اطلاعیه

بستن

راهنمای فروم - حتما بخوانید

با سلام

قابل توجه کاربران محترم تالار گفتگو

قبل از ارسال پست یا ایجاد موضوع جدید، تاپیک قوانین و راهنمای فروم را مطالعه نمائید.

کاربران و مخصوصا تازه واردین لطفا دقت باشید که هرگونه پیشنهاد مدیریت سرمایه یا فروش تحلیل و یا برگزاری کلاس و ... که خارج از محیط عمومی فروم باشد را به هیچ عنوان بدون تحقیق و کسب اطلاعات کامل و کافی دنبال نکنید در غیر این صورت مسئولیت و عواقب آن بر عهده خود شخص می باشد.

همچنین لازم به ذکر است مسئولیت ارتباطات خارج از پست های عمومی فروم اعم از پیام خصوصی یا چت یا دیداری یا شنیداری با سایر اعضای فروم کاملا با خود اعضا هست و وارد کردن آن به صورت عمومی در فروم ممنوع است. برای امنیت بیشتر جهت گرفتن پاسخ سوالات خود از انجمنها استفاده نمایید.

دوستان توجه داشته باشند که تمامی بخش های اختصاصی و عمومی فروم کاملا رایگان بوده و به هیچ عنوان نیاز به پرداخت وجه به هیچ کس برای باز شدن دسترسی نیست.

منتها به این دلیل که در این بخش ها معمولا کار تیم ورک و گروهی انجام میشود، مناسب ورود افراد با شرایط خاصی است که مدیر آن بخش تعیین میکند و برای همه افراد کارایی ندارد چون مستلزم بر عهده گرفتن مسئولیت یا دانش کافی در آن حوزه می باشد.

لذا ضمن پوزش از کاربرانی که تقاضای دسترسی آن ها به بخش های اختصاصی توسط مدیران بخش رد میشود، توصیه میکنیم که پس از فراگیری موضوعات عمومی و تخصصی فراوانی که در روی فروم قرار دارد چنانچه برنامه ویژه ای برای کار در بخش های اختصاصی و کار گروهی دارند آن را مکتوب برای مدیران هر بخش بنویسند و سپس اقدام به درخواست دسترسی بکنند.


با احترام
مشاهده بیشتر
مشاهده کمتر

روند یاب

بستن
X
 
  • فیلتر کردن
  • زمان
  • نمایش
پاک کردن همه
پست های جدید

  • #46
    استراتژي جودويي ، روشي براي غلبه برحريفان قدرتمند


    خلاصه:نگاهي نافذ به جهان درباره اين حقيقت را بيش از پيش آشكار مي سازد كه جهان امروز بسيار متفاوت از گذشته است. از ويژگيهاي مسلط جهان امروز مي توان به جهاني شدن اقتصاد، توليد انبوه و ظرفيت مازاد در اكثر بازارها، رقابت برمبناي زمان، انبوه اطلاعات، كارآيي ارتباطات، افزايش دانش و اطلاعات و قدرت تصميم گيري مشتري و... اشاره كرد و اين همه بيانگر يكپارچگي بازارهاي جهان و پيچيدگي روزافزون بازارها و پويايي محيط فرآوري سازمانهاست. در چنين فضايي اين سوال اساسي مطرح است كه رمز بقا و غلبه يك شركت بر حريفان قدرتمند و بزرگ در چيست؟ آيا بايد در مقابل حريفان قدرتمند موجود زانو زد؟ و يا از مفهومي به نام استراتژي رقابتي سود جست.
    براي درك مناسب هر موضوع و همگراشدن نظرات و ديدگاهها، ابتدا لازم است تعريفي از آن موضوع ارائه گردد. بديهي است هرقدر تعريف ارائه شده از جامعيت بيشتري برخوردار بوده و كاراتر باشد درك مناسب تري از موضوع حاصل مي شود.
    اولين كسي كه به صورت خاص به مفهوم استراتژي رقابتي پرداخت كسي نبود جز مايكل پورتر. او در سال 1980 كتاب استراتژي رقابتي خود را توسط انتشارات فري پرس به بازار عرضه كرد. از ديدگاه پورتر، براي غلبه بر حريفان قدرتمند در بازار رقابت بايد به سلاحي مجهز شد كه احتمال شكست را به حداقل برساند. شايد گفتن چنين مضموني به زبان ساده باشد اما درعمل بسيار سخت است. از ديدگاه پورتر، استراتژي هاي رقابتي به سازمان اين امكان را مي دهد كه از سه زاويه متفاوت از مزيتهاي رقابتي خود بهره گيرد. اين زوايا عبارتند از: رهبري هزينه ها، متمايزساختن محصولات يا خدمات، تمركز بر محصول يا خدمت خاصي. اين سه ديدگاه، استراتژي هاي عمومي پورتر هستند. (1)

    استراتژي رهبري هزينه ها
    در اين استراتژي، شركت اقدام به توليد و عرضه محصولات استانداردي مي كند كه بهاي تمام شده هر واحد براي مشتري (كه نسبت به قيمت حساسيت دارد) كاهش مي يابد
    معمولاً اگر شركتي استراتژي مبتني بر رهبري هزينه ها را به شيوه اي موفقيت آميز به اجرا درآورد، اين اقدام بر كل ســـــازمان اثر مي گذارد كه نتايج ذيل حاصل خواهدشد: (1)
    كارايي بالاتر؛
    دقت بيشتر در دادن بودجه؛
    حيطه نظارت گسترده تر؛
    كاهش هزينه هاي نگهداري مشاركت كاركنان در كنترل هزينه هاي زايد
    اما خطرات ناشي از اجراي اين استراتژي نيز مي تواند تقليد رقيب از شما باشد كه باعث كاهش كل سود يك صنعت خاص خواهدشد. البته پيشرفتهاي تكنــــولوژيك نيز باعث اين مي شود كه استراتژي پيش گفته اثربخشي خود را تا حدودي از دست دهد، چرا كه مشتريان به ويژگيهــــاي ديگري به غير از قيمت توجه مي كنند. تجربه نشان داده است كه استراتژي رهبري هزينه ها بايد همگام با استراتژي متمايز ساختن محصولات و خدمات به كار رود

    استراتژي متمايز ساختن محصول يا خدمت
    مقصود از اين استراتژي اين است كه محصولات و يا خدماتي عرضه شود كه در صنعت موردنظر به عنوان محصول و خدمتي منحصر به فرد تلقي گردد و به مشترياني عرضه شود كه نسبت به قيمت حساسيت چنداني نشـــــان نمي دهنددر اين حالت، شركت مي تواند ازنظر عرضــــــه محصول از انعطاف پذيري بيشتر برخوردار شود، براي سازش با محيط درحال تغيير از توان بيشتري برخوردار باشد و براي نگهداري دستگاهها و ماشين آلات هزينه هاي كمتري صرف مي كند. استراتژي توسعه محصول نمونه اي است كه شركت بدين وسيله ازمزيت حاصل از استراتژي مبتني بر متمايز ساختن محصول برخوردار مي شود.(1)

    استراتژي تمركز بر محصول يا خدمت خاص
    مقصود از اين استراتژي اين است كه نياز گروههاي كوچكي از مشتريان را با محصولات و يا خدمات خاص تامين كند. استراتژي مبتني بر تمركز بر گروه خاصي از مشتريان هنگامي موفق است كه بخشي از صنعت داراي اندازه و وسعت كافي و از رشد بالقوه برخوردار باشد
    از آنجا كه تنها يك شركت مي تواند با كمترين هزينه، محصولاتي بسيار متمايز از محصولات شركتهاي رقيب ارائه كند، در صنعت مربوطه ساير شركتها بايد براي متمايزساختن محصول خود درصدد راههاي ديگري برآيند.
    استراتژي هاي مبتني بر تمركز بر گروه خاصي از مشتريان زماني بسيار اثربخش خواهدبود كه مشتريان داراي سليقه هاي بسيار متمايز باشند و شركتهاي رقيب درصدد دستيابي به همين بخش از بازار نباشند
    خطرهاي ناشي از اجراي استراتژي مبتني بر تمركز بر گروه خاصي ازمشتريان به شرح زير است:
    تعداد زيادي از شركتهاي رقيب متوجه اين واقعيت مي شوند كه شركت توانسته است استراتژي مزبور را به شيوه اي موفقيت آميز به اجرا درآورد و درصدد ارائه نسخه دومي از همين استراتژي برمي آيند؛
    در برخي مواقع، سليقه مشتريان تغيير مي كند و نسبت به ويژگيهاي محصول مزبور بي علاقه مي شوند؛سازماني كه از استراتژي مبتني بر تمركز بر گروه خـــاصي از مشتريان استفاده مي كند، مي كوشد خدمات خاصي را به بازاري محدود عرضه كند كه اين بازار مي تواند به صورت منطقه جغـــــرافيايي، بخش خاصي از مصرف كنندگان يك محصول يا گروههاي ويژه اي از مشتريان باشد (درحالي كه شركتهاي رقيب در بازارهـــــــاي گسترده تر فعاليت مي كنند).(2)

    استراتژي جودويي چيست؟
    استراتژي جودويي (JUDO STRATEGY) روشي براي رقابت با حريفان قدرتمندتر است كه بـــر مهارت بيش از بزرگي و قدرت تاكيد مي كند. اين استراتژي براي اولين بار در سال 2002 در نشريه BUSINESS STRATEGY REVIEW = BSR توسط DAVID B YOFFIE و MARY KWAK مطرح گشت و شكل جديد و كاربردي تري از استراتژي هاي رقابتي را به نمايش گذاشت. (3)
    اين ايــده براساس شباهتهاي بالقوه اي پايه ريزي شد كه بين اين نوع استراتژي و ورزش جودو وجود داشت. البته ناگفته نماند كه قبل از توسعه استراتژي جودويي، مفهومي به نام اقتصاد جودويي مطرح گشت كه حداقل 20 سال از موضوعهاي مهم درجهان اقتصاد بوده است. جوديس جلمن و استيون سالوپ، دو اقتصادداني بودند كه واژه اقتصاد جودويي را ابداع كردنداقتصاد جودويي راهبردي است كه به يك شركت اجازه مي دهد كه از رقيب بزرگتر به عنوان مزيت براي خود بهره بگيرد.(4)
    تفكر اصلي پشت اين روش - تبديل قدرت رقيب به نقطه ضعف - بسيار جذاب است. اما اقتصاد جودويي محدوديتهاي مهمي نيز دارد. براي مثال، اجراي آن بسيار مشكل است و بايد گفت كه شما نمي توانيد رقباي بزرگتر را تهديد كنيد، ديگر اينكه بايد آنها را متقاعد سازيد كه منظورتان همان چيزي است كه مي گوييد.
    اما شايد مهمترين محدوديت اقتصاد جودويي اين است كه مستلزم كوچك ماندن و دوام آوردن است كه اين براي بسياري از مديران و شركتها رضايت بخش نيست. درنتيجه استراتژي جودويي درجايي راهش را آغاز مي كنــــد كه اقتصاد جودويي متوقف مي شود. (3)
    چرا بعضي از شركتها بر رقباي قويتر خود غالب مي شوند درحالي كه بعضي ديگر مغلوب آنها مي شوند. اين سوالي است كه همه شركتهايي كه اهداف عالي را دنبال مي كنند درنهايت با آن مواجه مي شوند
    جواب اين سوال در يك درس ساده و درعين حال قدرتمند نهفته است. رقباي موفق مي توانند ازاستراتژي جودويي بهره گيرند و اجازه ندهند حريفانشان قدرتمندتر شوند
    در اين روش از شيوه هاي رقابت رودررو كه اصولاً باب طبع رقباي بزرگ و قوي است اجتناب مي شود، درعوض بر سرعت وتفكر خلاق تاكيد مي شود. پيتر دراكر اين فرايند را جودوي كارآفريني ناميده است. (5)
    استــراتژي جودويي ابزارهايي را فراهم مي كند كه به شما اجازه مي دهد علاوه بر پايداري در مقابل رقباي قدرتمند بتوانيد كاري هم انجام دهيددر استراتژي جودويي با تسلط بر 3 اصل حركت، تعادل و قدرت اهرمي مي توان فرصت غلبه بر رقباي قدرتمند در بازار رقابت را افزايش داد.
    استراتژي جودويي از 10 تكنيك به هم پيوسته تشكيل مي شود. اين تكنيك ها، دستورالعمل هــــاي سخت و غيرقابل انعطاف پذيري نيستند كه لازم باشد مو به مو و به طور سيستماتيك عمل شود، بلكه تسلط بر اين تكنيك ها و ادغام آنها بنابه نظر مديران ارشد آن شركتهاست كه جادوي نهفته در اجراي اين تكنيك ها را نمايان مي سازد.

