اطلاعیه

**بابک چابک** · 12-12-2014, 01:39 PM

هر جا که بقا در خطر افتد تکامل آغاز میشود ....

**مهدی موسوی** · 12-12-2014, 01:56 PM

الهــــی! به مــــــردان در خانه ات!
به آن زن ذلیلان فـــــرزانــــــه ات!

::

به آنانکه با امـــــر "روحی فداک"!
نشینند وسبـــــــــــــزی نمایندپاک!

::

به آنانکه از بیـــــــخ وبن زی ذیند!
شب وروز با امــــــر زن میزیند!

::

به آنانکه مرعــــــــــوب مادر زنند!
ز اخلاق نیکـــــــــوش دم میزنند!

::

به آن شیــــــــــــر مردان با پیشبند!
که در ظـــرف شستن به تاب وتبند!

::

به آنانکه در بچّــــــــــه داری تکند!
یلان عوض کــــــــــــردن پوشکند!

::

به آنانکه بی امــــــــــــر و اذن عیال
نیاید در از جیبشان یک ریــــــــال!

::

به آنانکه با ذوق وشــــــــــوق تمـام
به مادر زن خود بگویند: مـــام (!)

::

به آنانکه دارند بــــا افتخـــــــــــــار
نشان ایزو...نه!"زی ذی نه هزار"!

::

به آنانکه دامـــــــن رفــو می کنند!
ز بعد رفــــــــویش اُتـــو می کنند!

::

به آنانکه درگیــــر ســــوزن نخند!
گرفتـــــــــــار پخت و پز مطبخند!

::

به آن قرمــــــــه سبزی پزان قدر!
به آن مادران به ظاهــــــــــر پدر(!)

::

الهـــــــــی! به آه دل زن ذلیــــــل!
به آن اشک چشمان "ممّدسبیل"(!)

::

به تنهای مردان که از لنگـــه کفش
چو جیــــــــغ عیالاتشان شدبنفش!

::

که مارا بر این عهـــد کن استوار!
از این زن ذلیلی مکن برکنـــــــار!

::

به زی ذی جماعت نما لطف خاص!
نفرما از این یوغ مــــــارا خلاص

»»»»»»»
خدا نصیب دشمنت هم نکنه

**بابک چابک** · 12-15-2014, 12:31 PM

طنزی تلخ :

مراسـم خواسـتگاری
پدر عروس:
.
.
.
.
آقا داماد چیـکارن؟؟
پدر دوماد:
.
.
.
.
ایشون مـیتونن تو شرایط فعلی کشور زنده بـمونن!!
.
هزار ماشـالاه, مبارکه!!!!!))))))))))))

واقعا همینه .. اینجا دیگر بحث پیشرفت و زندگی نیست ...

بحث بقا و زنده مانی است ....

**Altec** · 12-17-2014, 01:56 AM

از اوج قله تا زمانی که ادامه دارد لذت ببرو وقتی نوبت دره فرا رسید ، از دره لذت ببر.
دره چه اشکالی دارد؟
پایین بودن چه اشکالی دارد؟
آن به معنی استراحت است.قله یعنی هیجان، و هیچ کس نمی تواند مدام در هیجان باشد. اوشو

**Altec** · 12-17-2014, 01:57 AM

مهم این نیست كه چقدر زندگی می كنیم مهم این است كه چگونه زندگی می كنیم. پائولو كوئیلو

**مهدی موسوی** · 12-18-2014, 10:09 PM

بنظرم متوجه مجتوی پست نشدید که اونو خذف کردید

پست راجع به یک سمیناری بود که قرار بود در مورد یک نظریه مربوط به یک دانشمند فیزیک بحث بشه ،،

نه نظر شخصی در ان اورده شده بود و نه از این نظریه دفاغ شده بود

خوشحال میشم علت خذف پست را اعلام کنید تا بعد از این در اینگونه موارد دقت بیشتری بکنیم

موسوی

**ناظرسایت** · 12-18-2014, 10:19 PM

نوشته اصلی توسط مهدی موسوی نمایش پست ها

بنظرم متوجه مجتوی پست نشدید که اونو خذف کردید

پست راجع به یک سمیناری بود که قرار بود در مورد یک نظریه مربوط به یک دانشمند فیزیک بحث بشه ،،

