایی نمیرسیم و رشد پولمان خیلی کم است .

در جواب باید بگم مگه قراره به کجا برسیم؟ مگه تا الان درصد های بزرگی را ریسک کردیم به جایی رسیدیم ؟ مگه نتیجه ای جز کال کردن و رسیدن سر خط داشته ایم؟

دوست من قبل از اینکه به سود دریافتی نگاه کنی به مقدار پولی که قراره با استاپ از دست بدی فکر کن.
من هر وقت پوزیشن باز میکنم آن بخشی که ریسک کردم را رفته فرض میکنم.
من باید در این بازار باقی بمانم تا بتوانم سود کنم .

شرط اول موفقیت بقا است نه سود.

حالا با همین 1 درصد خواهم گفت که چطور میشه عالی سود کرد.

منتظر نظرات و تجربیاتتون هستم.

[payam154]

سلام

با تشکر از دوستان که تجربیات خودشون به اشتراک گذاشتن

تا اونجایی که من کار کردم این بازار هر روزش یک تجربه جدیده سالها طول می کشه تا تمام زیر و بم بازار دست یک تریدر بیاد اون هم با یک برنامه منظم

من خودم این قدر توی بازار اشتباه کردم که بخوام بشمارم 1000 رو هم رد می کنه تا اونجایی که ذهن یاری کنه می گم

1- دقت کردین تا شما پوزیشن می گیرید بازار خلاف جهت تحلیل شما پیش می ره ....کلا اینقدر خلاف جهت تحلیل شما میره که کال میشید و بعد در جهت تحلیل شما ادامه حرکت میده
2- بی نظم بودن : خودم مصداق کامل این قضیه هستم
3- ترید قبل از بازار آمریکا در بازار رنج و نگه داشتن پوزیشن ( معمولا اصل نوسانات در بازار امریکا رخ میده ساعت 4:30 به وقت ایران تا 12:30 شب ) تا حالا گیر کندل 600 پیپی افتادید بعد از یک خبر ؟؟؟؟
4 - داستان استاپ و لاتیج هم که دوستان گفتن
5- ترس از ترید : معمولا وقتی چند بار پوزیشن ها درست از کار در نیاد شما می ترسید و نمی تونید درست فکر کنید که باعث ترس میشه و تو ضرر رفتن هم باعث ترس میشه

6- آقا این قضیه ترند هم تو این بازار آخرش ما نفهمیدیم چیه به خاطر همون تجربه شماره 1

مرسی دوست من
دقیقا این چیزایی که گفتی رو اکثر ماها جندین بار با تمام وجود لمس کردیم.
ولی میبینیم که خیلی ها دارند سود میکنن.حتما یک راهی وجود دارد.

من میگم برای شروع و تا مدت کمی طولانی برا هر پوزیشن 1 درصد ریسک کنیم.
چرا؟ اگر مثلا یک حساب 10 هزار دلاری داشته باشیم بعد از 22 استاپ متوالی ما هنوز 8 هزار دلا دیگه داریم. تصور کنید 22 استاپ متوالی. تقریبا دور از زهن است ولی اگر شد چی؟ ما نباید تاوان سیستم غلطی که انتخاب کردیم را سنگین بدهیم. اگر این همه استاپ داشتیم زود از 22 استاپ به فکر ترمیم سیستم معاملاتیمان میافتیم و آن وقت ما هنوز در بازار باقی مانده ایم که بتوانیم باز هم سود کنیم نه اینکه با 2 یا سه تا استاپ بگیم خداحافظ بازار.

اگر خلاف روندی هم که گفتی بازار پیش رفت پس از استاپ با آن هم جهت میشویم و جبران مافات میکنیم ..کدام بهتر است؟


در کورد موارد بعدی ازقبیل پلن معاملاتی و برنامه ریزی هم اگر اجازه بدید در قدم بعدی بیشتر خواهیم گفت.

[payam154]

درود

در بحث روانشناسی و ترک عادات بد حین معامله کردن و حتی بعد از گرفتن پوزیشن به این نکته توجه کنید که نیاز به کمک متقابل داریم و این نیست که مطلبی را بخوانیم و بر این باور باشیم که ما دیگر ایزوله شدیم و دچار طمع و ... نمیشویم .

نه اینطور نیست. هممون این تجربه را داریم که بعد از چند معامله علی الخصوص که با سود همراه باشد دوباره از یاد میبریم هر آنچه را که قرار بر رعایتشان بود.

این نیاز به تکرار و تکرار دارد و تا مشارکت نباشد کاری به آن صورت انجام نمیشود .

این شعر بسیار زیبا را فراموش نکنیم :


همراه شو اي عزيز که اين درد مشترک هرگز جدا جدا درمان نميشود

[Barcelona]

یک کتاب از پروفسور لری هریس (استاد امور مالی در دانشگاه کالیفورنیای جنوبی - مدرسه مدیریت اجرایی کسب و کار) مطالعه می کردم که در اون به اصل اساسی بازار اشاره کرده است:

Zero Sum Game

یه اصل بازاری میگه: ما باید یاد بگیریم ضرر نکینم، سود خودش می آید.