    تسلط بر حركت
    استراتژي جودويي همانند ورزش جودو، با حركت شروع مي شود. در جودو، حركت هم جنبه تهاجمي و هم جنبه دفاعي دارد. رقيبان از سرعت عمل و چابكي خود استفاده كرده و در موقعيتي قرار مي گيرند كه نسبتاً پرقدرت است درحالي كه سعي دارند، ازحمله اجتناب كنند. كساني كه در جودو ماهر و خبره هستند طبق گفته جيمي پدرو برنده مدال المپيك، با ممانعت رقيب از بــه كارگيري قوي ترين تكنيك هايش، از حركت براي بيرون كردن رقبا از ميدان استفاده مي كنند. (3) سرانجام هنگامي كه جودوكار ماهر اندكي از رقيب خــود جلو مي افتد به سرعت از موقعيت استفاده كرده و با حملات پي درپي كـــار را به نفع خود به پايان مي رسانــد. در جودو، برتري رقبا بر يكديگر مي تواند در يك ثانيه تغيير كند. وقتي كه نوبت به ضربات نهايي براي اتمام كار مي رسد، سستي و يا تپق زدن اشتباهي سرنوشت ساز خواهدبود.
    تدابير مشابهي مي تواند به شركتها كمك كند تا قدرت بازار را دردست بگيرند و آن را از دسترس رقباي قدرتمند دور نگه دارند. تسلط بر حركت شامل 3 تكنيك ذيل است:
    تكنيك شماره 1 - فن سگ خانگي كوچك (PUPPY DOG PLOY) : درهر نوع رقابت، اولين هدف شما اين است كه در بازي بمانيد. بنابراين، استراتژي جودويي به مبارزان توصيه مي كند تا يك رفتار حدوسط از خود بروز دهند و از مبارزات رودررو كه احتمال پيروزي شان كم است خودداري كنند. اين توصيه به مذاق خيلي از مديران خوش نمي آيد. در يك بازار شلوغ اغلب گفته مي شود، شما بايد فرياد بزنيد تا ديگران صداي تان را بشنوند. شما بايد جسور باشيد تا بتوانيد مشتري را جذب كنيد و اعتبار بيابيد و اغلب اين به معني حمله رودررو و مستقيم با غولهاي بازار است.
    براي پيشرفت در بازار بايد به كاري دست بـــزنيد كه مشتريان، شركا و گاهي اوقات رسانه ها نيز شما را باور كنند. اين جنبه قضيه مخصوصاً در تجارت (BUSINESS-TO-BUSINESS)B2B و در بخشهايي از بازار كه اثرات فناوري اطلاعات بسيار قوي هستند، كاملاً صحيح است. اما در بيشتر موارد، دستيابي به اين هدف بدون شروع و يا زمينه سازي حمله مستقيم و رودررو نيز امكان پذير است.
    براي اثبات اين مطلب به پيشرفت سريع شركت كاپيتال وان توجه كنيد كه يكي از بزرگترين و پردرآمدترين توزيع كنندگان كارت اعتباي در آمريكاست و كمتر از 10 سال سابقه دارد. همان طور كه يكي از مديران سابق شركت اظهار داشت: اين موفقيت به طور عمده به خاطر توانايي خود شركت براي سري و كاملاً محرمانه نگاه داشتن فعاليتهاي شركت است".(6) اين شركت با اعلام محصولاتش و تبليغات ديگري كه براي معرفي محصولاتش انجام داد از مبارزه مستقيم با رقبا خودداري كرد. كاپيتال وان با اين تمهيدات تقليد از محصولاتش كه داراي كيفيت بالايي بودند را براي رقبا غيرممكن ساخت، درنتيجه شركت در بسياري از بخشهاي بازار كه پيشگام آنها بود، با رقابت مستقيم اندكي مواجه شد.
    به عنوان مثال مي توان از شركت نت اسكيپ نام برد كه فن سگ خانگي كوچك را نپذيرفت و شكست خورد. نت اسكيپ به عنوان رقيب ضعيفي كه بر رقيب قدرتمندتر غلبه مي كند در آغاز مبارزه خود را مطرح كرد و به مايكـــروسافت لقب "ستاره مرده" داد و پيش بيني كرد كه WEB باعث مي شود WINDOWS منسوخ شود. اين رده بندي جسورانه شركت نت اسكيپ، در رقابت براي كسب شهرت به آن كمك كرد و براي مدتي شركت درگامهاي اوليه اش به موفقيتهاي قابل ملاحظه اي دست يافت، اما پس از گذشت زمان طولاني تري خطر آشكارتر شد.
    اين خودنمايي شركت نت اسكيپ باعث شد كه اينترنت به عنوان بالاترين اولويت در بين 20 اولويت برتر بيل گيتس قرار گيرد و موفقيت نت اسكيپ را به عنوان دشمن شماره يك مايكروسافت به خطر بيندازد.(6) .
    تكنيك شماره 2 - شناخت فضاي رقابتي: درحالي كه فن سگ خانگي كوچك عمدتاً درمورد دفاع است، درتكنيك شناخت فضاي رقابتي واردعمل مي شويد. اينجا جايي است كه با مشخص كردن يك فضاي رقابتــــــي مي توانيد پيشگام اين معركه شويد. بسياري از شركتها با يادگيري اينكه چگونه در يك سري مهارتهاي كليدي مانند كاهش هزينه ها و... سرآمد باشند به پيشرفت قابل ملاحظه اي دست مي يابند. رقابت با يك رقيب قدرتمند در چيزي كه او در انجام اش مهارت زيادي دارد و آن را به بهترين نحو انجام مي دهد، نتيجه اش باخت است. اما هر قهرمان نقاط ضعفي هم دارد كه وجود اين نقاط ضعف اغلب به اين علت است كه او شديداً بر قدرتهاي اصلي اش سرمايه گذاري كرده و آن را ارتقا داده است. با استفاده از اين نقاط ضعف مي توان بر حريف غلبه كرد.
    تكنيك شماره 3 - حركات سريع پي در پي نهايي: با تركيب دو تكنيك اول حركت، شما فرصت مي يـــابيد كه به دنبال آن، براي تقويت موقعيت تان از انجام حملات پي درپي استفاده كنيد. يك روز در آينده اي نه چندان دور و هم اكنون و در اين روزهاي كنوني، رقباي شما حقيقت را در مورد فن سگ خانگي كوچك درخواهند يافت و به يك فضاي رقابتي جديد خواهندپرداخت و تلاش مي كنند تا از مزيتهاي اندازه و قدرت بالاتر خود استفاده كنند. با انجام حركات سريع و پي در پي نهايي مي توانيد اين روز را به تعويق بيندازيد و از پيشگام بودن در بازار نهايت استفاده را ببريد.
    شركت پام كامپيوتينگ تا اندازه اي سرمشق استفاده از اين روش است. اين شركت براي اينكه بر مايكروسافت و متحدانش غلبه كنند، خود را تبديل به يك هدف متحرك كرد و حداقل سالي يك بار محصولات جديدي توليد و وارد بازار كرد. سه تمرين كليدي به اين شركت كمك كرد تا با سرعت پيشرفت كند.
    اول، برخلاف بسياري از شركتهاي با فناوري بالا، از تنظيم كردن فهرست بلندبالاي آرزوها كه ممكن بود معرفي يك محصول به بازار را ماهها و يا حتي سالها به تعويق بيندازد خودداري كرد، درواقع سعي كرد تا برنامه هاي واقع بينانه تري تنظيم كند. پام كامپيوتينگ از همان آغاز از مديراني بهره مند بود كه ما آنها را مديران سطح پنجم (FIFTH LEVEL MANAGERS) مي ناميم. اين شركت در سال 1996 برگ برنده خود را رو كرد، كاري كه تعجب همگان را برانگيخت، يعني نرم افزار SOURCE CODE را انتشار داد. اين تصميمات باعث شد كه شركت پام كامپيوتينگ بتواند دركمتر از 3 سال تقريباً 80 درصد سهم بازار را از آن خود كند. اما چيزي كه موثرترين عامل در حركات نهايي پام كامپيوتينگ بود،توانايي اش در پيشرفت سريع بدون از دست دادن تعادل بود.

    كنترل تعادل
    حركت مي تواند به شما كمك كند كه از مبارزات رودررو و مستقيم با رقباي قويتر و بزرگتر خودداري كنيد. اگرچه بايد در عرصه مبارزه به رقابت پرداخت. در استراتژي جودويي و در جودو، بايد يادگرفت كه با رقيبان درگير شد و اين جايي است كه نقش تعادل مهم مي شود.
    در آغاز مسابقه جودو، هر بازيكن براي اينكه يقه يا آستين حريف را بگيرد و با اين هـــدف كه بتواند حريف را در يك موقعيت بي تعادلي هل دهد با حريف مبارزه مي كند. در اين اثناء طرف مقابل بايد از يك قانون ساده كه برخلاف شم دروني اوست پيروي كند: به جاي اينكه مقاومت كند بايد نيرويي كه باعث موفقيت حريفش مي شود را ضعيف كند. به جاي اينكه نيروهاي همسان را عليه يكديگر اعمال كند، وقتي كشيده مي شود هل دهد و وقتي هل داده مي شود حريف را بكشد. كساني كه جودو، كار مي كنند ياد مي گيرند توانايي هايشان و تعادلشان را به وسيله بي اثركردن حركات حريف حفظ كنند، سپس از حركات بـــــــدن حريف براي غلبه بر وي استفاده مي كنند. (7)
    يك سري تكنيك هاي مشابه به شركتها كمك مي كند كه در مقابله با حريفان قويتر، آنها را تحت كنترل خود درآورند. جودو- استراتژيست هاي ماهر با چسبيدن به حريف، مانع حمله او مي شوند وتاثير خود را به فضاي رقابتي به حداكثر مي رسانند. كنترل تعادل هنگام مبارزه با حريف شامل چهار تكنيك جودويي است.
    تكنيك شماره 4 - بچسب به حريف: با چسبيدن به حريف، زودتر از اينكه او اقدام به اين كار كند در رقابت و مبارزه پيشدستي كنيد: پيروزشدن ذاتاً نيازمند اين نيست كه شما در يك رقابت رودررو بجنگيد. با اين تكنيك شما بدون اينكه بجنگيد فرصت پيروزي خود را افزايش مي دهيد. همچنين مي توانيد روابطي را با رقباي كنوني و يا رقباي آينده به وجود آوريد كه فضاي مانور آنها را محدود كند و يا به شما اجازه دهد از آنها بهره ببريد. هر دو اين كارها توانايي آنها براي حمله به شما را در آينده كاهش مي دهد. راههاي بسياري براي چسبيدن به حريف وجود دارد. اگر مي خواهيد كه از نبرد در آينده جلوگيري كنيد، با رقباي آينده تان شريك شويد و يا قرارداد همكاري امضا كنيد.
    چنـــــدين شركت الكترونيك براي مصرف كنندگان ژاپني اين روش را در دهه 1960 و 1970 انتخاب كردند و با اين كــار دست و پاي رقيبان بزرگتر آمريكايي خود را با توليد محصولاتي با مارك محصولات رقبايشان و فروش آنها با قيمتهاي پايين تر بستند. در بسياري از موارد اين تاكتيك ها شامل چيزي مي شوند كه زبان حرفه اي استراتژي مدرن آن را همكاري مي نامند. اما به خاطر داشته باشيد كه هدف اصلي چسبيدن به رقيب اين است كه شما از موقعيت خود در رقابت دفاع كرده و آن را تقويت كنيد. (7)
    تكنيك شماره 5 - از مقابله به مثل خودداري كنيد: گــــاهي اوقات با چسبيدن به حريف مي توانيد انگيزه هايش را براي يك نبرد رودررو كــــاملاً تغيير دهيد. اگرچه اغلب علي رغم همه تلاشهاي شما، يك شركت رقيب درنهايت تصميم مي گيرد كه حمله كند. هنگامي كه اين اتفاق مي افتد حفظ تعادل خود نوعي مبارزه است. نيروي اراده و جرأت به شما مي گويد كه هر حركت را هماهنگ كنيد. غريزه شما تلاش مي كند از غلبه حريف بر شما جلوگيري كند. اما به عنوان يك جودو - استراتژيست، آخرين چيزي كه اتفاق مي افتد اين است كه در يك مبارزه تلافي جويانه و يا يك جنگ فرسايشي درگير شويد. بنابراين، قبل از اينكه تصميم بگيريد كه چه حملاتي را و چگونه انجام دهيد بايد حريفتان را به دقت بشناسيد.
    در مواردي، شما به راحتي مي توانيد برتري رقيبتان را خنثي كنيد و مجدداً قدرت را به دست بگيريد. اما اگر هماهنگي با حركات رقيب به معني واردشدن به جنگي فرسايشي باشد و يا به آزمايش قدرت تبديل شود، در برابر اين حس كه شما را تــرغيب به نبرد تلافي جويانه كند، مقاومت كنيد.
    در سال 1992، شركت نوول حدود دوسوم بازار سيستم هاي عامل شبكه را تحت كنترل خود داشت. علي رغم حمله هاي مكرر شركت مايكروسافت- كه ازنظر بزرگي چهار برابر "نوول" بود - "نوول" كاملاً در كنترل بازار سيستم عامل شبكه در آن زمان موفق بود. اما ري نوردا، رئيس هيئت مديره شركت NOVELL اشتباه خطيري مرتكب شد. وي به خاطر حملات مايكروسافت به تجارت اصلي اش تصميم گرفت به يك رقابت رودررو دست زند و نبرد در قلمرو كاري رقيبش را آغاز كرد.

    تكنيك شماره 6 - وقتي توسط حـريف كشيده مي شويد، وي را هل دهيد: چسبيدن به حريف و جلوگيري از مقــــابله به مثل او به شما كمك مي كند احتمال حمله و يا تاثير آن را به حداقل برسانيد. فن هل دادن رقيب درحين كشيده شدن، درواقع به شما كمك مي كند كه نيرو و يا حركات بدن رقيب را به سود خود به كار بريد و يك قدم جلو بيفتيد. درواقع، با افزودن محصولات، خدمات و فناوري رقيب به حمله خود، مي توانيد تعادل وي را بر هم بزنيد و او را با يك انتخاب دردناك و ناخوشايند مواجه سازيد: كه يا بايد استراتژي اوليه اش را رها كند و يا شكست آن رانظاره گر باشد.
    شركت جديد درايپرز كه در تجارت پوشك بچه فعاليت دارد، در دهه 1980 وارد بازار شد. درايپرز با شركت پروكتر و گمبل كه پيشگام بازار بود وارد رقابت شد. درايپرز به منظور رقابت با "پروكتر و گمبل"، محصولي با كيفيت و قيمت پايين تر به بازار عرضه كرد و همچنين براي مشتريان اين حق را قائل شد كه ميان مارك هاي ساده پوشك بچه و مارك پمپرز كه گرانتر بود يكي را انتخاب كنند. وقتي كه محصولات شركت درايپرز وارد بازار ايالت تگزاس شد، پروكتر و گمبل با قدرتي عجيب به مبارزه با آن پرداخت. "پروكتر و گمبل" كوپن هايي را با تخفيف دو دلاري در ايالت تگزاس توزيع كرد. درايپرز قادر نبود چنين كوپن هايي را چاپ و در سراسر ايالت توزيع كند اما ديويد پيتاسي - رئيس هيئت مديره درايپرز - كه به تازگي خواندن كتابي درمورد جودو را به اتمام رسانده بود به يك پاسخ خلاقانه دست يافت. "درايپرز" به جاي اينكه سعي كند تا با تهاجمات "پروكتر و گمبل" مقابل كند از حملات رقيبش استفاده كرد و يك مبارزه تبليغاتي را در سراسر تگزاس آغاز كرد تا به مصرف كنندگان بگويد كه كوپن هاي تخفيف "پروكتر و گمبل" قابل استفاده براي خريد محصولات "درايپرز" هم هستند و بدين ترتيب درصد فروشش را بالا برد. در مدت چند هفته فروش محصولات "درايپرز" در فروشگاههاي تگزاس حتي به 15 برابر افزايش يافت. درايپرز" با مهاركردن حركات حريفش از "پروكتر و گمبل" براي پرداخت هزينه مبارزات تبليغاتي اش استفاده كرد. اگر شركت "درايپــرز" همانند شركتهاي جديدالتأسيس و بي تجربه حالت ستيــــــزه جويانه به خود مي گرفت بي ترديد در برابر حركات حريف مي بايست تسليم مي شد.
    تكنيك شماره 7 - يوكمي "UKEMI" تمرين كنيد: در جـــــودو، "يوكمي" تكنيك افتادن بي خطر است و به ميزان بسيار اندكي باعث كاهش برتري شخصي كه مي افتد نسبت به حريف مي شود كه درواقع هدف آن برگشت موثرتر شخص به مبارزه است. به عبارت ديگر، شما در يك باخت موقت و زودگذر به ميل خود تسليم حركات رقيبتان مي شويد، به جاي اينكه مقاومت كنيد و اين ريسك را كرده و كنترل خود را از دست بدهيد.
    "يوكمي" اولين تكنيكي است كه نوآموزان جودو ياد مي گيرند و يك اصل بسيار مهم در استراتژي جودو است. مهم نيست كه به عنوان يك استراتژيست چقدر ماهر هستيد. احتمال كمي وجود دارد كه شما در هر نبردي پيروز شويد. اما باخت موقتي در يك نبرد به شكست در كل جنگ منجــــــر نمي شود. با يك عقب نشيني استراتژيك، مي توانيد منابع خود را بازيابي كنيد و مجدداً در موقعيت بهتري براي مقابله با حريف آماده شويد.
    شركت مايكروسافت اين درس را در نيمه دهه 1990 فراگرفت، وقتي كه تصميم گرفت از تلاشهايش براي پايه گذاري MSN به منظور ارائه خدمات ONLINE كه يك پروژه تقريباً يك ميليارد دلاري بود دست بردارد و خدماتش را فقط بر روي شبكه اينترنت متمركز سازد.
    شركتهاي بزرگ تر، مطمئناً هم منابع سازماني و هم قدرت مالي را كه اغلب براي تحمل يك شكست موقتي لازم است دارا هستند. اما هنگامي كه شرايط سخت مي شود، "يوكمي" مي تواند براي شركتهاي كوچك تر كه با رقباي قدرتمندتري روبرو مي شوند، نقش حياتي تري ايفا كند. همان طور كه شركت هوايي "ريان اير" اين كار را در برابر شركتهايي نظير "بريتيش ايرويز" انجام داد. با ساختار جديد هزينه يابي شركت "ريان اير" در سال 1992 به سوددهي رسيد و در تمام دهه 1990 توانست موقعيت خويش را حفظ كند.
    شركت "رايان اير" بعداز اينكه تعادل خود را در يك نبرد اوليه از دست داد، همان درسي را آموخت كه بيل گيتس آموخت به جاي آنكه در نبردي كه محكوم به شكست است بجنگيد، بهتر است به ميل خود مغلوب شويد و دوباره حركات جديدي را براي پيروزي سازماندهي كنيد. (8) .