نه نظر شخصی در ان اورده شده بود و نه از این نظریه دفاغ شده بود

خوشحال میشم علت خذف پست را اعلام کنید تا بعد از این در اینگونه موارد دقت بیشتری بکنیم

موسوی

با سلام،

چون موضوع در مورد مباحث اعتقادی روی یک شبکه ماهواره ای بود ترجیحا بهتر است که برای حفظ فروم از هرگونه اتهام و قیلترینگ و ...، اینگونه بحث ها وارد فروم نشود.

با تشکر از توجه شما

**devoshca** · 12-18-2014, 11:11 PM

سلام
جناب ناظر سایت ، ظاهرا شما خبر ندارین که این سایت در 24 ساعت شبانه روز به صورت میانگین چند ساعتی ..... می شود و باید با ..... شکن وارد سایت شویم ، حالا شما بگین این پست را نزارین که نکنه سایتو ..... کنند
با احترام
محمد

**مهدی موسوی** · 12-19-2014, 02:59 PM

سلام

حالا که تحلیل دونم خشگیده اقلا شعر بگذارم کمی حال کنیم

::::::::::::::::::::::::::::

بر لبانم غنچه ی لبخند پژمرده است
نغمه ام دلگير و افسرده است
نه سرودی، نه سروری
نه هم آوازی نه شوری
زندگی گوئی ز دنيا رخت بر بسته است
يا که خاک مرده روی شهر پاشيده است
اين چه آ ئينی؟ چه قانونی؟ چه تد بيری ا ست؟
من از اين آرامش سنگين و صامت عاصيم ديگر
من ازاين آهنگ يکسان و مکرر عاصيم ديگر
من سرودی تازه می خواهم.
جنبشی، شوری، نشانی، نغمه ای، فرياد هايی تازه می جويم.
من به هر آيين و مسلک که کسی را از تلاشش باز دارد ياغيم ديگر
من ترا در سينه اميد ديرين سا ل خواهم کشت
من اميد تازه می خواهم
افتخاری آسمانگير و بلند آوازه می خواهم.
کرم خاکی نيستم اينک بمانم در مغاک خويشتن خاموش
نيستم شب کور کز خورشيد روشنگر بدوزم چشم
آفتابم من که يکجا، يک زمان ساکت نمی مانم
با پر زرين خورشيد افق پيمای روح خويش
من تن بکر همه گلهای وحشی را نوازش می کنم هرروز
جويبارم من که تصوير هزاران پرده درپيشانيم پيدا ست
موج بی تابم که بر ساحل صدف های پری می آورم همراه
کرم خاکی نيستم من، آفتابم، جويبارم، موج بی تابم.
تا بچند اينگونه در يک دخمی بی پرواز ماند ن؟
تا بچند اينگونه با صد نغمه بی آواز ماندن؟
شهپر ما آسمانی را بز ير چنگ پرواز بلندش داشت
آفتابی را بخواری در حريم ريشخندش داشت
گوش سنگين خدا از نغمه ی شيرين ما پر بود
زانوی نصف النهار از پايکوب پر غرور ما
چو بيد از باد می لرزيد.
اينک آن آواز و پرواز بلند و اين خموشی و زمين گيری؟
اينک آن همبستری با دختر خورشيد
واين همخوابگی با مادر ظلمت؟
من هرگز سر به تسليم خدايان هم نخواهم داد
گرده ی من زير بار کهکشان هم خم نمی گردد.
زند گی يعنی تکا پو
زند گی يعنی هياهو
زند گی يعنی شب نو، روز نو، اند يشه ی نو
زندگی يعنی غم نو، حسرت نو، پيشه ی نو
زندگی بايست سرشار از تکان و تازگی باشد.
زندگی بايست در پيچ و خم راهش ز الوان حوادث رنگ بپذيرد.
زندگی بايست يکدم، يک نفس حتی، ز جنبش وانماند
گرچه اين جنبش برای مقصدی بيهوده باشد.
زندگانی همچون آب است
آب اگر راکد بماند، چهره اش افسرده خواهد گشت
و بوی گند می گيرد.
در ملال آبگيری غنچه ی لبخند می ميرد.
آهوان عشق از آب گل آلودش نمی نوشند.
مرغکان شوق در آئينه ی تارش نمیجوشند.
من سر تسليم بر درگاه هر دنيای نا ديده فرو می آورم جز مرگ
من زمرگ از آن نمی ترسم که پايانی است بر طومار يک آغاز،
بيم من از مرگ يک افسانه ی دلگير بی آغاز و پايان است.
من سرودی را که عطری کهنه در گلبرگ الفاظش نهان باشد نمی خواهم
من سرودی تازه خواهم خواند کش گوش کسی نشنيده با شد.
من نمی خواهم به عشق ساليان پا بند بودن
من نمی خواهم اسير سحر يک لبخند بودن
من نه بتوانم شراب ناز از يک چشم نوشيدن
من نه بتوانم لبی را بارها با شوق بوسيدن
من تن تازه، لب تازه، شراب تازه، عشق تازه می خواهم.
قلب من با هر تپش يک آرمان تازه می خواهد
سينه ام با هر نفس يک شوق يا يک درد بی اندازه می خواهد.
من زبانم لال حتی يک خدا را سجده کردن
قرن ها اورا پرستيدن نمی خواهم.
من خدای تازه می خواهم
گرچه او با آتش ظلمش بسوزاند سراسر ملک هستی را
گرچه او رونق دهد آئين مطرود و حرام می پرستی را
من به ناموس قرون بردگی ها ياغيم ديگر
ياغيم من، ياغيم من گو بگيرندم بسوزندم
گر به دار آرزوهايم بياويزند
گر به سنگ ناحق تکفير
استخوان شعر عصيان قرونم را فرو کوبند
من از اين پس ياغيم.
"هوشنگ شفا"