بسیار شده که همه ما(لااقل اکثریت ما) اول بفکر این هستیم که چقدر سود کنیم، در صورتی که این بازار پایه اش بر این اصل استوار و برقرار است:

" تا کسی در یک طرف بازار ضرر نکند ما سودی نخواهیم برد و تا ما ضرر نکنیم کسی سود نخواهد برد."

پس بیاید کل دیدگاهمان را بر این استوار کنیم که:

فقط ضرر نکنیم!

به مرور که قانون بازی را فرا گرفتیم و نیز یاد گرفتیم که کارمان را درست انجام دهیم : سود و ثروت خود بسوی ما خواهد آمد.

باید به این باور برسیم که بقول آمریکایی ها: "تو کار خودت را درست انجام بده و به آن باور قلبی داشته باش، ثروت اول آهسته آهسته و بعد با سرعت تمام خود بسویت خواهد آمد."

شادیتان پایدار

[عبدالرحمان]

از پیام و طه عزیز ابتدا عذرخواهی کنم چرا که دکمه تشکر و لایکم غیر فعال هست

با پیام کاملا موافقم ، هرچقدر هم کهنه کار باشی نمیتونی تمام عوامل روانی در خود مثبت کنی !

طه دوست داشتنی صحبت های زیبای کردید منتهی اون جمله بولد قرمز رنگ که نوشتید اگر با جمله زیر جایگزین میشد به نظرم خیلی جالبتر میشد:

قبل از انجام معامله باید به این فکر کرد که چه مقدار میتوانید از دست بدهید !

مرز بین بازنده و برنده در اینه که برنده در ابتدای یک معامله به سود فکر میکنه و قرین به اتفاق خیال پردازی با سودش... اما یک برنده همیشه به این فکره که در یک موقعیت چقدر میتونه از دست بده !

سود خودش میاد اگر کار درست انجام بدی و مسیر درست طی کنی !

هیچ وقت سعی نکن دنبال این باشی که ضرر نکنی ، چرا؟

چون سعی میکنی در بالاترین پیک ها به دنبال پوز باشی"زود وارد شی یا اصلا وارد نشی موقعیت بپره" یا در شکست های بعضا اصلاحی وارد بشی که اطمینان از روند پیدا کنی "دیر وارد شی"


ارادتمند - خلیل

[payam154]

مدتیه با خودم فکر میکنم که چی میشد اگر قانونی بود که بروکر ها برای باز کردن حساب ریل از ما مدرک تخصصی در زمینه های بازار مالی و روانشناسی ترید می خواستند و بدون مدرک معتبر اجازه باز کردن حساب نداشتند.

یا به یه شکل دیگه بدون مدرک مثلا حساب بالای 1000 دلار و فقط یکبار در سال حساب باز نمیکردند.

اگه میشد این وضع خیلی از ما ها نبود. چند سال از عمرمان را در دوری باطل هدر نمیدادیم و دوباره سر خط نمی بودیم . کمی منطقی به بازار نگاه میکردیم و از طرفی هم به روش های غیر منطقی و رویا پردازانه عادت نمیکردیم که به راحتی قادر به ترک آن نباشیم.

پ.ن : البته منظورم بروکر خاصی نیست ولی معمولا برای بعضی بروکر ها فرقی نمیکند.در صورتی که اگر منطقی باشند سود اصلی و همیشگی آنها در بقای ماست نه در آمدن و رفتن های زودگذر.

افسوس

[پیام]

جالبه پیام جان

چند روز پیش داشتم به همین موضوع فکر میکردم.

چیزی که من در رویای خودم دیدم ، اجبار بروکرها برای برگزاری یه دوره سه ماهه آموزش برای مشتری های خود زیر نظر نهادهای رسمی بود.

[payam154]

دل به دل راه داره برادر !!!!!

اگه اینطوری میشد واقعا عالی تر از عالی بود.

امروز یک ایمیل از یکی از بروکرام اومده مبنی بر اینکه از اول سال 2014 لوریج به 1به10 تغیر میکنه. این چند ماه رو فرصت دادند که معاملات را برای این تغیر هماهنگ کنیم.دلیلشون هم اینه که طبق تحقیقات عامل اصلی ضرر همین لوریج بالاست. زیر 10000 تا هم دیگه حساب جدید باز نمیکنن.

رفتم تو فکر که خوبه یا نه.

[payam154]

این هم از تصویر ایمیل قسمت فارسی آن که انگلیسیش هم همینه. اسم بروکر برای رعایت قوانین فروم پاک کردم.

احتمال داره یک حساب در پرسپولیس باز کنم.ببینم شرایط چطوره.

هدفم از بیان این مطلب اشاره به حقیقتی داره که لوریج بالا هم خود از بلاهای جان تریدر هاست و کمتر به آن توجه شده.

لازمه که در این مورد بحث کنیم.

فقط اینو میدونم که شرکتهای مالی بزرگ و صاحبان حسابهای بزرگ خیلی تمایل دارند که لوریج پایینی داشته باشند .اینو من 4 سال پیش وقتی حساب باز میکردم از بروکرم شنیدم و به بروکرم خندیدم. واقعا خندیدم. ای کاش تفکر میکردم.

[پیام]

پیام جان

فکر نداره که!!

لوریج 10 خوبه عزیز ،خیلی هم خوبه !

نمیدونم چند وقته شاید بیش از 8 ماه باشه که با لوریج 10 کار میکنم و پیام کمبود مارجین هم نداشتم.