    تسلط بر قدرت اهرمي
    با تسلط بر "حركت" شما فرصت خود را براي ايجاد يك موقعيت قدرتمند اوليه افزايش داده و قبل از اينكه آنها عكس العملي از خود نشان دهند از رقبا پيشي مي گيريد. تكنيك هاي "تعادل" به شما اجازه مي دهند تا با رقباي بزرگتر و قوي تر روبرو شويد بدون اينكه مغلوب آنها گرديد. در بعضي موارد تنها با استفاده از همين دو اصل مي توانيد موقعيت محكم و موفقيت آميزي براي خود به وجود آوريد. اما در بسياري از موارد، احتياج به "قدرت اهــــرمي" داريد تا پيروز گرديد. همان طور كه يك استاد قديمي جودو گفته است: "اينكــــه شخصي در مسابقه جودو نمي افتد به اين معني است كه آن شخص مغلوب نشده است، اما به اين معني پيروز شدن هم نيست". با جلوگيري از افتادن، شما تلاش خود را براي يك مرحله ديگر رقابت كه چه بسا ممكن است سخت تر هم باشد ادامه داده ايد. اما براي اينكه پيروز شويد، نياز داريد كه حريف تان را بر زمين بزنيد و آن جايي است كه قدرت اهرمي وارد معركه مي شود.
    در استــــراتژي جودويي امتيازات (سرمايـــه ها)، شركا و رقباي حريف همگي مي توانند نقش مشابهي ايفا كنند، بدين گونه كه شما به عنوان يك مبارز مي توانيد با بالابردن امتيازات حريف تان به شكل بسيار زيركانه اي كه در تكنيك شماره 8 به آن خواهيم پرداخت، قوتهاي حريف را به ضعف تبديل كنيد. همچنين مـــي توانيد با توجه بر شركاي حريف تان، آنهـــــــا را تبديل به دوستاني بي معرفت كنيد تا در مقابل تواناييهاي حريف قدعلم كنند كه در تكنيك شماره 9 به آن خواهيم پرداخت.
    و نهايتاً، باتــــوجه به رقباي حريف تان مي توانيد وي را با نبردي مضاعف روبرو سازيـــد، ابتدا تصميم بگيريد كه با رقباي حريف تان همكاري كنيد و سپس آنها را متقاعد سازيد با حريف دست به گريبان شوند كه در تكنيك شماره 10 به آن پرداخته خواهدشد.
    تكنيك شماره 8 - امتيازات حريف تان را بالا ببريد: اين كار ممكن است پيش پاافتاده به نظر برســـد، اما بزرگترين امتيازات يك شركت مي تواند غالباً تبديل به بزرگترين ضعفهايش شود. اين امتيازات ممكن است به صورت نهفته و نامحسوس باشد مانند اسمهاي تجاري و مالكيتهاي معنوي و يا ملموس و محسوس باشد مانند مالكيت (چيزي كه مالك آن هستيم). همان طور كه "مايكل دل" مديرعامل و رئيس هيئت مديره شركت كامپيوتري DELL گفتـــه است: "امتيــازات (سرمايه ها) خطرات را به شكلهاي مختلف حول خود جمع مي كنند". (9) هــرچيزي كه به منزله يك سرمايه گذاري مهم تلقي مي شود مي تواند مانعي در برابر تغيير باشد. شما با استفاده از اين موانع مي توانيد قدرت نفوذي را كه براي پيروز شدن احتياج داريد بيابيد. در اجراي اين تكنيك، هدف شما يافتن حركاتي است كه امتيازات حريف تان را تبديل به نقطه ضعف مي كند.
    در آغاز اين دهه 1990 شركت "نينتندو" بازار بازيهاي رايانه اي خانگي آمريكا را با يك سهم 80 درصدي در مقايسه با سهم 7 درصدي شركت "سگا" تحت كنترل خود درآورده بود. اما سه سال بعد اين دو شركت درگير رقابت شديدي شدند. "سگا" بخش عظيمي از موفقيتش، مديون دو حركت ماهرانه استراتژي جودويي است.
    در زمينه سخت افزار، "سگا" ساخت فناوري 8 بيتي را كه تقريباً به صورت امتياز انحصــاري "نينتندو" درآمده بود با معرفي ماشين هاي سريعتر 16 بيتي ارتقا داد.
    در زمينه نرم افزار نيز "سگا" توانست ارزش سهم مارك تجاري "نينتندو" را با هدف قراردادن مشتريان بزرگتر و شيك تر به وسيله بازيهايي كــه مقادير زيادي صحنه هاي خشونت آميز داشتند، ارتقا داد.
    در اين اثنا بود كه "سگا" پيشرفت كرد و توانست 50 درصد بازار را تا سال 1993 به دست آورد. (9)
    تكنيك شماره 9 - شركاي حريف تان را بالا ببريد: علاوه بر سرمايه گذاري در سرمايه هاي ارزش آفرين، بسياري از حريفان قدرتمند شبكه هــــايي متشكل از تامين كننده ها، توزيع كننده ها و "تكميل كننده ها" كه يك منبع مهم قدرت هستند را به وجود آورده اند. ولي با بهره گيري از اختلافات بين آنها شما مي توانيد شركاي يك حريف را تبديل به دوستـــــان بي معرفت (بي وفا) كنيد. با استفاده از تاكتيك قديمي تفرقه بينداز و حكومت كن، بذر تفرقه در بين اعضاي گروه حريف بپاشيد. .
    بين متحدان قديمي اختلاف بيندازيد و شرايطي ايجاد كنيد كه دي گر ازنظر علايق هيچ تناسبي با يكديگر نداشته باشند. البته لازم است كه شما در اين كار بسيار دقيق و نكته سنج باشيد اما چندان جاي نگراني نيست، زيرا حتي گروههايي كه شديداً استوار به نظر مي رسند به احتمــال زياد شكافي براي نفوذ دارند كه شما مي توانيد از آن شكاف بهره برداري كنيد.
    تكنيك شماره 10 - رقيبان حريفان تان را بالا ببريد: اين تكنيك در مقايسه با دو تكنيك اول قدرت اهرمي مانند بازي بچه ها به نظر مي آيد. چه چيزي آسانتر از اين است كه به رقباي حريف تان اجازه بدهيد تا حريفتان را با انجام حملات دائمي ضعيف تر كنند. همان طور كه يك مثل قديمي مي گويد: دشمن دشمن من، دوست من است". اما استراتژيست هاي جودويي فقط عقب نمي نشينند تا نظاره گر آن باشند كه كس ديگري كارشان را انجام دهد. با حفظ حالت تهاجمي خود، مي توانيد از استراتژي استفاده از رقباي حريفتان بهره ببريد و با اين كار رقابت براي حريف تان خيلي سخت و دشوار مي شود.
    جودو استراتژيست ها: مديران سطح پنجم
    اكنون كه با استراتژي هاي جودويي براي رقابت با حريفان قدرتمندتر آشنا شده ايم، سوال مهمي مطرح مي شود، اين است: چه كساني مي توانند اين استراتژي ها را در سازمانهايشان پياده كنند؟ به عبارتي ديگر، جودو استراتژيست ها بايد چه خصوصياتي داشته باشند تا انتظار اجراي استراتژي هاي جودويي در سازمان، انتظار بيهوده اي نباشد؟
    بي شك مــــــديراني كه اختيارات تصميم گيريهاي مهم را در سازمان داشته باشند، مي توانند جودو استراتژيست هاي بالقوه اي تلقي گردند. براساس تحقيقات "جيم كالينز" - استاد دانشگاه استنفورد - درواقع 5 سطح براي مديران تصور شده است. مديران سطح پنجم درحقيقت همان جودو استراتژيست هايي هستند كه از آن صحبت كرده ايم.
    درواقع اگر توانمنديهاي مديريتي را به يك هرم تشبيه كنيم، جودو - استراتژيست ها در رأس هرم و مديران سطوح پايين تر به ترتيب در بخشهــــــــاي مياني و قاعده هرم قرار مي گيرند. (10)
    سطح پنجم - جودو - استراتژيست: با آميزه اي فروتني فردي و جسارت حرفه اي به دستاوردهاي عالي و پايدار دست مي يابد؛
    سطح چهارم - مدير با نفوذ: مسئوليتهاي خود را انجام مي دهد، ديدگاه روشن و گيرايي را به شدت دنبال و معيارهاي عملي عظيم تري را ايجاد مي كند؛
    سطح سوم - مدير كارآمد: افراد و نيروها را به پيگيري موثر و پربازده اهداف از پيش تعيين شده سوق مي دهد؛
    سطح دوم - عضو گروه مشاركت: توانمنديهاي فردي را صرف نيل به اهداف مي كند و در يك كارگروهي به طور موثر با ديگران همكاري دارد؛
    سطح اول - فردي با توانمنديهاي فوق العاده: با كمك استعداد، علم، مهارت و عادات كاري شايسته، همكاري موفقيت آميزي از خود نشان مي دهد.
    جودو - استراتژيست ها واجد تمام خصوصيات مديران چهار رده پايين تر هستند. با توجه به اينكه جودو - استراتژيست ها برخلاف باور عمومي عمل مي كنند و بخصوص با اين طرزفكر كه متحول كردن شركتها بايد به دست ناجياني نيرومند يا نوابغي برجسته انجام شود مخالفيم، لذا بايد به اين نكته توجه كنيم كه سطح پنجم نه يك آرمان خيالي بلكه پديده اي تجربي و عملي است
    جودو - استراتژيست ها يك موضوع تحقيق دوگانه هستند: فروتن و با اراده، متواضع و شجاع. (10)
    جودو - استراتژيست ها را با 3 خصيصه مشخص مي توان شناخت: (10)
    1 - بلندپروازي درجهت سازمان: در سال 1981، وقتي "ديويد ماكسول" به سمت مديرعامل شركت "فاني مي" منصوب شد، اين شركت در هر روز كاري يك ميليون دلار زيان مي داد. طي 9 سال بعد، "ماكسول" شركت "فاني مي" را به شركتي تبديل كرد كه در آن، انجام امور به نحو عالي به نوعي فرهنگ بدل شده بود.
    "ماكسول" زماني بازنشسته شده كه هنوز در اوج فعاليتهاي خود قرار داشت اما حساس كرد اگر به مدت خيلي طولاني در شركت بماند، ممكن است موجب تنزل شركت شود، لذا مسئوليت شركت را به يك جانشين باكفايت ديگر به نام جيم جانسون واگذار كرد.
    جودو - استراتژيست، دروهله نخست و مهمتر از همه، در فكر غلبه بر رقبا و رساندن شركت به اوج موفقيت است،نه منافع شخصي و يا شهرت فردي. او مي خواهد شركت حتي در نسل بعد از خود او موفق تر باشد و اهميتي نمي دهد كه اكثر مردم حتي ندانند كه اين موفقيت مرهون تلاشهاي اوست.
    2 - تواضعي تاثيرگذار: در مقابل سبك مبتني بر منيت مديران شركتهاي هم تراز، از اين كه جودو - استراتژيست ها درمورد خود صحبت نمي كردند نبايد متعجب شد. اين فقط نوعي تواضع دروغين نيست. كساني كه با آنان كاركرده و يا درمورد آنها مطلب نوشته اند، پيوسته از اين كلمات استفاده مي كنند: كم حرف زدن، فروتن، متواضع، باوقار، كم رو، متين، ملايم، بي ادعا. كساني كه كمتر خود را مطرح مي كنند و تواناييهاي خــــود را انكار مي كنند، اما قدرت و زيـــــركي انجام استراتژي هاي جودويي را دارند.
    جودو - استراتژيست ها، هيچ گاه مايل نبودند تبديل به قهرمانان افسانه اي شوند. آنها هرگز آرزو نمي كردند مجسمه هايشان روي تنديس گذاشته شود يا شمايلهاي ارزشمندي از آنان بسازند. آنها ظاهراً افرادي عادي بودند كه بدون هيــــاهو، نتايجي فوق العاده به دست مي آوردند.
    3 - اراده تزلزل ناپذير: درك اين نكته اهميت اساسي دارد كه جودو - استراتژيست ها فقط انسانهايي فروتن و متواضع نيستند،بلكه افرادي با اراده كاري تزلزل ناپذير نيز هستند، اراده اي تقريباً خويشتن دارانه براي انجام هرآنچه كه براي ايجاد شركتي بزرگ و پاينده لازم است.

    نتيجه گيري:
    در اين مقاله استراتژي هاي رقابتي و به طور خاص استراتژي جودويي به عنوان يك استراتژي جديد و موثر بررسي شد. روشي كه در اين مقاله در پيش گرفته شده است، 2 مزيت را در خود دارد: اول اينكه برخورد با هر تكنيك به طور جداگانه، تعيين شباهتها و تفاوتهاي اينكــه چطور شركتهاي مختلف آن را به كار برده اند را امكان پذير مي سازد. دومين مزيت اين است كــــه اين روش اين امكان را به ما مي دهد تا دامنه استراتژي جودويي را با شرح مختصري از شركتهاي مختلف در چندين صنعت نشان دهيم.
    اما ذكر اين نكته بسيار مهم است كه اگرچه ما بر روي شرح تكنيك هاي جداگانه تمركز كرده ايم، با وجود اين، معتبرترين جودو استراتژيست ها بر تركيبي از تكنيك ها و اصول مختلف تكيه مي كنند. يك استاد واقعي استـــراتژي جودويي بايد مجموعه اي غني از مهارتها را دارا باشد درحالي كه درعين حال هميشه آماده يادگيري روشهاي جديد براي مبارزه نيز باشد.
    نكته مهم ديگر اين است كه با شرح 10 تكنيك اصلي، ما سعي كرده ايم كه مفاهيم حركت - تعادل و قدرت اهرمي را ملموس تر ارائه دهيم اما اين اشتباه است كه اين فهرست انتخابي را به عنوان يك شرح كامل استراتژي جودويي درنظر بگيريم. اساساً استراتژي جودويي درمورد ايجاد يك فهم عميق از رقيبان و دريافتن ضعفهاي بالقوه اي است كه لابلاي نقاط قوت شان پنهان شده است.
    استراتژي جودويي نياز به نظم و ترتيب، خلاقيت و انعطاف پذيري به منظور تركيب و هماهنگ كردن تكنيك ها دارد اما قدرت و نويدبخشي اين روش براي پيروزي در بازاري كه هر روز و هر ساعت بر تعداد رقباي تان افزوده مي شود نهفته است.

    منبع: http://www.modiriran.ir/modules/arti...cle.php/283/c6
    ویرایش توسط روند یاب : https://www.traderha.com/member/6520-روند-یاب در ساعت 12-17-2013, 12:29 PM

    هیچ تریدری در دنیا صلاحیت تعیین حجم و حتی اردر گذاری نداره. این وظیفه نرم افزار هاست.

    -----------------------------------------------------------------------------------------------
    معلوم بودن هدف، نقطه آغاز همه موفقیت هاست.
    -----------------------------------------------------------------------------------------------
    «من دعا و هو لایحس سوی الاجابة، استجیب له»:
    هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجاب می شود.
    -----------------------------------------------------------------------------------------------

    نظر


    • #47
      دکوراسیون داخلی:
      اتاق خواب: http://best-posts.com/bedrooms-5/?id....z5FyG3pQ.dpbs
      کتابخانه: http://best-posts.com/shelves-bookca....LBHNAOZM.dpbs

      هیچ تریدری در دنیا صلاحیت تعیین حجم و حتی اردر گذاری نداره. این وظیفه نرم افزار هاست.

      -----------------------------------------------------------------------------------------------
      معلوم بودن هدف، نقطه آغاز همه موفقیت هاست.
      -----------------------------------------------------------------------------------------------
      «من دعا و هو لایحس سوی الاجابة، استجیب له»:
      هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجاب می شود.
      -----------------------------------------------------------------------------------------------

      نظر


      • #48
        چگونه باغم جدایی کنار بیائیم

        در چرخه طبیعت ، پدیده از دست دادن ، عنصری ضروری و در خور توجه است . غنچه های گل سرخ در پی استحاله جوانه ها ، سبز شدن گیاه در پی دگردیسی دانه و آغاز روز در پی رفتن...


        در چرخه طبیعت ، پدیده از دست دادن ، عنصری ضروری و در خور توجه است . غنچه های گل سرخ در پی استحاله جوانه ها ، سبز شدن گیاه در پی دگردیسی دانه و آغاز روز در پی رفتن شب پدید می آید . این همه حکایت از بازآفرینی های مکرری دارد که در پی هر از دست رفتن در چرخه آفرینش پدید می آید . همین حالت در زندگی انسان نیز وجود دارد . بندرت می توان در زندگی به دست آوردنی را یافت که از دست دادنی را به همراه نداشته باشد.
        با این پیشینه ذهنی می توان به شناسایی انواع خلا های عاطفی پیش آمده در زندگی پرداخت . برای مصادیق از دست دادن های آشکار می توان به مواردی همچون مرگ عزیزان ، جدایی و طلاق ، اخراج از کار ، بی پولی ، و...اشاره کرد.

        جدایی را بپذیرید!
        بی گمان تلاش وسیعی برای باور و یا انکار وقوع حادثه جدایی از خود بروز خواهید داد . اما بهتر است حقیقت را بپذیرید و بدانید که واقعا یک جدایی در زندگی شما رخ داده است . ممکن است از خود سوال کنید که آیا به اندازه کافی توانایی تحمل این مصیبت را دارید ؟ بهتر است بدانید که شما به اندازه کافی نیرومند هستید . زندگی نیز جریان داشته و شما در آن حضور دارید.

        این رنج فقط از آن شما نیست
        شکست و از دست دادن ، بخشی از زندگی ، زنده بودن و انسان بودن است که همگان آن را تجربه کرده اند ؛ تنها وظیفه ما این است که مسیر شکست به پیروزی را تا حد امکان سریع ، به نرمی و با شهامت پشت سر بگذاریم.
        بهتر است بدانید که در این راه تنها نیستید . بیش از شش میلیارد نفر در این کره خاکی ، همچون شما در دوران فراق بسر می برند و بد نیست بدانید که وجود همدلی در رنجی مشترک ، از شدت درد آن می کاهد.