**مهدی موسوی** · 12-19-2014, 03:28 PM

مدیریت محترم

این تغیر رنگهائی که در ایدی دوستان با سابقه بیشتر و فعالیت بیشتر انجام شده ،،یکی از اون کارهای نمره 20 شما بوده

خدائیش من وقتی ایدی خودم و بقیه را میدیدم ،،همیشه احساس شرم میکردم و از این دوستان خجالت میکشیدم

خدا وکیل حال کردم اونهم نه از او حالهای معمولی

واقعا کار درستی بود

ممنون

**FundTrader** · 12-19-2014, 04:42 PM

من که با این رنگا حال نمیکنم ، چشمام اذیت میشه و هرچه پیش به سوی ساده گرایی قدم برداریم بهتر هست.

**مهدی موسوی** · 12-19-2014, 06:10 PM

جناب مهندس عزیز

خودتون که بهتر میدونید این رنگها را نمیشه خرج کرد ؛ ولی قطع و یقین مدیریت برای دادن این رنگها ؛؛امتیاز های کسب شده طرف مربوطه را در نظر گرفته اند ،،یعنی بی ضابطه که این تغیرات را انجام نداده اند ،،

الان در فوروم یک بخش وجود داره که امتیازات افراد شامل تعداد پست های مفید و یا حضور موثر و و و و و که بنده از جند تاشون هنوز هم سر در نیاورده ام وجود داره،، خوب اگر این رنگها نسبت درستی با امتیاز افراد داشته باشه ، میتونه به یک تازه وارد و یا کهنه وارد نشون بده با جه نوع یوزر سر و کار داره ،، ضمن اینکه میتونه عاملی برای افزایش بهره وری شخص هم باشه ،، بهر حال ذاخل پادگان هم درجه ها متفاوته ,, قبول دارم اینجا پادگان نیست ؛ ولی شما هم حتما با من هم عقیده هستید که عده زیادی میایند فقط از پست ها استفاده میکنند و حتی زحمت گذاشتن یک تشکر خشگ .و خالی را هم به خود نمیدهند ؛؛ و گاهی برای مطرج کردن خودشان و یا سایتشان ؛؛ بی دلیل و بی جهت جنجال هم ایجاد میکنند ؛؛ و میروند خیالشون راحته که چیزی برای باختن ندارند،، اتفاقی که دو روز پیش در تاپیک بنده ایجاذ کردند

