اطلاعیه

بستن

راهنمای فروم - حتما بخوانید

با سلام

قابل توجه کاربران محترم تالار گفتگو

قبل از ارسال پست یا ایجاد موضوع جدید، تاپیک قوانین و راهنمای فروم را مطالعه نمائید.

کاربران و مخصوصا تازه واردین لطفا دقت باشید که هرگونه پیشنهاد مدیریت سرمایه یا فروش تحلیل و یا برگزاری کلاس و ... که خارج از محیط عمومی فروم باشد را به هیچ عنوان بدون تحقیق و کسب اطلاعات کامل و کافی دنبال نکنید در غیر این صورت مسئولیت و عواقب آن بر عهده خود شخص می باشد.

همچنین لازم به ذکر است مسئولیت ارتباطات خارج از پست های عمومی فروم اعم از پیام خصوصی یا چت یا دیداری یا شنیداری با سایر اعضای فروم کاملا با خود اعضا هست و وارد کردن آن به صورت عمومی در فروم ممنوع است. برای امنیت بیشتر جهت گرفتن پاسخ سوالات خود از انجمنها استفاده نمایید.

دوستان توجه داشته باشند که تمامی بخش های اختصاصی و عمومی فروم کاملا رایگان بوده و به هیچ عنوان نیاز به پرداخت وجه به هیچ کس برای باز شدن دسترسی نیست.

منتها به این دلیل که در این بخش ها معمولا کار تیم ورک و گروهی انجام میشود، مناسب ورود افراد با شرایط خاصی است که مدیر آن بخش تعیین میکند و برای همه افراد کارایی ندارد چون مستلزم بر عهده گرفتن مسئولیت یا دانش کافی در آن حوزه می باشد.

لذا ضمن پوزش از کاربرانی که تقاضای دسترسی آن ها به بخش های اختصاصی توسط مدیران بخش رد میشود، توصیه میکنیم که پس از فراگیری موضوعات عمومی و تخصصی فراوانی که در روی فروم قرار دارد چنانچه برنامه ویژه ای برای کار در بخش های اختصاصی و کار گروهی دارند آن را مکتوب برای مدیران هر بخش بنویسند و سپس اقدام به درخواست دسترسی بکنند.


با احترام
مشاهده بیشتر
مشاهده کمتر

مدرسه فارکس

بستن
X
 
  • فیلتر کردن
  • زمان
  • نمایش
پاک کردن همه
پست های جدید

  • #16
    آشنایی با دراو داون –
    Drawdown
    و اندازه گیری بازگشت از ضرر



    Drawdown
    نشان دهنده حداکثر افت سرمایه از مقدار ماکزیمم می باشد و عموما به صورت درصد بیان می گردد. به عنوان مثال اگر یک معامله گر حساب 20000 دلاری داشته باشد و با ضرری معادل 5000 دلار، حساب خود را به 15000 دلار برساند 25 درصد
    drawdown
    را تجربه کرده است. نکته جالب توجه در مورد
    drowdown
    این است که اگر یک معامله گر درصدی ضرر کند، برای بازگشت به رقم اولیه باید درصدی بیش از آن مقدار را سود کند! اجازه بدهید مثالی بیاوریم: معامله گری 20000 دلار سرمایه دارد. 50 درصد سرمایه خود را ضرر می کند و سرمایه او به 10000 دلار می رسد. حال اگر وی بخواهد به رقم 20000 دلار اولیه برگردد، باید سرمایه فعلی خود را دو برابر کند. یعنی برای جبران 50 درصد ضرر، باید 100 درصد سود کند که این کار بسیار دشواری است.
    به همین ترتیب اگر معامله گر 10 درصد
    drawdown
    داشته باشد، برای جبران آن باید 11.11 درصد سود کند…

    جدول

    drawdown



    به توجه به مطالب فوق، معامله گر باید توجه داشته باشد که “حفظ سرمایه و ضرر نکردن در اولویت قرار دارد”
    برد کشتی آنجا که خواهد خدای ... وگر جامه بر تن درد ناخدای

    نظر


    • #17
      شناسایی اصول استفاده از نسبت سود به ضرر
      (ریسک به ریوارد)


      یکی از مهمترین اصول مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه رعایت نسبت زیان به سود
      (Risk/Reward یا R/R)
      می باشد. قبل از انجام هر معامله شما باید بدانید سود احتمالی که از آن معامله توقع دارید چقدر است و برای به دست آوردن این مقدار سود حاضرید چه میزان از سرمایه خود را به خطر بیندازید. آیا منطقی است که برای به دست آوردن یک سود 1000 دلاری، 5000 دلار ریسک را بپذیریم؟ قطعا پاسخ منفی است. اصول مدیریت ریسک بیان می کند که در هر معامله، میزان ریسک حداکثر باید نصف سود مورد انتظار باشد. یعنی اگر برای یک معامله فرضا 30 پوینت استاپ لاس در نظر گرفته اید، حد اقل 60 پوینت یا بیشتر را باید به عنوان تارگت در نظر بگیرید. اگر فرصت معاملاتی پیش بیاید که نتوانیم این نسبت را برای آن به کار گیریم، توصیه اکید این است که کلا از آن معامله صرف نظر کنیم.
      برد کشتی آنجا که خواهد خدای ... وگر جامه بر تن درد ناخدای