        احساساتی بودن خوب است
        اگر احساس سردرگمی و کرختی می کنید ، نگران نباشید . پس از هر از دست دادنی ، ممکن است تا مد تها در حالت شوک به سر برید . از این حالت وحشت نکنید . ممکن است از خود بپرسی : آیا موفق خواهم شد ؟ ،آیا می توانم بدون او زندگی کنم؟ ممکن است یک بار دیگر به چیزی دل ببندم ؟ این سوال ها و نظیر اینها ، نگرانی های آشنایی هستند که در پی از دست دادن ایجاد می شوند ، می توانید آنها را حس کنید ، اما بهتر است باورشان نکنید . گاه پیش می آید که هیچ احساسی نداشته باشید که این هم جای نگرانی ندارد .
        وقت خود را برای انجام کارهای متنوع با خانواده صرف کنید و یادتان باشد که در طول این زمان حتماً لازم نیست که در مورد رابطه گذشته خود با آنها صحبت کنید. اگر این کار برایتان کافی نبود به راحتی می توانید به یک گروه حمایت اجتماعی و یا مشاوره جمعی بپیوندید
        ممکن است در طول این دوره احساسات و حالاتی چون غم ، خشم ، شکست ، فرسودگی ، آشفتگی ، گمگشتگی ، باختن ، بلاتکلیفی ، درهم شکستگی ، پستی ، گیجی ، حماقت ، نفرت شدید از خود و دیگران ، حسد ، میل به خودکشی ، افسار گسیختگی ، تهوع ، عصبانیت شدید و ... در شما پدید آید که همگی آنها بخشی از روند رو به بهبودی شماست . بگذارید با احساس آنها بهبود یابید ، نگران نباشید.
        اگر بخواهید واقع بیـن باشید، به این می اندیشید که " الان چه کاری میــتوانم انجام دهم که احساس بهتری پیدا کنم؟"
        در این قسمت چند پیشنهاد برایتان داریم که مطمئناً به شما کمک خواهند کرد.
        خانواده و دوستان
        شاید کمی پیش پا افتاده به نظر برسد، اما اگر به خانواده و دوستان خود تکیه کنید و سعی کنید مدت زمانی را با آنها بگذرانید وضعیتتان بهبود پیدا می کند. وقت خود را برای انجام کارهای متنوع با آنها صرف کنید و یادتان باشد که در طول این زمان حتماً لازم نیست که در مورد رابطه گذشته خود با آنها صحبت کنید. اگر این کار برایتان کافی نبود به راحتی می توانید به یک گروه حمایت اجتماعی و یا مشاوره جمعی بپیوندید.

        مقاومت در مقابل خواهش های باطنی
        چگونه با غم جدایی کنار بیائیم ؟
        مطمئناً آرزو می کنید که ای کاش کسی را که از دست داده اید، مجدداً بازگردد؛ اما به چه قیمتی حاضر به انجام این کار هستید؟ شاید در یک لحظه این امر به نظرتان درست بیاید، اما سعی کنید کمی بیشتر روی آن فکر کنید. پس از سپری شدن زمانی طولانی، آنها ارزش اولیه را در نظر شما از دست خواهند داد. البته این امر به آن معنا نیست که برای درست شدن موقعیت خود تلاش نکنید. اگر احساس می کنید که شانسی برای برگشت وجود دارد، کوتاهی نکنید؛ اما اگر شریک قبلی شما با صراحت کامل مشخص کرده که دیگر این رابطه کار به جایی نمی برد، بهتر است دست از خواهش و تمنا بردارید چرا که نه تنها با این کار هیچ نتیجه ای عایدتان نخواهد شد، بلکه این امکان وجود دارد که شرایط را سخت تر نیز بکنید.

        ایجاد تغییر در زندگی شخصی
        برای گذراندن وقت خود راههای جدیدی پیدا کنید. در کلاس های مختلف ثبت نام کنید، باشگاه بروید، و یا دست به انجام به کارهای داوطلبانه بزنید. هر کاری که باعث می شود نسبت به خودتان احساس بهتری پیدا کنید را انجام دهید. ضمیر شما در چنین حالتی، آسیب دیده است؛ کاری کنید که جراحات آن از بین برود.

        اشتباهات خود را قبول کنید اما خود را بازنده تصور نکنید
        با خودتان در گیر نشوید، اگر اشتباهی از جانب شما سر زده، باید آنرا بپذیرید، از آن درس بگیرید، و سعی کنید که دیگر هیچ گاه آن را در زندگی خود تکرار نکنید. همانطور که برای ایجاد یک رابطه نیاز به دو نفر هست، برای خاتمه دادن به آن نیز وجود دو نفر ضروری است. شما تنها کسی نیستید که مرتکب اشتباه شده است. شاید الان به چشمتان نیاید، اما اگر بتوانید از اشتباهاتتان درس بگیرید و آنها را در روابطه بعدی به کار گیرید، آنوقت متوجه خواهید شد که تا چه اندازه روابطتان محکم تر و سالم تر خواهند شد.
        یک چیز جدید یاد بگیرید. احتمالاً کارهایی هستند که همیشه دوست داشتید آنها را انجام دهید، اما هیچ گاه زمان آنرا پیدا نمی کردید. حالا وقتش رسیده
        روابط جدید
        شاید در ابتدا هیچ تمایلی به انجام چنین کاری نداشته باشید، اما نباید برای مدت زمان طولانی خودتان را از محیط های اجتماعی دور نگه دارید. بیرون رفتن با دیگران سبب می شود زخم های شما زودتر بهبود پیدا کنند و ضمیرتان آرامش بیشتری پیدا کند.

        بازیچه دست دیگران نشوید
        بسیاری از افراد هستند که در یک چنین مواقعی شروع می کنند به تجویز کارها مختلف و به شما تضمین می دهند که اگر بر طبق گفته هایشان عمل کنید، حتماً شریک زندگی قبلی خود را از پای در می آورید. اجازه ندهید در زمانی که آسیب پذیر هستید، دیگران از شما سوء استفاده کنند. همیشه در نظر داشته باشید که همانقدر که احتمال برد در گفته های آنها وجود دارد، به همان میزان نیز احتمال شکست وجود دارد.

        انتخاب سرگرمی های جدید
        یک چیز جدید یاد بگیرید. احتمالاً کارهایی هستند که همیشه دوست داشتید آنها را انجام دهید، اما هیچ گاه زمان آنرا پیدا نمی کردید. حالا وقتش رسیده.

        عدم ورود شتابزده به روابط جدید
        در حالی که قرار ملاقات گذاشتن می تواند به شما کمک کند، اما بهتر است تا جایی که می توانید، یک مرتبه وارد یک رابطه جدید نشوید. پیش از اینکه آماده پذیرش هر گونه تعهد جدید شوید، باید به طور کامل شرایط روحیتان بهبود پیدا کند، در غیر اینصورت طرف مقابل به شدت آسیب می بیند.

        آزاد کردن افکار ذهنی
        چگونه با غم جدایی کنار بیائیم ؟
        متوجه هستم که نمی توانید به این مسئله فکر نکیند، اما اگر این امر برای مدت زمان طولانی ادامه پیدا کرد، راهی پیدا کنید که به واسطه آن بتوانید ذهن خود را از آن مطلب منحرف سازید. به دوستتان تلفن بزنید، به باشگاه ورزشی بروید، هر کاری که به ذهنتان می رسد انجام دهید. اگر احساس کردید که هیچ کدام از این کارها جواب نمی دهند،
        این یکی را امتحان کنید: لیستی از دلایلی که "چرا بهتر شده که او را رها کرده اید" تهیه کنید. این لیست می تواند شامل مواردی از این دست باشد: به اندازه کافی وقت دارم که به کارهای دیگر خود رسیدگی کنم؛ می توانم با هر کسی که دلم می خواهد قرار ملاقت بگذارم، دیگر وقتم تلف نمی شود و میتوانم با کسی ارتباط برقرار کنم که به اندازه کافی برای من ارزش و اهمیت قائل باشد. همچنین می توانید به کارهایی که شریک قبلی انجام می داد و باعث دیوانه کردن شما می شد هم فکر کنید. لازم نیست یک عینک رمانتیک به چشم هایتان بزنید و فقط وقایع خوش و خاطرات شیرین گذشته را به یاد بیاورید. این عقیده را در ذهن خود پرورش ندهید که اگر یکبار دیگر می توانستیم در کنار هم باشیم، من خوشبخت می شدم و دیگر چیزی از دنیا نمی خواستم. اشتباه می کنید؛ آیا اگر یک بار دیگر به رابطه گذشته باز می گشتید، هویت و شخصیت او برایتان سوال برانگیز جلوه نمی کرد؟
        ترک کردن شما، بزرگترین اشتباهی بود که او می توانست در کل زندگی خود انجام داده باشد. بگذارید همانجایی که هستند بمانند، شما به سمت جلو پیش بروید.

        باطن خود را بهبود بخشید
        در قسمت های بالا اشاره کوتاهی به این نکته داشتم اما چون از اهمیت بالایی برخوردار است، یکبار دیگر نیز اشاره کوتاهی به آن می کنم. می باست کاری کنید که نسبت به خودتان احساس بهتری پیدا کنید. این کار را می توانید با کوتاه کردن موها و یا خریداری لباس های جدید شروع کنید. اگر باز هم هیچ یک از این موارد به شما کمک نکرد،
        نیازی نیست ذهنتان را بر افکار پوچ و منفی متمرکز کنید و خود را با اگرهایی چون اگر این کار را نکرده یا کرده بودم ، در این وضعیت اسفناک عاطفی قرار نمی گرفتم تنبیه کنید
        این یکی را امتحان کنید: لیستی از مواردی که از شما یک انسان برجسته می سازد، تهیه کنید. فقط خواهش می کنم آنجا ننشینید و دست روی دست بگذارید و بگویید هیچ چیز به ذهنتان نمی رسد. من قبول نمی کنم. یکبار دیگر فکر کنید، مهربان هستید؟ صبور؟ با هوش؟ مانند یک آشپز حرفه ای غذا درست می کنید؟ توانایی تعمیر وسایل مختلف را دارید؟ چیزهای زیادی هستند که از شما یک انسان بزرگ می سازند. آنها را بر روی یک تکه کاغذ بنویسید و هر زمان که احساس حقاورت به شما دست داد، یک بار از روی آن بخوانید و اگر چیز جدیدی به ذهنتان رسید به انتهای لیست اضافه کنید.
        شما خودتان هستید و یک فرد بزرگ می باشید؛ هیچ گاه به هیچ کس اجازه ندهید که این حس را در وجود شما سرکوب نماید

        چگونه با غم جدایی کنار بیائیم ؟
        خود را محکوم و تحقیر نکنید!
        شما انسان شایسته ، ارزشمند ، خوب و حتی فوق العاده ای هستید. ممکن است ضربه ای بر بدنه اتکاء به نفستان وارد شده باشد و یا افکارتان سرشار از احساس گناه ، محکوم بودن و احساس حقارت باشد ، بهتر است نگران نباشید ؛ زیرا ، این حالات کاملا طبیعی و ناشی از فشار روانی است که با آن دست به گریبان هستید . نیازی نیست ذهنتان را بر افکار پوچ و منفی متمرکز کنید و خود را با اگرهایی چون اگر این کار را نکرده یا کرده بودم ، در این وضعیت اسفناک عاطفی قرار نمی گرفتم تنبیه کنید.
        طبع شما بلندتر از زخم عاطفی کوچکی است که اکنون گریبانگیر شما است . آن را رها کنید و بدانید که : در زیر پوشش این دل نگرانی و آشفتگی ظاهری ، یک انسان قدرتمند ، دانا ، شایسته و فوق العاده نهان است و او کسی جز شخص شما نیست.

        منبع: http://persianv.com/maharatha/173613.php

        هیچ تریدری در دنیا صلاحیت تعیین حجم و حتی اردر گذاری نداره. این وظیفه نرم افزار هاست.

        -----------------------------------------------------------------------------------------------
        معلوم بودن هدف، نقطه آغاز همه موفقیت هاست.
        -----------------------------------------------------------------------------------------------
        «من دعا و هو لایحس سوی الاجابة، استجیب له»:
        هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجاب می شود.
        -----------------------------------------------------------------------------------------------

        نظر


        • #49
          در آمد صاحبان هدج فاندها
          http://www.forbes.com/lists/2013/hed...s-13_land.html

          و متوسط دریافتی اعضای تیم ( جدول پایین صفحه )
          http://www.careers-in-finance.com/hfsal.htm

          هیچ تریدری در دنیا صلاحیت تعیین حجم و حتی اردر گذاری نداره. این وظیفه نرم افزار هاست.

          -----------------------------------------------------------------------------------------------
          معلوم بودن هدف، نقطه آغاز همه موفقیت هاست.
          -----------------------------------------------------------------------------------------------
          «من دعا و هو لایحس سوی الاجابة، استجیب له»:
          هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجاب می شود.
          -----------------------------------------------------------------------------------------------

          نظر


          • #50
            چگونه بر خواب بیش از حد غلبه کنیم؟


            چگونه بر خواب بیش از حد غلبه کنیم؟

            اگر شما به طور مداوم بیش از حدی که میخواهید و مجازید، میخوابید، بدانید که در دنیا مانند شما کم نیست . من شخصا عادت داشتم که روزی 10 ساعت بخوابم که این زمان حداقل دو بار در هفته گاهی تا "شبی" 14 ساعت هم افزایش میافت. در نتیجه من میتوانم با توجه به تجربه شخصی و با اطمینان به شما بگویم که "در اکثر موارد، خواب بیش از حد میتواند به تمام سیستم خوابیدن شما آسیبی جدی وارد کند." شما به سرعت به خوابیدن اعتیاد پیدا میکنید، زیرا دیگر خواب شما طبیعی و با کیفیت خوب و مناسب نیست.

            تاثیرات منفی خواب بیش از حد

            کاملا واضح است که بیش از حد خوابیدن، موجب اتلاف وقت شده و کمبود وقت نیز موجب بی فایدگی و ناتوانی در انجام وظایف و مسئولیتهای روزانه میشود. گاهی هنگامی که بیش از حد میخوابید، دچار خجالت شده و نسبت به خود خشمگین میشوید که این حالت به تدریج میتواند تاثیری منفی بر عزت نفس شما داشته باشد. این علت و معلولهای خواب بیش از حد میتوانند در یک چرخه پایان ناپذیر مداوم بر یکدیگر تاثیر گذاشته و مدام شرایط شما را سخت تر کنند.
            برای مثال: شما اندکی افسرده هستید ، بیش از حد میخوابید، دیگر زمان اضافه ای برای رسیدگی به امور شخصی ندارید، بیش از پیش افسرده میشوید،....

            اما از کجا بدانید که واقعا به این خواب اضافه نیاز ندارید؟

            گزینه اول: آن را حس میکنید. زیرا پس از خواب مفرط، اصلا احساس تجدید قوا و پر انرژی بودن نمیکنید. برعکس، کاملا خواب آلود هستید گاهی اوقات چشم یا سرتان هم درد میکند، گیج هستید و حتی ممکن است نتوانید حواس خود را متمرکز کنید.
            گزینه دوم: شما واقعا به خواب اضافه نیاز داشته اید. زیرا به اندازه کافی خوب نمیخوابید.
            در هر دو مورد، اگر شبی بیش از 8 ساعت میخوابید و میل دارید بدانید که چگونه میتوانید با کمتر خوابیدن، به همین اندازه استراحت کنید، به خواندن ادامه دهید:

            دلایل خواب بیش از حد

            همانطور که گفتیم، یک دلیل خواب بیش از حد شما میتواند کیفیت بد خواب باشد. دلایل داشتن چنین خوابی میتواند عادات یا شرایط بد و غیر اصولی مانند بیدار ماندن تا دیر وقت، انجام کارهای شیفتی، تغذیه نامناسب و محیط پر سر و صدا باشد. این حالت میتواند به دلیل ناهنجاریهای فیزیکی مانند قطع تنفس هنگام خواب یا Sleep apnea باشد.
            اما بگذارید سوالی از شما بپرسم:
            فرض کنیم که شما در اکثر اوقات بیش از حد میخوابید و هر از گاهی دیر به سر کار میرسید.. احتمال خواب ماندن شما در صبح روزی که باید زود بیدار شده و به هواپیمایی که شما را به تعطیلاتی طولانی میبرد برسید، چقدر است؟ متوجه منظورم شدید؟
            بگذارید سر اصل مطلب برویم:
            حتی زمانی که بد میخوابید و کسر خواب دارید، باز هم در زمانی که واقعا بخواهید، بیدار میشوید، مگر نه؟ شاید باید اعتراف کنید که در ذهن خود موانعی ساخته اید که شما را در تختخواب نگه میدارد.
            منظورم مشکلات احساسی/روانی مانند افسردگی، کمبود انگیزه یا ترس از شکست است. شاید ترکیبی از بعضی یا تمام دلایل مذکور باشد که همراه با کمبود خویشتن داری و همچنین نیرویی که ما را اسیر عادات میکند، یکجا جمع شده و شما را در اکثر موارد وادار به خواب بیش از حد میکنند.