حرف اخرم هم عقیده بودنم با شما ار این بابت هست ؛؛ که هیچ احدی ایدیش تفاوت نداشته باشه و همون صفحه امتیازات را هم بردارند ؛؛ برای حداقل یکماه تا بر ایند کار و نتیجه اش مشخص بشه ،، و یا حداقل به رای بگذارند ؛؛

ذز هر صوزت ،، جون قبلا یک عده ایدی رنگی داشتند ،، کار امروز مدیریت قابل تقدیره

-------------------------------------------------------------------------------------

مهندس جان امیدوازم این بخش که اضافه کردم را ببینید

تجربه از روزهای اول خودم را بهتون میگم

روزهای اول که اومده بودم دو مشگل بزرگ داشتم ،، اولی اینکه از فا رکس چیزی نمیدونستم و دومی اینکه بچه ها را نمیشناختم ،، یعنی اگر همین ایدی سبز رنگ شما و نوشته زیرش نبود مدتها باید دور خودم میچرخیدم تا بفهمم از تحلیل جه افرادی بهتر میتونم بهره ببرم ،، احه میدونی من از تحلیل های شما زیاد می اموختم

------------------

در مورد نوع رنگ باهات کاملا موافقم خلیل جان

موسوی

**FundTrader** · 12-19-2014, 06:28 PM

نوشته اصلی توسط مهدی موسوی نمایش پست ها

جناب مهندس عزیز

خودتون که بهتر میدونید این رنگها را نمیشه خرج کرد ؛ ولی قطع و یقین مدیریت برای دادن این رنگها ؛؛امتیاز های کسب شده طرف مربوطه را در نظر گرفته اند ،،یعنی بی ضابطه که این تغیرات را انجام نداده اند ،،

الان در فوروم یک بخش وجود داره که امتیازات افراد شامل تعداد پست های مفید و یا حضور موثر و و و و و که بنده از جند تاشون هنوز هم سر در نیاورده ام وجود داره،، خوب اگر این رنگها نسبت درستی با امتیاز افراد داشته باشه ، میتونه به یک تازه وارد و یا کهنه وارد نشون بده با جه نوع یوزر سر و کار داره ،، ضمن اینکه میتونه عاملی برای افزایش بهره وری شخص هم باشه ،، بهر حال ذاخل پادگان هم درجه ها متفاوته ,, قبول دارم اینجا پادگان نیست ؛ ولی شما هم حتما با من هم عقیده هستید که عده زیادی میایند فقط از پست ها استفاده میکنند و حتی زحمت گذاشتن یک تشکر خشگ .و خالی را هم به خود نمیدهند ؛؛ و گاهی برای مطرج کردن خودشان و یا سایتشان ؛؛ بی دلیل و بی جهت جنجال هم ایجاد میکنند ؛؛ و میروند خیالشون راحته که چیزی برای باختن ندارند،، اتفاقی که دو روز پیش در تاپیک بنده ایجاذ کردند

حرف اخرم هم عقیده بودنم با شما ار این بابت هست ؛؛ که هیچ احدی ایدیش تفاوت نداشته باشه و همون صفحه امتیازات را هم بردارند ؛؛ برای حداقل یکماه تا بر ایند کار و نتیجه اش مشخص بشه ،، و یا حداقل به رای بگذارند ؛؛

ذز هر صوزت ،، جون قبلا یک عده ایدی رنگی داشتند ،، کار امروز مدیریت قابل تقدیره

موسوی

بله دکتر جان

با این کار که از پایه موافق هستم ، بنده رنگ بندی را مشکل میبینم ، از رنگ های تیره تر بهره برده شود بهتر نیست؟

**مهدی موسوی** · 12-23-2014, 02:38 PM

ای انسان،، به کجا چنین شتابان ؟؟

:::

ﻫﯿﭻ ﻣﮕﺴﯽ
ﺩﺭ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﯼ ﻓﺘﺢ ِ ﺍﺑﺮﻫﺎ ﻧﯿﺴﺖ

:

ﻭ ﻫﯿﭻ ﮔﺮﮔﯽ ﮔﺮﮒ ﺩﯾﮕﺮ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺍﺵ ﻧﻤﯽ ﮐشد .