            چگونه خواب بیش از حد را متوقف کنیم؟

            ابتدا باید این احساس تعهد را در خود ایجاد کنید که حتما بر عادت خواب بیش از حد خود غلبه کنید. باید بدانید که "چرا" میخواهید چنین کنید. شما باید با دانستن این دلیل، در خود انگیزه غلبه بر این عادت را ایجاد کنید. سپس: با برقرار کردن یک برنامه منظم خوابیدن و بیدار شدن و رعایت آن، سیستم خواب خود را دوباره به نظم درآورید.
            چه زمانی به خواب میروید؟ چه زمانی بیدار میشوید؟ حداقل طوری برنامه ریزی کنید که هر روز- حتی اگر دیر خوابیدید و حتی در روزهای تعطیل- در یک ساعت مشخص بیدار شوید.
            شما باید برای خود برنامه ای داشته و آن را به طور دقیق اجرا کنید. انجام این کار در ابتدا مشکل است زیرا ممکن است سیستم خوابتان آسیب دیده باشد. یک نمونه ساده آن این است که اگر امروز صبح بیش از حد خوابیده باشید، زود خوابیدن در شب برایتان مشکل خواهد بود.


            پس باید چه کنید؟

            باید به هر روشی که بتواند شما را یک بار درست سر موقع بیدار کند متوصل شوید و یک چرخه تازه را آغاز کنید. چند ساعت زنگ دار را تنظیم کرده و همه را با هم و در جاهای مختلفی که نتوانید خاموششان کنید بگذارید، از دوستی بخواهید که به شما تلفن کند، همسرتان را به کمک بطلبید و خلاصه هر کاری میتوانید انجام دهید.
            به یاد داشته باشید که "باید" به محض بیدار شدن از جای خود برخیزید و فرصت دوباره به خواب رفتن را به خود ندهید. البته این تازه اول کار است، پس از این شما باید:

            شرایط مناسب را برای داشتن خوابی خوب در شب محیا کنید و عوامل مخرب (نور، سر و صدا، عادت تماشای فیلم در رختخواب و...) را حذف کرده یا تعدیل کنید.
            روشی مناسب و عملی برای بیدار شدن خود پیدا کرده و هر روز از آن استفاده کنید
            بر روی انگیزه های خود و انضباط شخصی متمرکز شده، آنها را تقویت کنید.

            فراموش نکنید که عادات، اکتسابی هستند و هرچند تغییر دادن آن در ابتدا مشکل به نظر میرسد، اما به خصوص درمورد خواب، الگوهای تازه سریع جا میافتند و شما پس از چند روز متوجه میشوید که به موقع و بدون نیاز به شنیدن زنگ ساعت یا ریخته شدن آب بر صورتتان! از خواب بیدار شده اید


            هیچ تریدری در دنیا صلاحیت تعیین حجم و حتی اردر گذاری نداره. این وظیفه نرم افزار هاست.

            -----------------------------------------------------------------------------------------------
            معلوم بودن هدف، نقطه آغاز همه موفقیت هاست.
            -----------------------------------------------------------------------------------------------
            «من دعا و هو لایحس سوی الاجابة، استجیب له»:
            هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجاب می شود.
            -----------------------------------------------------------------------------------------------

            نظر


            • #51
              در برابر توهین و تحقیر دیگران چه واکنشی نشان دهیم ؟
              عبرت نیوز:اغلب ما تحت تأثیر توهین و تحقیرهای دیگران خودبه .خود در مقام توهین و تحقیر خویشتن برمی.آییم و این بر ابعاد گرفتاری می.افزاید. اگر در جنگلی به تنهایی به سر می.بردید و هنگام صرف غذا برحسب اتفاق ساندویچ شما به زمین می.افتاد چه می.کردید؟ به احتمال زیاد در مقام توهین و تحقیر و سرزنش خویشتن حرف می.زدید.

              توهین و تحقیر کلامی مستقیم
              به گزارش سلامت نیوز این رفتاری کاملاً مشخص است. خیلی ساده، کسی با کلام، شما را توهین و تحقیر می.کند. برای مثال فرض کنید از آسانسوری بیرون آمده.اید و برحسب اتفاق به کسی که منتظر سوار شدن در آسانسور بوده تنه می.زنید. شخص مزبور بی درنگ به روش خصمانه واکنش نشان می دهد: «آه لعنتی، چرا مواظب نیستی، بی شعور، ممکن بود به من آسیب بزنی». محتوای گفته ی او کاملاً مشخص است. چگونه باید نسبت به این واکنش تند جواب بدهید؟

              آنچه هم اکنون می.خوانید مراحلی است که به اعتقاد ما برای برخورد با توهین و تحقیرهای کلامی مستقیم مؤثر هستند.

              بگذارید که شخص مخاطب شما، خشمش را تخلیه کند و کمی آرام بگیرد.

              اگر اشتباهی از شما سر زده، حتی اگر مخاطب شما به شما توهین کرده باشد، آن را اذعان کنید.

              در برابر طرز برخورد او ابراز وجود کنید.

              با یک یا چند جمله کوتاه و خلاصه برخورد را به پایان برسانید.

              اگر قصد و نیت طرف مقابل شما روشن باشد،. این اقدامات به از میان برداشتن تحقیرها کمک می کند.

              در ماجرای آسانسور که برایتان نقل کردم می توانید با کمی حوصله اجازه بدهید که شخصی که با او برخورد کرده.اید خشم خود را تخلیه کند و به آرامش نسبی برسد. وقتی تندی کلام او کاهش می.پذیرد به او بگویید: «از این که با شما برخورد کردم عذرخواهی می کنم. تصادفی بود. مسلماً شما ناراحت هستید و حق هم با شماست اما من مایل نیستم که حرف.های تند و ناسزا بشنوم. می توانم بدون توهین هم گفته.های شما را بشنوم». این صرفاً،. یک مثال درباره ی مراحلی است که در بالا به آن اشاره کردیم.

              توهین و تحقیرهای کلامی غیرمستقیم
              به مثالی درباره رابطه.ی شما و رئیستان اشاره می کنیم: «کارت دیروز عالی بود، اشتباهات دستوری در گزارش, آن را خودمانی کرده بود. درباره این سخن به همسرتان چه می.گویید؟ : «وقتی این لباس را می.پوشی جالب می.شوی. لباس.های قدیمی به تو خیلی می.آیند». چه می.کنید؟ آیا گیج می.شوید؟ معنای در پس پرده این اظهار نظرها کدام است؟

              توهین و تحقیرهای کلامی غیرمستقیم درواقع پرخاش غیرمستقیم هستند. استانلی فلپس و نانسی آستین در کتاب «زن قاطع» رفتار پرخاشگرانه غیرمستقیم را این گونه توضیح می.دهند: «… زن برای رسیدن به هدف خود ممکن است به خدعه و نیرنگ و ترفند جویی روی آورد». به اعتقاد آن ها اشخاص تحت تأثیر این طرز برخوردها گیج و مبهوت می.شوند و احساس می.کنند که مورد سلطه.جویی قرار گرفته.اند. رفتار پرخاشگرانه غیرمستقیم در واقع یک حمله پنهانی است. آستین و فلپس این طرز برخورد را «گرگ در لباس میش» توصیف کرده اند.

              برای رو به رو شدن با توهین و تحقیرهای غیرمستقیم قبل از هرکار سعی کنید اطلاعات بیش.تری به دست آورید، در هریک از مثال.های فوق می.توانید بپرسید: «منظورتان چیست؟» یا «چه می گویید؟» با جوابی که می.گیرید از نیت شخص رودرروی خود مطلع می.شوید. شاید شما حرف او را به درستی درک نکرده.اید.

              واکنش بعدی شما به جواب طرف مقابل بستگی دارد. اما بخشی از هدف شما این است که به مخاطب خود بیاموزید به روش دیگری با شما حرف بزند. اگر رئیستان در برابر پرسش شما جواب دهد: «به نظر من کارت را خیلی خوب انجام دادی» می توانید به او بگویید: «متشکرم اما من کمی گیج شدم. اگر واقعاً از اشتباهات دستور زبان من ناراحت هستید، دلم می خواهد که مستقیماً این مطلب را بیان کنید. درست نفهمیدم که پروژه.ی من خوب بود یا نه». با این سیاست شما به رئیستان می آموزید که با شما رک و صریح حرف بزند.

              در روابط میان زن و شوهر گاه سر به سر گذاشتن حساب شده می.تواند نمک بزرگی باشد. اما در بسیاری از مواقع خصومت.های واقع در پس پرده به شکل سربه سر گذاشتن ظاهر می شوند. ممکن است همسرتان با شما شوخی کند اما برای این کار روش.های بهتری وجود دارد.

              اما اگر همسرتان در مقام شوخی نباشد چه می.کنید؟ فرض کنید واکنش بعدی رئیس شما حالتی پرخاشگرانه.تر داشته باشد. هر توهین و تحقیر کلامی غیرمستقیم می تواند به یک توهین و تحقیر کلامی مستقیم تبدیل شود. وقتی از مخاطب خود توضیحات بیش.تری می.خواهید واکنش او می.تواند بدتر شود. توصیه ما این است که ابراز وجود کنید و مراحلی را که در زمینه.ی برخورد با تحقیرهای کلامی مستقیم گفتم مورد استفاده قرار دهید. باید آمادگی داشته باشید که اگر مخاطب شما در جواب به سئوال شما تحقیر کننده تر حرف زد قاطعانه تر برخورد کنید.

              از سوی دیگر وقتی توضیح می.خواهید ممکن است اطلاعات ذی قیمتی از مخاطب خود درباره ی رفتار خویش به دست آورید. به یاد داشته باشید که یکی از هدف های عمده رفتار توأم با ابراز وجود این است که هر دو طرف بتوانند نظرات خود را آشکارا و صادقانه بیان کنند. برای اغلب ما انجام این کار دشوار است و به همین دلیل است که اغلب تفسیر و تعبیر خود را استتار می کنیم و آن را به گونه ای غیرمستقیم و توهین.آمیز ارائه می دهیم.

              توهین و تحقیرهای غیرکلامی
              ممکن است چوب و سنگ سر مرا بشکنند، اما کلمات هرگز به من آزار نمی.رسانند . جمله ای است که بچه ها از مدت ها قبل برای کسانی که ناسزا می.گویند ساخته اند. متأسفانه تا این زمان پاسخی به کسانی که به طور غیرمستقیم ما را تحقیر می کنند داده نشده است. با کسی که به ما بد نگاه می کند یا ژست می.گیرد چه باید بکنیم. وقتی مخاطب شما بدون این که کلمه ای در تحقیر شما بگوید با رفتارش ما را تحقیر می.کند به او چه جوابی می.دهید؟

              برخورد با توهین غیرکلامی بسیار دشوارتر است. زیرا این احتمال وجود دارد که شخص توهین کننده اصولاً متوجه رفتار توهین آمیزش نباشد. از آن گذشته نمی توانید مطمئن باشید که لزوماً از قصد و نیت شخص توهین کننده آگاه شده.اید.

              اگر مخاطب شما به طور مسلم می.خواهد بدون ابراز کلمه.ای شما را تحقیر کند, سعی کنید او را به شکلی مجبور کنید که به جای ژست از کلمات استفاده کند. می.توانید به طرزی قاطعانه بگویید: «ممکن است لطفأ آن طرز نگاهت را برای من کلمه به کلمه ترجمه کنی؟ من نمی توانم به درستی منظور تو را درک کنم مگر این که مستقیماً نظرت را با من در میان بگذاری». در این لحظه منتظر یک تحقیر کلامی باشید و با توجه به آنچه لحظاتی قبل خواندید نسبت به آن واکنش نشان دهید.

              تحقیر غیر جرأت آمیز و غیرکلامی از همه صراحت کم.تری دارد. بعید است وقتی کسی پرخاشگرانه مشت خود را به سمت صورت شما پرتاب می.کند ندانید که او قصد توهین به شما را دارد. البته ممکن است کسی که به طور غیرمستقیم و بدون کلام به شما توهین می کند این کار را از روی عادت انجام دهد. همه.ی ما در مواردی به جای کلام از رفتارهایی استفاده می کنیم. گرچه نمی.توانیم همه.ی پیام های غیرکلامی را از بین ببریم، بهتر است تا حد امکان آن ها را به کلمات تبدیل کنیم زیرا این امکان وجود دارد که رفتار مخاطب خود را به اشتباه تفسیر کرده باشیم.

              فرض کنید از فروشگاهی خرید کرده.اید و حالا کنار صندوق پرداخت ایستاده.اید. صندوق دار نگاه ناخوشایندی به شما می.اندازد و آهی از روی عصبانیت می.کشد. شما می.خواهید این رفتار او را شخصی تلقی نکنید. ممکن است با خود بگویید که صندوق دار روز دشواری را پشت سر گذاشته است. اما اگر از این طرز رفتار او ناراضی هستید چرا مستقیماً با آن برخورد نکنید؟ از او بخواهید که توضیح دهد. به او بگویید «من حالت شما را درک نکردم». یا «نمی.دانم چه منظوری دارید؟» یا «آیا من کاری کردم که شما از آن خوشتان نیامد؟» با این رفتار واکنش غیرکلامی را به جوابی آشکار تبدیل می کنید.

              اگر رفتار شما کسی را ناراحت کرده است حق دارید و شایسته است که از این رفتار خود آگاه شوید. واکنش بعدی شما بستگی به جواب مخاطب شما دارد. اما به نظر ما بهتر این است که بگویید درک ژست مخاطب شما دشوار است.

              توهین و تحقیر خود
              اختلافات از نوعی که به آن اشاره کردیم تنها نیمی از تصویر است. اختلاف و تضاد درونی نیز می.تواند به تحقیر کردن شما بینجامد. در این شرایط کسی که توهین می کند خود شما هستید. درواقع تحقیر شدن می.تواند منشأ بیرونی یا درونی داشته باشد. اما راه حل برخورد با هردو این ها ساده است. ابراز وجود کنید.

              ممکن است در درون خود در قبال خود یا دیگران رفتاری غیر جرأت.آمیز یا پرخاشگرانه داشته باشید. مواظب برخوردی که با خود می کنید باشید. سعی کنید از رفتار تحقیرآمیز درون خود فرار نکنید. اما رفتار به شدت خشم برانگیز درقبال خود را نیز توصیه نمی.کنیم. به جای هردو راهی اعتدالی در پیش بگیرید. رفتاری توأم با ابراز وجود داشته باشید. صادق و آشکار باشید و مستقیماً با خود روبرو شوید. نه از رفتار تحقیرآمیز خود فرار کنید و نه درصدد برخورد توهین آمیز با آن برآیید.
              منبع: http://ebrat.ir/?part=article&inc=article&id=131
              ویرایش توسط روند یاب : https://www.traderha.com/member/6520-روند-یاب در ساعت 12-27-2013, 04:46 AM

              هیچ تریدری در دنیا صلاحیت تعیین حجم و حتی اردر گذاری نداره. این وظیفه نرم افزار هاست.

              -----------------------------------------------------------------------------------------------
              معلوم بودن هدف، نقطه آغاز همه موفقیت هاست.
              -----------------------------------------------------------------------------------------------
              «من دعا و هو لایحس سوی الاجابة، استجیب له»:
              هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجاب می شود.
              -----------------------------------------------------------------------------------------------

              نظر


              • #52
                غلبه بر نوسانات خلقی ( شاید به درد نوسانات خلقی در زمان سود و ضرر بخوره )
                http://www.adinehbook.com/gp/product...457054-9398076

                هیچ تریدری در دنیا صلاحیت تعیین حجم و حتی اردر گذاری نداره. این وظیفه نرم افزار هاست.

                -----------------------------------------------------------------------------------------------
                معلوم بودن هدف، نقطه آغاز همه موفقیت هاست.
                -----------------------------------------------------------------------------------------------
                «من دعا و هو لایحس سوی الاجابة، استجیب له»:
                هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجاب می شود.
                -----------------------------------------------------------------------------------------------

                نظر


                • #53

                  افراد پنج نیاز مهم دارند که فقط می تواند از طریق روابط نزدیک با دیگران برآورده شود :
                  1- نیاز به صمیمیت که ما را در جهت شریک کردن دیگران در احساسهایمان سوق می دهد .
                  2- نیاز به همبستگی اجتماعی به این معنی که ما نیازمند فردی هستیم که شریک دغدغه ها و نگرانیهایمان شود .
                  3- نیاز به مهرورز بودن که با بودن کسی که ما از او مراقبت کنیم برآورده می شود .
                  4- نیاز به کمک که مستلزم شخص دیگری است که هنگام نیاز به ما کمک کند .
                  5- نیاز به اطمینان از باارزش بودن خودمان که مستلزم آن است ما با کسی باشیم که به ما بگوید مهم هستیم .
                  در این چارچوب موفقیت در رابطه، با میزان برآورده شدن نيازهاي دو نفر توسط همديگر تعریف می شود .

                  برگرفته از كتاب روابط صميمانه
                  ویرایش توسط روند یاب : https://www.traderha.com/member/6520-روند-یاب در ساعت 12-29-2013, 06:07 PM

                  هیچ تریدری در دنیا صلاحیت تعیین حجم و حتی اردر گذاری نداره. این وظیفه نرم افزار هاست.

                  -----------------------------------------------------------------------------------------------
                  معلوم بودن هدف، نقطه آغاز همه موفقیت هاست.
                  -----------------------------------------------------------------------------------------------
                  «من دعا و هو لایحس سوی الاجابة، استجیب له»:
                  هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجاب می شود.
                  -----------------------------------------------------------------------------------------------

                  نظر


                  • #54
                    13 راه برای از بین بردن خجالت


                    مقدمه لازم نيست. اين تيتر، خودش گوياست. به جاي مقدمه، فقط از دوستان خجالتی قول مي گيريم که هنگام اجراي اين دستورالعمل ها، با يکي دو شکست، ميدان را خالي نکنند.

                    تسلط بر تکنيک هاي ضدخجالت و کسب مهارت هاي معاشرتي، مثل کسب ساير مهارت ها، نيازمند پشتکار و تمرين مداوم است. به همين سادگي!


                    1- روي يک هنر متمرکز شويد و آن را خوب ياد بگيريد.
                    موسيقي، نقاشي، خطاطي و هنرهاي ديگر، اعتماد به نفس تان را به وضوح افزايش خواهد داد.

                    2- به ديگران کمک کنيد.
                    منتظر نشويد که از شما کمک بخواهند. به دنبال کمک کردن به اين و آن، بايد بدويد. اين يک دستورالعمل است؛
                    ماشين يک نفر وسط خيابان خراب شده و روشن نمي شود و حالا راننده منتظر است کسي بيايد کمکش کند و ماشين را هُل بدهد.
                    همسايه تان از بازار برمي گردد و دستش حسابي پُر است و زنبيل دارد از دستش مي افتد.
                    پيرمرد مغازه دار، زورش نمي رسد که به تنهايي، کرکره مغازه را بدهد بالا.
                    خب، چرا معطليد؟ مگر نمي خواستيد تمرين هاي ضد خجالت تان را شروع کنيد؟ چه بهتر از اين؟ با اين تير، خيلي بيشتر از يکي دو نشان را خواهيد زد. مطمئن باشيد. خرجش فقط دو کلمه است: کمک نمي خواهيد؟ (البته لبخند و ارتباط چشمي را هم هنگام اداي اين دو کلمه فراموش نکنيد). نمي دانيد چقدر موثر است!

                    3- دل تان مي خواهد وقتي وارد يک جمع مي شويد، با شما چطور برخورد کنند؟
                    دوست داريد با لبخند به استقبال تان بيايند؟ به شما توجه کنند؟ به حرف هاي تان صميمانه گوش کنند و صميمانه با شما هم کلام شوند؟ و چيزهايي از اين قبيل؟ بسيار خب. مي گويند خجالتي ها، خجالتي ها را خوب مي شناسند. خجالتي هاي جمع را پيدا کنيد و با آن ها همان طوري رفتار کنيد که دل تان مي خواهد با شما رفتار شود. با سوال هاي صميمانه تان، آن ها را به صحبت کردن وادار کنيد و جواب هاي شان را با رغبت بشنويد. اين کار، هم براي معاشرتي تر شدن آن ها مفيد است، هم براي خودتان يک تمرين تمام عيار مجلس آرايي است. شروع کنيد و ببينيد که چه قدر روي خودتان تاثير مي گذارد!

                    4- وقتي به يک محفل رودربايستي دار، مثلا به يک مهماني رسمي، دعوت مي شويد، وقت تان را طوري تنظيم کنيد که زود برسيد. اين نکته در عين سادگي، بسيار مهم است. حداقل فايده اش اين است که با سنگيني فضاي جلسه، زودتر آشنا مي شويد و کم کم ترس تان از آن جمع مي ريزد. امتحان کنيد! وقتي يک جمع خلوت در حضور شما آرام آرام شلوغ مي شود، حس خجالت تان خيلي کم تر است نسبت به وقتي که ناگهان به يک مجلس شلوغ وارد مي شويد. معمولا آن هايي که ديرتر به چنين محافلي وارد مي شوند، استرس بيشتري را پشت سر مي گذارند و آن هايي که زودتر مي رسند، راحت تر با تازه واردها ارتباط برقرار مي کنند.

                    5- از هم صحبت خود تعريف کنيد. اين که ديگر کاري ندارد. هم آسان است، هم فوق العاده موثر. اغلب آدم ها وقتي ازشان تعريف مي کنيد، ذوق مي کنند و بيشترشان آن قدر ذوق مي کنند که به هيچ قيمتي حاضر نمي شوند هم صحبتي با شما را از دست بدهند. البته هنگام اجراي اين تکنيک بايد مواظب مغزتان هم باشيد؛ چرا که ممکن است جاي دندان هاي کسي که از او تعريف کرده ايد، رويش باقي بماند. ضمنا هنگام تعريف و تمجيد از اين و آن، به هيچ وجه لازم نيست دروغ بگوييد. اگر کمي دقت کنيد، مطمئنا در هر آدمي بالاخره يک چيزي پيدا مي کنيد که قابل تعريف باشد. البته تعريف هاي تان هم نبايد خيلي بي ربط باشد. مثلا وقتي کسي دارد درباره يک موضوع فلسفي با شما صحبت مي کند، خيلي بي ربط است اگر بگوييد: پيراهن تان چقدر قشنگ است! مثلا بهتر است خودتان را به موضوع مورد بحث، علاقه مند نشان بدهيد و از جالب بودن آن موضوع صحبت کنيد.

                    6- نقش آفريني کنيد. نقش آفريني، يک اسلحه مخفي است که حتي مطمئن ترين و با اعتماد به نفس ترين آدم هايي هم که شما سراغ داريد، از آن بهره مي گيرند. شما دل تان مي خواهد وقتي به يک جمع وارد مي شويد، چگونه رفتار کنيد؟ مطمئن؟ با لبخند باز؟ صميمانه؟ خوش برخورد؟ و…؟ خب، همه ي اين ها را مي توانيد در خلوت خودتان و در مقابل آينه تمرين کنيد. همه ي ما آدم ها کمي تا قسمتي بازيگريم. نقش آفريني جلوي دوربين شايد کار آساني نباشد (من واقعا نمي دانم سخت است يا آسان)؛ ولي نقش آفريني در خلوت و در مقابل آينه را مطمئن هستم که کار آساني است. تمرين هاي مکرر اين چنيني، ناخودآگاه تان را به همان سمتي مي برد که بيشتر تمرينش را مي کنيد و کم کم شما هماني خواهيد شد که دل تان مي خواهد.

                    7- هيچ وقت هيچ کس را تحقير نکنيد و خصوصا در حضور جمع از چنين کارهايي پرهيز کنيد. همه ي ما آدم ها به آرامش و کمک ديگران احتياج داريم؛ نه به دشمني و آزار و اذيت شان. مطمئنا وقتي شما کسي را تحقير يا مسخره کنيد، او هم به دنبال بهانه اي خواهد گشت تا اين لطف شما را جبران کند! انرژي منفي براي اين و آن نفرستيد تا انرژي منفي براي تان نفرستند. موقع انتقاد کردن از اين و آن هم، يادتان باشد که نبايد از هيچ کس در حضور جمع با تندي و خشونت انتقاد کنيد. وقتي ارتباط تان با دور و بري ها دوستانه و صميمانه باشد، آن ها هم براي رفع اين جور مشکلات و از جمله براي رفع اين حس خجالت دروني به شما کمک خواهند کرد.

                    8- خيلي هم ايده آل گرا نباشيد! قرار نيست با هر جوکي که شما تعريف مي کنيد، همه غش و ريسه بروند. قرار نيست با هر حرفي که مي زنيد، همه به به و چه چه کنند. براي هيچ کس ديگري هم قرار نيست چنين اتفاقي بيفتد. مطمئن باشيد که ديگران هم استانداردهاي شان را اين قدر دست بالا تعريف نمي کنند. وقتي در يک جمع حضور داريد، کسي از شما انتظار ندارد که فوق العاده باشيد. براي جمع، اين مهم است که شما با آن ها همراه باشيد، فقط همين! اين را هم يادتان باشد که خيلي از خانم ها و آقايان اصلا با آدم هاي پُرحرف و شوخ و مجلس آرا ميانه ي خوبي ندارند و يک خبر خوب ديگر براي خجالتي هاي عزيز: سکوت و کم حرفي شما را معمولا به پاي فروتني، حجب و حيا و بزرگ منشي تان مي گذارند و چه صفتي بهتر از اين چند صفت؟ راستي يادتان باشد که، در ملاقات اول تان با هيچ کس زياد حرف نزنيد و اطلاعات شخصي تان را رو نکنيد. چه لزومي دارد؟ اين کار را متاسفانه بعضي ها براي پنهان کردن آن حس خجالت دروني شان انجام مي دهند، غافل از اين که ديگران، اين کار را غالبا اين طور تفسير و تعبير مي کنند که فاعلان اين فعل، آدم هاي کم ظرفيت و سرخورده يا آدم هاي گوشه گير و تنهايي هستند.


                    9- ارتباط چشمي در برقراري يک ارتباط موثر، خيلي مهم است. حتما به چشم طرف مقابل تان نگاه کنيد. چه وقتي داريد صحبت مي کنيد، چه وقتي که دارند با شما صحبت مي کنند. اين ارتباط چشمي را ترجيحا با يک لبخند ملايم و حالت دوستانه همراه کنيد. اگر به هر دليلي از برقراري يک ارتباط چشمي مناسب ناتوان هستيد، سعي کنيد به پيشاني طرف مقابل تان نگاه کنيد. از معجزه ي نفس هاي عميق هم غافل نشويد؛ چون به هنگام حملات استرس واقعا سودمند است. عادت کنيد که با نفس هاي عميق، آرامش را به وجودتان برگردانيد. اين تمرين را مي توانيد خيلي راحت در حضور جمع، بارها و بارها انجام بدهيد. مطمئن باشيد که هيچ کس نمي فهمد اين کار شما چه معنايي دارد. باور کنيد که اصلا کسي حواس اش به شما نيست. راحت باشيد.

                    10- اگر خجالتي باشيد، احتمالا تنهايي را به فعاليت هاي جمعي ترجيح مي دهيد. خب، مي توانيد، از اين فرصت مغتنم استفاده کنيد و چيزي ياد بگيريد. آدم هايي که تنهايي را دوست دارند، معمولا روحيه شان با هنرآموزي جور است. روي يک هنر متمرکز شويد و آن را خوب ياد بگيريد. موسيقي، نقاشي، خطاطي و هنرهاي ديگر، اعتماد به نفس تان را به وضوح افزايش خواهد داد. تا مي توانيد کتاب بخوانيد و اطلاعات کسب کنيد. روزنامه، مجله، برنامه هاي آموزشي، اينترنت و… به زودي، روزي مي آيد که بايد حرفي براي گفتن داشته باشيد. خودتان را براي آن روز آماده کنيد.

                    11- شکست هاي تان را تدبير کنيد. وقتي داريد براي کسب مهارت هاي ضد خجالت تلاش مي کنيد، يادتان باشد که مثل هر تلاش ديگري، ممکن است شکست هايي هم در سر راه تان باشد. ولي قرار نيست شما از ميدان فرار کنيد. تا رسيدن به پيروزي نبايد دست از تلاش برداريد.

                    فراموش نکنيد که نوابغ هم بارها و بارها در مسير تلاش هاي شان شکست خورده اند؛ اما دست از کار نکشيده اند. اين را هم يادتان باشد که شکست شما ممکن است ناشي از شرايط باشد، نه ناشي از اشتباه شما. مثلا ممکن است شما نتوانيد در ميان بحث دو نفر ديگر وارد شويد و آن ها را همراهي کنيد تنها به اين علت که بحث آن ها خصوصي بوده و يا ممکن است سر صحبت را با کسي باز کرده باشيد که او در آن لحظه به گرفتاري ها و مشکلات ديگر زندگي اش فکر مي کرده و اصلا دل و دماغ صحبت کردن نداشته است و… به هر حال، سعي کنيد از هر شکست تان، مثل نابغه ها، درس تازه اي بگيريد و آن درس تازه را در تمرين هاي بعدي به کار ببنديد.

                    12- هميشه آماده و به روز باشيد. مطلع و گوش به زنگ. کتاب بخوانيد، روزنامه، مجله، اينترنت و… اخبار روز دنيا را پيگيري کنيد. اخبار هنري، فرهنگي، علمي، سياسي و… داشتن اين اطلاعات به شما کمک مي کند که هميشه حرف هاي شنيدني در آستين داشته باشيد. سوال هاي حاضر و آماده هم غنيمت هستند. از اين قبيل سوال ها هميشه همراه داشته باشيد.
                    طرح يک سوال صميمانه و مودبانه معمولا نقطه ي شروع مناسبي براي ورود به بحث ديگران است و هر قدمي هم که براي چنين هم کلامي هايي برداريد، مطمئنا قدم بعدي آسان تر و آسان تر مي شود.
                    از سليقه ها و علاقه هاي دوروبري هاي تان هم بايد باخبر باشيد. اين طوري راحت تر مي توانيد هم صحبت شان شويد.
                    وقتي مي خواهيد سر صحبت را با يک جماعتي باز کنيد يا وقتي که مي خواهيد در يک بحث گروهي شرکت کنيد، بايد اين را ارزيابي کنيد که آيا آن ها هم مايل هستند حرف هاي شما را بشنوند و اصلا آيا شما خوب به حرف هاي آن ها گوش داده ايد يا نه. بي محابا حرف شان را قطع نکنيد. بهتر است مودبانه و آرام آرام به هر بحثي وارد شويد.

                    13- خودتان را درست کنيد. با ديگران(لا اقل فعلا) کاري نداشته باشيد. نمي توانيد همه را مجبور کنيد همان طوري که شما دل تان مي خواهد رفتار کنند. نمي توانيد همه را وادار کنيد نسبت به حرف ها و رفتارهاي شما همان طوري واکنش بدهند که شما دوست داريد. چرا که اولا همه ي آدم ها مثل هم نيستند و مثل هم فکر نمي کنند و ثانيا آن چه مهم است، تلاش و تمرين شما است و توجه به اين نکته که آيا شما داريد کارتان را درست انجام مي دهيد يا نه.
                    انتظار نداشته باشيد وقتي که در يک مهماني، کنجي نشسته ايد و با هيچ کس حرف نمي زنيد، ديگران بيايند و شما را از پوسته ي تنهايي بيرون بياورند. خودتان هم بايد کمک کنيد. انجام دادن تمرين هايي که از آن ها حرف مي زنيم، به عهده ي خودتان است، نه ديگران. ضمنا حواس تان به اين نکته هم باشد که سطح توقع تان را از ديگران تصحيح کنيد. در هر مهماني، ممکن است که بغل دستي شما هم خودش خجالتي باشد؛ نزديک به 50 درصد آدم ها، کم و بيش، با درجات مختلفي، خجالتي هستند. پنجاه درصد يعني نصف آدم هاي هر جمع. کم نيست! شما هيچ وقت در اقليت نيستيد.
                    قرار نيست که يک شبه متحول شويد و ناگهان تبديل بشويد به آدم بذله گو و پُرحرفي که مجلس آرايي مي کند و… اين حتي با تلاش شما هم به سرعت به دست نمي آيد. آدم ها ذات شان با همديگر فرق دارد. اما معاشرتي شدن، يک مهارت است که با تمرين به دست مي آيد. به مهارت هاي ضد خجالت هم بايد يکي يکي تسلط پيدا کنيد. وقتي انرژي تان را در هر مقطع زماني روي يک يا دو مهارت به خصوص مي گذاريد خيلي زودتر به نتيجه مي رسيد. مثلا پيش دستي در سلام گفتن را بايد تمرين کرد. وقتي به آن تسلط پيدا کرديد، شروع به صحبت با لبخند را تمرين کنيد. ارتباط چشمي، دويدن به دنبال کمک به ديگران، کمک به ساير خجالتي هاي جمع، تعريف هاي به جا و … هم همين طور.
                    به دست آوردن يک مهارت ممکن است يک سال طول بکشد، در حالي که به دست آوردن يک مهارت ديگر، ممکن است فقط دو روز وقت تان را بگيرد. هر چه سخت تر به دست بياوريد، سخت تر از دست مي دهيد. اين يادتان باشد!