::

ﻭ ﻫﯿﭻ ﻣﯿﺸﯽ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﺪ
ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﻮﺷﯿﺪ .

::

ﻫﯿﭻ ﮐﻼﻏﯽ ﺑﻪ ﻃﺎﻭﻭﺱ ﺭﺷﮏ ﻧﻤﯽ ﺑﺮﺩ .
ﻭ ﻗﻨﺎﺭﯼ ﻣﯿﺪﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﻗﺎﺭﻗﺎﺭﮎ ﻫﻢ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺩﺍﺭﺩ .

::

ﻣﻮﺵ ﻓﯿﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺵ تحسین ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ .
ﻭ ﺯﻧﺒﻮﺭ ﻣﯿﺪﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﮔﻞ ، ﻣﺎﻝ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ.

::

ﻭ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﻗﻮﺭﺑﺎﻏﻪ ﻫﻢ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﯼ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻣﯿﺪﻫﺪ.
ﻭ ﻋﻘﺎﺏ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﮔﻨﺠﺸﮏ ﺧﻠﻮﺕ است .

::

ﻭ ﻻﮎ ﭘﺸﺖ ﺁﻫﻮ ﺭﺍ ﺳﺮﻣﺸﻖ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ
ﺑﺎﻍ ﺑﻬﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺩﺭﺧﺖ ﺩﺭ ﭘﺎﺋﯿﺰ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ

::

ﻭ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ
ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺭﺍﻩ ﻧﺎﻫﻤﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ

::

ﻭ ﭼﺸﻤﻪ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎ
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺭﻭﺧﺎﻧﻪ ﭘﯿﻮﺳﺖ

::

ﮐﻮﻩ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻧﻤﯽ ﺗﺮﺳﺪ
ﻭ ﻫﯿﭻ ﺳﻨﮕﯽ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﺳﻔﺮ ﻧﻤﯽ ﺍ ﻓﺘﺪ

::

ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯽ ﭼﺮﺧﺪ
ﺗﺎ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ِ ﺩﯾﮕﺮﺵ ﻫﻢ ﺑﺘﺎﺑﺪ .

::

ﻭ ﺧﺎﮎ ﺩﺭ ﺭﻭﯾﺎﻧﺪﻥ
ﺯﺷﺖ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ .

::

ﻫﯿﭻ ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﺯﻣﯿﻦ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﻧﺴﺎﻥ
ﻫﻤﻨﻮعانش را به خاک وخون نمی کشد ...

::

ای انسان ،اشرف مخلوقات به کجا چنین شتابان...

**مهدی موسوی** · 12-23-2014, 02:43 PM

بی من از کوچه گذر کردی و رفتی

بی تو طوفان زده ی دشت جنونم

صید افتاده به دریاچه خونم

تو چسان می گذری غافل از اندوه درونم؟

بی من از كوچه گذر كردی و رفتی

بی من از شهر سفر كردی و رفتی

قطره ای اشك درخشید به چشمان سیاهم

تا خم كوچه به دنبال تو لغزید نگاهم

تو ندیدی ، نگهت هیچ نیفتاد به راهی كه گذشتی

چون در خانه ببستم دگر از پای نشستَم

گوییا زلزله آمد ، گوییا خانه فرو ریخت سر من

بی تو من در همه ی شهر غریبم

بی تو كس نشنود از این دل بشكسته صدایی

بر نخیزد دگر از مرغك پر بسته نوایی

تو همه بود و نبودی تو همه شعر و سرودی

چه گریزی ز بر من كه ز كویت نگریزم

گر بمیرم ز غم دل به تو هرگز نستیزم

من و یك لحظه جدایی ،نتوانم ،نتوانم

بی تو من زنده نمانم.

اطلاعیه

راهنمای فروم - حتما بخوانید

دل نوشته ها

نظر

نظر

نظر

نظر

نظر

نظر

نظر

نظر

نظر

نظر

نظر

نظر

نظر

نظر

نظر