                    هیچ تریدری در دنیا صلاحیت تعیین حجم و حتی اردر گذاری نداره. این وظیفه نرم افزار هاست.

                    -----------------------------------------------------------------------------------------------
                    معلوم بودن هدف، نقطه آغاز همه موفقیت هاست.
                    -----------------------------------------------------------------------------------------------
                    «من دعا و هو لایحس سوی الاجابة، استجیب له»:
                    هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجاب می شود.
                    -----------------------------------------------------------------------------------------------

                    نظر


                    • #55



                      In creating fitness goals, most men would probably put an emphasis on building muscles and weight gain or loss. While these are good goods, these goals
                      focus on aesthetics and ignore some other basic tenets of having a good body, such as core strength, balance and flexibility. You can be your ideal weight and have great muscles, but without these things, you can suffer back pains and have a greater likelihood of injury.

                      This is why pilates for men was created. While it takes its basics from Pilates, it focuses on developing cores strength, increasing flexibility as well as supports muscles delevopment. The exercises for Pilates for Men build up the core and trunk, in order to stabilize the center of the body and increase the balance, preventing you from injuring yourself. Many fitness buffs suffer injuries because their muscles cannot be flexible enough under great stress.
                      More importantly, Pilates is all about functional fitness. Tying your body into a knot may seem like fun for some people, but it really has no use. The exercise in Pilates focus on having the balance, strength and flexibility to do daily tasks. When you have all of these, you have the support you need to reach your fitness goals


                      ویرایش توسط روند یاب : https://www.traderha.com/member/6520-روند-یاب در ساعت 12-31-2013, 02:14 AM

                      هیچ تریدری در دنیا صلاحیت تعیین حجم و حتی اردر گذاری نداره. این وظیفه نرم افزار هاست.

                      -----------------------------------------------------------------------------------------------
                      معلوم بودن هدف، نقطه آغاز همه موفقیت هاست.
                      -----------------------------------------------------------------------------------------------
                      «من دعا و هو لایحس سوی الاجابة، استجیب له»:
                      هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجاب می شود.
                      -----------------------------------------------------------------------------------------------

                      نظر


                      • #56
                        این دعا اجابتش قطعی است
                        در روایت درباره شرایط استجابت دعا آمده است: «من دعا و هو لایحس سوی الاجابة، استجیب له»، یعنی هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجاب می شود.
                        آیت الله بهجت در ادامه فرمودند: گویا حالتی در ما پیدا شده شبیه به یاس از اجابت، که دعای ما فقط به زبان و لقلقه ی لسانی است؛ نه دعای برخاسته از دل مطمئن و امیدوار به اجابت.
                        قلب مطمئن می خواهد که دعایش مثل تیر به هدف برسد، به گونه ای که دعا کنیم و اجابت آن را بفهمیم.
                        بنابراین فرموده آیت الله بهجت، آن دعایی مستجاب است که دعا کننده در آن مطمئن به اجابت باشد.

                        چرا دعاهایمان مستجاب نمی شود؟
                        مهم ترین نکته در پاسخ دهی به این سوال این است که ترس و تردید در مورد اجابت دعایمان به خوبی روشن است.
                        چنان به خداوند ایمان داشته باشید که در کودکی خود را به مادر می سپردید و جز او کس دیگری را نمی شناختید و عشق او را با تمام و جود احساس می کردید.

                        بسیار دیده شده است که مومنین طلب حاجتی را از حضرت حق دارند، لکن آن دعا مشخصاً آن گونه که مورد نظر آن هاست اجابت نمی شود. گله مند هستند ولو در دل، که آن را اظهار نمی کنند یا اگر هم به زبان می آورند بسیار با احتیاط، غالباً هم خود را مقصّر و نا لایق معرفی می کنند. که همه این ها به نوعی بوی یأس می دهد.

                        طنزی منسوب به آیت الله بهجت:
                        قصه ای هم از بنده بشنوید: گویند شاه عباس به زیارت حرم مطهر حضرت امیرالمومنین علیه السلام رفت. نابینایی را دید دخیل بسته است.
                        پرسید: برای چه و از کی اینجایی؟
                        نابینا جواب داد: به قصد شفا مدت ۴ سال است که اینجا به حضرت دخیل نشسته ام.
                        شاه عباس با عصبانیت فریاد زد: مرتیکه پدرسوخته میرم داخل اگه برگردم ببینم شفا نگرفتی به خودش قسم گردنت را میزنم، مگر می شود کسی به امیرالمومنین پناه بیاورد و شفا نگیرد؟!!
                        می گویند شاه عباس که برگشت، نابینا نیز شفا گرفته و بینا شده بود…

                        منبع:
                        behtarin.com/religious/the-pray-ajabtsh-definitively-is.html
                        ویرایش توسط روند یاب : https://www.traderha.com/member/6520-روند-یاب در ساعت 12-31-2013, 01:12 PM

                        هیچ تریدری در دنیا صلاحیت تعیین حجم و حتی اردر گذاری نداره. این وظیفه نرم افزار هاست.

                        -----------------------------------------------------------------------------------------------
                        معلوم بودن هدف، نقطه آغاز همه موفقیت هاست.
                        -----------------------------------------------------------------------------------------------
                        «من دعا و هو لایحس سوی الاجابة، استجیب له»:
                        هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجاب می شود.
                        -----------------------------------------------------------------------------------------------

                        نظر


                        • #57
                          یک میز و صندلی استاندارد برای مطالعه



                          صندلی استاندارد برای کودکان
                          1 - ارتفاع میز و صندلی. باید متناسب با قد دانش آموزان و استاندارد باشد. بهترین حالت این است كه زیرپایی و ارتفاع صندلی قابل تغییر باشد تا بتوان برحسب قد كودك آن را تنظیم كرد.
                          2 - ارتفاع صندلی باید به گونه.ای باشد که کف.پا روی سطح زمین قرار .گیرد و مانعی بین پشت ساق پا و ران.ها وجود نداشته. باشد و پاهای کودک هنگام تماس با زمین، زوایه.‪.۹۰درجه تشکیل دهد.
                          3 - صندلی باید به گونه.ای باشد که زمان مطالعه پشت انسان کاملاً به صندلی چسبیده باشد و ناحیه کمری و زیر تیغه.های شانه را کاملا حفظ کند.
                          4 - صندلی.هایی كه تكیه.گاهشان متحرك است فشار زیادی به ستون فقرات وارد می.كنند و استفاده از آنها توصیه نمی.شود.
                          5 - سعی کنید صندلی.های دسته.دار را برای مطالعه انتخاب کنید تا هنگام مطالعه بتوانید دست.هایتان را روی آن قرار دهید تا خستگی دست.هایتان رفع شود.
                          6 - از صندلی.های بدون پوشش ابر (صندلی چوبی یا فلزی بدون روكش ) استفاده نکنید تا در هنگام مطالعه هیچ یک از اعضای بدن کودک احساس ناراحتی نکند.
                          7 - عمق و طول نشیمنگاه صندلی نیز مهم است و ایده.آل آن برابر با فاصله لگن تا زانوهای خم شده كودك است.
                          میز استاندارد برای کودکان
                          1 - ارتفاع میز تحریر باید طوری باشد كه زانوهای كودك از سطح زیرین میز فاصله داشته باشد و امكان جابجایی و حركت آزادانه با توجه به فاصله بین ران و سطح زیرین میز وجود داشته باشد.
                          2 - ارتفاع میز باید به گونه.ای باشد تا زمانی.که بازوها در وضعیت عمود بر سطح میز هم محور با محور طولی بدن قرار دارند، آرنج.ها تقریبا در محدوده سطح رویی میز قرار گیرد.
                          3 - در هنگام مطالعه نباید سر و گردن بیشتر از 20 درجه به طرف پایین خم شود.
                          4 - میز مطالعه باید طوری انتخاب شود که خواننده هنگامی که دو دست خود را روی میز قرار می.دهد، حداقل فاصله کتاب و چشمان او کمتر 40 از ‪ سانتی.متر نباشد.
                          5 - کودک در پشت میز به مدت طولانی نباید در یك وضعیت ثابت بماند و بهتر است از او بخواهیم هر یک ساعت یكبار از جای خود بلند شود و فعالیت داشته باشد.


                          ویرایش توسط روند یاب : https://www.traderha.com/member/6520-روند-یاب در ساعت 12-31-2013, 03:29 PM

                          هیچ تریدری در دنیا صلاحیت تعیین حجم و حتی اردر گذاری نداره. این وظیفه نرم افزار هاست.

                          -----------------------------------------------------------------------------------------------
                          معلوم بودن هدف، نقطه آغاز همه موفقیت هاست.
                          -----------------------------------------------------------------------------------------------
                          «من دعا و هو لایحس سوی الاجابة، استجیب له»:
                          هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجاب می شود.
                          -----------------------------------------------------------------------------------------------

                          نظر


                          • #58
                            پیلاتس

                            دکتر عليرضا مقتدري :پيلاتس (کنترولوژي) ، عبارت است از ايجاد هماهنگي کامل بين جسم، ذهن و روح.
                            پيلاتس (Pilates) ورزشي است که تمام تمرکز خود را بر روي پيشرفت بدن بر اساس توازن معطوف مي کند و اين توازن از طريق استحکام ماهيچه ها، انعطاف پذيري و آگاهي لازم به منظور پشتيباني از حرکات موثر و دلپذير انجام مي شود.

                            پيلاتس، يکي از معروف ترين سيستم هاي ورزشي در کشور است. به نظر مي رسد که همه افراد يا در حال انجام پيلاتس هستند يا علاقه دارند که برنامه ورزشي آن را شروع کنند.
                            در حقيقت يکي از بهترين نقاط مثبتي که براي اين ورزش وجود دارد، اين است که گستره وسيعي از افراد را در بر مي گيرد.
                            مهم ترين فوايد اين ورزش عبارتند از : قوي تر شدن، بلندتر شدن، لاغر شدن و توانايي بالاتر براي انجام هر کاري به آساني.
                            افراد ابتدا با روشي هدفمند، کنترل کامل جسم خود را در دست مي گيرند و سپس از راه تکرار کامل حرکات آن به شيوه تدريجي ولي پيشرفت کننده به يک نوع هماهنگي طبيعي دست مي يابند.
                            کنترولوژي باعث پرورش هماهنگ اجزاي بدن مي شود، حالت ها و حرکات نادرست بدن را اصلاح مي کند، نيروي حيات را به بدن بازمي گرداند و توان ذهني را افزايش مي دهد. انجام اين ورزش، پرورش جسماني را به ايده آل نزديک مي کند.
                            اين ورزش بين مغز و بدن، هارموني فيزيکي ايجاد کرده و توانايي بدن افراد را در هر سني بالا مي برد.از آنجا که اين ورزش در حالت هاي ايستاده، نشسته و خوابيده بدون طي مسافت و پرش و جهش انجام مي گيرد، آسيب هاي ناشي از صدمات مفصلي را کاهش مي دهد، زيرا حرکاتش با اجراي تنفس عميق و انقباض هاي عضلاني انجام مي گيرد.
                            پايه گذار ورزش پيلاتس
                            پيلاتس روشي از تمرينات ورزشي بوده که در سال 1920 توسط ژوزف پيلاتس به وجود آمد.
                            لازم به ذکر است که اين رشته ورزشي از سال 1385 توسط بهاره عطري وارد ايران شد. وي هم اکنون رييس و بنيانگذار انجمن ورزشي پيلاتس است.
                            قواي بدني در پيلاتس
                            زماني که از طريق پيلاتس ورزش کنيد، هسته ماهيچه ها قوي مي شود و کارها را به خوبي و آسان تر انجام مي دهند. آنها پشت سر هم با ماهيچه هاي سطحي بالاتنه کار مي کنند تا ستون فقرات و حرکت ناشي از آن را هدايت کنند. زماني که هسته ماهيچه ها را توسعه مي دهيد، ميزان پايداري از کمر به بالا را نيز افزايش مي دهيد.
                            لذا پيلاتس براي افرادي که از درد کمر رنج مي برند، مي تواند مفيد باشد. زماني که ستون فقرات به طور مناسب پايدار باشد، فشار روي کمر از بين مي رود و بدن قادر خواهد بود که به طور آزادانه با حرکات موزون، حرکت کند.
                            اصول مهم در پيلاتس
                            اصول مهم پيلاتس براي رسيدن به نتيجه مطلوب عبارتند از :
                            مرکز گرايي، کنترل، جريان داشتن، تمرکز و تنفس.
                            ورزش پيلاتس هميشه تمامي تکيه خود را بر روي کيفيت گذاشته نه کميت. شما اين موضوع را درخواهيد يافت که اين ورزش بر عکس ورزش هاي ديگر، داراي تکرار بيش از حد هر حرکت ورزشي نيست. انجام هر کدام از حرکات به طور کامل و با دقت در اين ورزش باعث مي شود که نتيجه دلخواهتان را در مدت زمان کوتاه تري به دست آوريد.پيلاتس يک روش منحصر به فرد ورزشي است و تا زماني که اصول اوليه آن رعايت شود، متمايز از ديگر ورزش ها خواهد بود.کساني در ورزش کردن موفق مي شوند که بتوانند هسته ماهيچه هاشان را به کار بيندازند و در پيلاتس اين کار صورت مي گيرد.
                            فوايد تمرينات پيلاتس
                            * تقويت سيستم ايمني بدن
                            * بالا بردن قواي بدن و آزاد سازي افکار منفي از ذهن و فکر
                            * کاهش دهنده دردهاي مهره اي و کمر
                            * ايجاد کشيدگي در ظاهر اندام
                            * به وجود آورنده شکم صاف و کمر باريک
                            * انعطاف پذيري و ايجاد تعادل
                            * افزايش تحرک مفاصل
                            * حجيم کردن فضاي ريه و افزايش قابليت تنفس
                            * تقويت سيستم قلبي- عروقي
                            * افزايش دامنه حرکات مفاصل و عضلات
                            * از بين بردن درصد جراحت و آسيب پذيري
                            * داشتن خواب بهتر
                            * کاهش استرس و عصبانيت و خستگي
                            پيلاتس براي چه کساني مفيد است؟
                            - براي تمام خانم ها و آقاياني که به تناسب اندام و وضعيت عمومي جسماني خود علاقه دارند.
                            - ورزشکاران، به خصوص افرادي که به علت داشتن حرکات يک جانبه صدمه ديده اند.
                            - افرادي که داراي دردهاي پشت مداوم هستند.
                            - افرادي که پس از يک دوره نقاهت، مي خواهند، دوباره زندگي پرنشاطي داشته باشند.
                            - سالخوردگاني که مي خواهند زندگي فعالي داشته باشند.
                            - افرادي که مي خواهند از پوکي استخوان جلوگيري کنند.
                            - افرادي که دچار بيماري هاي روحي- رواني و خستگي هاي ناشي از آن هستند.
                            - افراد چاق و اصولا افرادي که با وزن خود مشکل دارند.

                            هیچ تریدری در دنیا صلاحیت تعیین حجم و حتی اردر گذاری نداره. این وظیفه نرم افزار هاست.

                            -----------------------------------------------------------------------------------------------
                            معلوم بودن هدف، نقطه آغاز همه موفقیت هاست.
                            -----------------------------------------------------------------------------------------------
                            «من دعا و هو لایحس سوی الاجابة، استجیب له»:
                            هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجاب می شود.
                            -----------------------------------------------------------------------------------------------

                            نظر


                            • #59
                              یک شبه عکاس بهتری شوید

                              بیایید تا نکته هایی را یاد بگیریم که عکاسی شما را به سرعت بهبود می بخشد.


                              عکاسی، حرفه ای مادام العمر است. پیشرفت و ترقی در آن معمولا سال ها به طول می انجامد – اگر دهه ها طول نکشد! و این چیز خوبی است! شما هرگز چیزهای شگفت انگیز برای یادگیری را تمام نخواهید کرد!

                              اما همه ی ما میدانیم که این همه زمان صبر کردن برای بهتر شدن چه قدر سخت است. فرآیند های سریع می تواند روحیه ی شما را بهتر کند، و شما را برای حرکت با انگیزه نگه دارد. بنابراین بیایید تا نکته هایی را یاد بگیریم که عکاسی شما را به سرعت بهبود می بخشد.

                              ۱ در ساعت طلایی عکاسی کن


                              عکاسی در ارتباط با نور است، پس بهترین نور روز را برای عکاسی انتخاب کنید تا لایه ای ضخیم از جادو به عکس شما اضافه کند. ساعت طلایی به یک ساعت قبل از غروب خورشید و یک ساعت بعد از طلوع آن گفته می شود. همین امروز در یکی از این ساعات بیرون بروید و عکس بگیرید و بگیرید و بگیرید. شما از اینکه چه طور نور عکس شما را زنده می کند شگفت زده خواهید شد.


                              ۲ از تکنیک ترکیب بندی چهارگوشه استفاده کن

                              شما به راحتی می توانید با استفاده از فن ترکیب بندی چهار گوشه، چیزها را جور دیگری ببینید و ایده های ترکیب بندی جدیدی را کشف کنید. این به راحتی آب خوردن است. همینطور که دوربین جلو چشم شما قرار دارد، سوژه را در چهار گوشه کادر قرار دهید و یکی یکی عکاسی کنید (همچنین اگر به نظرتان جذاب می آید می توانید سوژه را دقیقا در وسط کادر قرار دهید). این روش به شما کمک می کند تا هر عادتی دارید را بشکنید و در پیدا کردن کادر بندی های خلاقانه جدید موثر خواهد بود.

                              ۳ یک حلقه فیلم عکاسی کن


                              یکی از ارزشمند ترین نکته ها در مورد عکاسی آنالوگ این است که شما محدودیت دارید. شما فقط می توانید ۲۴ یا ۳۶ عکس بگیرید، همین. این شما را مجبور می کند تا در مورد تک تک عکس ها با دقت فکر کنید و بعد عکس بگیرید. پس یک دوربین آنالوگ تهیه کنید و بروید قدم بزنید تا ببینید که چه خلق خواهید کرد! اگر دوربین آنالوگ ندارید، از دوربین دیجیتال استفاده کنید، اما خودتان را محدود کنید تا بیشتر از ۲۴ عکس نگیرید. شما حتی می توانید LCD را بپوشانید که نتیجه عکس هایتان را تا قبل از رسیدن به خانه نبینید.


                              ۴ به یک نفر عکاسی یاد بده

                              تقریبا باور نکردنی است که چه طور فرآیند آموزش یک مفهوم به دیگری می تواند آنرا فورا در ذهن خود شما ساده سازی و روشن کند. علاوه بر این، به اشتراک گذاشتن علاقه شما در عکاسی، دوز زیادی از رضایت و انرژی را به شما تزریق خواهد کرد! یک دوست یا یکی از اعضای خانواده که به عکاسی علاقه مند است را پیدا کنید، بنشانید و به او درس بدهید! آنها احتمالا از شما سوالاتی میپرسند که ذهنتان را به کار خواهد گرفت!


                              ۵ دفترچه راهنمای دوربین را بخوان

                              در رابطه با هر عکس دو تصویر وجود دارد: تصویری که شما در ذهنتان می بینید، و تصویری که دوربین خلق می کند. یاد گرفتن اینکه دوربینتان چگونه کار می کند و چگونه باید آنرا کنترل کنید، چیزی است که به شما امکان می دهد به آن تصویر ذهنی جان ببخشید! پس بنشینید و کتاب راهنمای دوربینتان را از اول تا آخر بخوانید. این بخش ضروری یادگیری این است که گجت دوست داشتنیتان چگونه کار می کند. شما حتی ممکن است خودتان را در حالی که دارید می گویید "خدای من، اصلا فکرش را نمی کردم این گونه کار کند” پیدا کنید. پس برای خود یک نوشیدنی بریزید و بنشینید و کتابچه ی راهنما را بخوانید.

                              ۶ یک مستند ببین


                              عکاسی شما یک نمایش بصری است از اینکه شما چگونه دنیا را می بینید، پس تغییر طرز تفکرتان به تغییر نحوه عکاسی شما کمک خواهد کرد! یکی از سریع ترین راه ها برای انجام این کار، تماشای مستند است. نه تنها چیزهای جذابی یاد می گیرید، بلکه شانس این را پیدا می کنید که در مورد اطرافتان به گونه ای دیگر فکر کنید و به نحوی دیگر مشاهده کنید. علاوه بر اینها، گاهی از هنر فیلمبرداری الهام گرفته و استفاده خواهید کرد.

                              ۷ محدودیت ایجاد کن


                              گاهی اوقات مشکل اینجاست که شما زیاد عکس می گیرید و این منجر به آبکی شدن کارتان می شود. ممکن است ممکن است به نظر حسابگری بیاید ولی محدود کردن خودتان به خلاق شدن کارتان کمک خواهد کرد. وقتی شما به عکسبرداریتان محدودیت می دهید، خودتان را مجبور می کنید تا به سبکی دیگر فکر کنید و واقعا تمرکز کنید.

                              موارد مختلفی وجود دارد که بتوانید این نکته را به کار بگیرید، اما در اینجا چند ایده مطرح می شود. کل یک روز را با یکی از این ایده ها عکاسی کنید و ببینید چه ساده عکاسی شما پیشرفت خواهد کرد:

                              فقط با دوربین گوشی موبایل عکاسی کنید
                              به صورت سیاه و سفید عکس بگیرید
                              فقط از خودتان (self-portrait) عکاسی کنید
                              از غریبه ها عکس بگیرید
                              تنها از دوستانتان عکاسی کنید
                              از فضای داخلی ساختمان عکس بگیرید
                              فقط در خارج از ساختمان عکاسی کنید

                              ۸ یک تکنیک جدید یاد بگیر


                              یکی از جذابیت های عکاس بودن، اضافه کردن یک تکنیک جدید به دانسته هایتان است. برخی اوقات تنها یک حقه ساده می تواند برای بقیه عمر عکاسی شما را تغییر دهد! پس روزی را به آموختن چیز های جدید و تمرین آنها بپردازید.


                              ۹ مقابل چیزهای جذاب بایست

                              ساده است؟ بروید بیرون و سوژه های جذاب پیدا کنید! اما منظور از جذاب چیست؟ این کاملا به شما بر میگردد. و قطعا نیاز نیست نصف کره زمین را بگردید. هزاران سوژه جذاب در شهر شما وجود دارد. کلید کار این است که شما سوژه را جذاب ببینید و این باعث می شود که عکس های بهتری از آن بگیرید!
                              این یک نقل قول جالب از یک عکاس نشنال جئوگرافیک است:

                              اگر می خواهید عکاس بهتری شوید، در مقابل چیزهای جذابتری بایستید. – جیم ریچاردسون

                              یک عکاسی پیاده به سادگی قدم زدن در یک بخش تازه شهر است (یا قسمتی تکراری که شما با دیدی تازه به آن نگاه می کنید!) راه های زیاده هست ولی کافی است به دنبال محلی برای عکاسی بگردید، دوربینتان را همراهتان ببرید، خودتان یک سوژه جالب پیدا کنید و مقابل آن بایستید و عکاسی کنید.

                              ۱۰ به عکس های قدیمی ات نگاه کن


                              راهنمایی آخر این است که زمانی را به نشستن و مرور عکس های قدیمی اختصاص دهید. این کار از چند جهت به شما کمک می کند. شما را هیجان زده می کند، و به یادتان می آورد که چرا عکاس هستید. این همچنین به شما کمک می کند که نقاط ضعف و قوت خود به عنوان یک عکاس تشخیص دهید. شما را متوجه می کند که برای بهتر شدن به چه آموزش ها و چه تمرین هایی نیاز دارید!




                              هیچ تریدری در دنیا صلاحیت تعیین حجم و حتی اردر گذاری نداره. این وظیفه نرم افزار هاست.

                              -----------------------------------------------------------------------------------------------
                              معلوم بودن هدف، نقطه آغاز همه موفقیت هاست.
                              -----------------------------------------------------------------------------------------------
                              «من دعا و هو لایحس سوی الاجابة، استجیب له»:
                              هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجاب می شود.
                              -----------------------------------------------------------------------------------------------

                              نظر


                              • #60
                                این پست از تاپیک دیگه ای در همین انجمن نقل قول میشه برای اینکه دسترسی سریع تر داشته باشم:

                                موفقيت در بورس در گفت*وگو با يك كارشناس بورس:

                                مصاحبه با امیر ناصر حجتی بورس باز موفق ایرانی :
                                در دفترکار او، نخستین چیزی که به چشم می*آید، یک تابلو با این شعر ازحافظ است: دراین دنیا اگر سودی* ست با درویش خرسند است / خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی. امیر ناصر حجتی، جوان موفقی است که به عنوان یک معامله*گر موفق ایرانی در بورس کالای شیکاگو نتایج چشمگیری داشته و در مدت دو سال، یک حساب معاملاتی 70 هزار دلاری را در این بازار به یک میلیون دلار تبدیل کرده است. او نتایج کاری خود را مدیون شناخت روانشناسی بازار و تجارب حاصل از شکست*های متوالی در گذشته می*داند. در این زمینه و با موضوع موفقیت در بازار سرمایه، گفت*وگویی با او درباره روش معامله در بورس و امکان*پذیری شناخت ریسک*ها و سودها داشته*ایم که در ادامه می*خوانید.

                                معامله در بورس را چگونه توصیف می*کنید؟ آیا کار سختی است تا چه حد جدی است؟
                                اگر روزی 18 ساعت کار، استرس و بی*خوابی را تحمل و بسیاری از تفریحات معمول زندگی را کنار بگذارید، می*فهمید که رسیدن به سود در بازار بورس طعم تلخی دارد. برخلاف تصور عموم مردم، اینجا برای کسی فرش قرمز پهن نکرده*اند و باید تلاش زیادی برای گرفتن نتیجه داشت. دلیل موفق بودن خود را در بازار در چه می*دانید؟

                                برای
                                موفقیت در بورس باید چگونه کار کرد؟
                                در بازارهای مالی بدون آنکه به طور علنی گفته شود، بیش از 90 درصد از معامله*گران کل سرمایه خود را در همان ابتدا از دست می*دهند. این بازارها نسبت به کسانی که توهم دانستن آن را دارند، بسیار بی*رحم عمل می*کنند. داشتن انضباط سخت در کار و مدیریت ریسک می*تواند به موفقیت فرد کمک کند. من این ایده اشتباه که باید همه تحلیل*هایم درست باشد را در خودم از بین برده*ام.
                                به نظر من موفق*ترین معامله*گران حداکثر 30 درصد از پیش*بینی*هایشان درست است و در هفتاد درصد باقیمانده که اشتباه پیش*بینی می*کنند کمترین میزان ضرر را متحمل می*شوند. عموم مردم و حتی حرفه*ای*های بازار، توانایی ذهنی پذیرفتن این مساله را ندارند. آنها به دنبال یک فرمول جادویی برای کسب بی*وقفه پول هستند طبیعتا این تفکر جز شکست نتیجه*یی برایشان ندارد.

                                پس به اعتقاد شما توانایی ذهنی و کنترل احساسات مهم*تر از روشی است که برای تحلیل بازار انتخاب می*شود؟
                                دقیقا؛ در بازار هر چه بیشتر نظرات خود را مردود بدانید، موفق*تر هستید. یعنی هر چیزی که حس خوبی به تحلیلگر داد، اشتباه است و بر عکس. توانایی کنترل احساسات و داشتن صبر، داشتن یک استراتژی دارای بازده بیشتر از ریسک و همچنین تحمل شکست*های پشت سر هم اما کوچک، قابلیت*هایی هستند که رسیدن به آنها زمان زیادی می*برد. اگر غیر از این بود همه در این بازارها موفق بودند.

                                اقتصاددان*ها نوسانات بازارهای مالی را تصادفی می*دانند؛ چطور می*توان با مفروض دانستن چنین نظراتی از بازار کسب سود کرد؟
                                از حرف تا عمل فاصله زیادی هست. دلیل آنکه افراد آکادمیک در دانشگاه تدریس می*کنند و توانایی کسب سود مداوم از بازارهای مالی را ندارند، اعتقاد به این باورهای تئوریک است. بازارها بر پایه رفتارهای جمعی انسان*ها ساخته شده و چون رفتار انسان*ها تصادفی نیست، بازارها هیچ*وقت تصادفی نبوده و نخواهند بود. الگوهایی وجود دارد که در بازارها مرتب تکرار می*شود و کسانی هستند که به طور مداوم از طریق شناخت این الگوهای تکرارشونده کسب سود می*کنند؛ این امر ناقض تئوری بازار کارا و تصادفی بودن است.

                                روش تحلیل شما در بازار چگونه است؟
                                من بر اساس تغییرات پدید آمده روی حجم معاملات، بازار را تحلیل می*کنم. در هر معامله فقط یک درصد از کل دارایی را ریسک کرده و هیچ*وقت، هدف قیمتی در معاملات تعیین نمی*کنم بلکه صبر می*کنم تا با واکنش بازار، نقطه خروج را به دست بیاورم. در کل، مدیریت ریسک، شناختن روانشناسی بازار و داشتن معاملات با ریسک کم و بازده بالا، مهم*تر از نوع استراتژی معاملاتی است.

                                فعالیت در بورس در زندگی شما چه تاثیری داشته است ؟
                                صبر، تسلط بر احساسات و ناامید نشدن مهم*ترین چیزی است که در این سال*ها یاد گرفته*ام. با وجود این باور عمومی که خوشبختی را تنها در انباشت پول می**دانند، یک زندگی خیلی عادی دارم و و دلیلی هم بر تغییر آن نمی*بینم. تنها امیدوارم بعد از رفع مشکلات انتقال و با کمک دوستان، بتوانیم مرکزی را برای حمایت از کودکان سرطانی تهیه کنیم.

                                چگونه می*توان یک سرمایه معین را از طریق درست و مشروع به مقادیر بیشتری تبدیل کرد؟
                                اگر روشی داشته باشید که مثلا بتوانید هفته*یی سه درصد سود کنید و به اصل و سود سرمایه هم دست نزنید و دوباره سود آن را هم به کار*گیرید، با استفاده از سود مرکب، می*توان به مبالغ بزرگ*تری رسید. در این میان باید این نکته را هم در نظر داشت که همه هفته*ها سود ثابتی ندارند و حتی در بعضی هفته*ها ضرر هم حاصل می*شود. منتها برآیند سودها باید همیشه بیشتر از برآیند ضررها باشد.

                                توصیه شما به کسانی که به دنبال یک استراتژی معاملاتی هستند، چیست؟
                                روش و استراتژی معاملاتی هر کس باید با کاراکتر شخصیتی او مطابقت و همخوانی داشته باشد. مثلا اگر کسی از روش*های تعقیب روند استفاده می*کند، باید آمادگی ذهنی این مساله را نیز داشته باشد که از قسمت عمده سودهای خود دست بکشد و صبر را یاد بگیرد؛ هم صبر برای دیدن موقعیت*های جدید و هم صبر برای نگه داشتن موقعیت*هایی که در سود هستند. معامله*گران مبتدی با گرفتن ضررهای بزرگ ورشکسته می*شوند و معامله*گران حرفه*یی با صرف نظر از سودها و ضررهای جزیی، موفق هستند. به نظر من باید به جای بالا بردن تعداد پیش*بینی*های درست، از روشی استفاده کنید که بتوانید میزان سود حاصله از هر معامله را افزایش دهید و دوم اینکه به روشی که دارید وفادار بمانید.


                                با سپاس از جناب یزدی
                                منبع: http://www.forum.broker-fa.com/f98/%...html#post47728

                                هیچ تریدری در دنیا صلاحیت تعیین حجم و حتی اردر گذاری نداره. این وظیفه نرم افزار هاست.

                                -----------------------------------------------------------------------------------------------
                                معلوم بودن هدف، نقطه آغاز همه موفقیت هاست.
                                -----------------------------------------------------------------------------------------------
                                «من دعا و هو لایحس سوی الاجابة، استجیب له»:
                                هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجاب می شود.
                                -----------------------------------------------------------------------------------------------

                                نظر

                                پردازش ...
                                X