      نظر


      • #18
        شناسایی اصول محاسبه حداکثر میزان ضرر بر اساس سرمایه

        معمولا معامله گران مبتدی به دو صورت موجودی حسابشان را از بین می برند یا با نگذاشتن حد ضرر (استاپ لاس) و یا با معاملات زیان آور پشت سر هم.در حالت اول برای افراد مبتدی حد ضرر مانند محافظی محکم جلوی از بین رفتن حساب را می گیرد اما آنها عموما با نگذاشتن حد ضرر اجازه می دهند ضررشان انباشته شود. شاید چندین معامله برایشان پیش بیاید که با نگذاشتن حد ضرر، معامله پس از مدتی وارد سود شود اما حتما پس از مدتی به دامی گرفتار می شوند که بازار بر خلاف جهت آنان حرکت می کند و موجب از بین رفتن کل سرمایه در یک معامله می شود.حالت دوم در صورتی پیش می آید که معامله گر مدیریتی بر ضررهای خویش ندارد و اجازه می دهد ضررهای متوالی و بعضا بزرگ موجودی حسابش را از بین ببرند. برای پیش گیری از این حالت توصیه می شود در هیچ معامله واحدی، مقدار حد ضرر (استاپ لاس) بیش از 3 درصد کل موجودی سرمایه نگردد و در هیچ زمانی مجموع مقدار حد ضرر (استاپ لاس) معاملاتی که همزمان باز هستند بیش از 6 درصد موجودی حساب نباشد. به عنوان مثال برای حسابی 1000 دلاری حداکثر ریسک یک معامله در صورت رسیدن بازار به حد ضرر باید 30 دلار باشد و پیرو این قضیه تنظیم لات (حجم) معامله انجام شود و هیچ زمانی ریسک مجموع معاملات همین حساب نباید بیش از 60 دلار بشود. توصیه می شود معامله گران برای هر بازه زمانی خود حد ضرری خاص داشته باشند. به عنوان نمونه در صورت 6درصد زیان در روز یا 10 درصد زیان سرمایه در هفته از معاملات دست کشیده و علت زیان های خود را بر اساس روش معاملاتی خود و مدیریت سرمایه مورد بازبینی قرار دهند و پس از بررسی و رفع اشکالاتی که باعث به وجود آمدن معاملات زیان ده شده است فعالیت خود را از سر گیرند.
        برد کشتی آنجا که خواهد خدای ... وگر جامه بر تن درد ناخدای

        نظر


        • #19
          آشنایی با اشتباهات رایج معاملگران مبتدی

          1-
          کمبود دانش:
          یکی از اصلی ترین دلایل معاملات زیان آور، کمبود یا نداشتن دانش و آگاهی لازم نسبت به شرایط و واقعیات بازار می باشد. معامله در بازار مبادلات ارز نیز مانند هر حرفه دیگر، نیازمند دانش و تجربه کافی است.
          2-
          معاملات احساسی:
          این مورد آسیب رسان ترین دلیل برای از بین رفتن حساب می باشد. معاملاتی که برگرفته از برنامه و روش معاملاتی نیست با احساس تریدر سرو کار دارد و به علت اینکه برای این معاملات از تفکر و تعقل استفاده نشده عموما زیان آور هستند. احساسات گوناگونی می تواند در معاملات دخیل باشد اما یک نکته در تمام احساسات معامله گران یکسان است، تمامی معاملات احساسی منجر به ضرر میگردند. احساس غالب، در اکثر موارد طمع برای کسب سود بیشتر است. در حالی که جلوگیری از ضرر نکته مهم تری است. احساسات خود را بشناسید و در زمان ترید کردن تا حد امکان آنها را کنترل کنید.
          3-
          معاملات زیاد:
          معاملات زیاد
          (over trading)
          معمولا به این دلیل انجام می شود که معامله گرتمایل دارد تمام حرکت های بازار را بدون کم و کاست شکار کند. این امر تقریبا محال است و بزرگترین تحلیل گران و معامله گران دنیا نیز این کار را انجام نمی دهند.
          4-
          معامله با حجم زیاد:
          حجم زیاد معاملات، ریسک سرمایه گذار و آسیب پذیری سرمایه را افزایش می دهد. هنگامی که یک معامله گر با حجم بالا معامله می کند، با تعداد کمی معامله ضررده می تواند کل حساب خود را از دست بدهد.
          5-
          اعتماد به پیش بینی دیگران:
          از معاملات دیگران برداشت و الگوبرداری نکنید، شرایط حساب، دیدگاه و دلایل افراد با یکدیگر برای حضور در بازار متفاوت است. هر کسی حتی در صورت استفاده از پیش بینی دیگران مسئول حساب خویش است ، مگر آنکه کل مدیریت حساب خویش را به تریدری دیگر بدهد. تا حد امکان از تحلیل خود پیروی کنید.
          6-
          نداشتن حد ضرر (استاپ لاس):
          نداشتن استاپ لاس به معنی این است که معامله گر حدی برای اشتباه خویش متصور نیست، هر انسانی امکان اشتباه دارد و حد ضرر امکانی برای جلوگیری از فاجعه بار بودن اشتباهات می باشد. قبل از آغاز معامله حد ضرر خود را بشناسید. در زمان معامله اغلب معامله گران تحت تاثیر ترید خود قرار می گیرند و از لحاظ روانی برایشان سخت است که حد ضررشان را بپذیرند. در زمان معامله تغییر حد ضرر عموما منجر به زیان های بیشتر می شود. هیچ زمانی حد ضرر خود را خلاف جهت معامله خود تغییر ندهید. یعنی مقدار حد ضرر خود را بیشتر نکنید.
          7-
          معامله در ساعات نامناسب:
          آشنایی نداشتن با میزان نوسان بازار در ساعات متفاوت هر جفت ارزی می تواند باعث تخمین های اشتباه معامله گران شود. ارزهای اروپایی در مقابل دلار، در ساعات بازار توکیو نوسانات زیادی ندارند و نباید برای معاملات در این ساعات سودهای زیادی متصور بود و یا در ساعات اولیه بازار لندن و نیویورک نباید نوسانات کوتاه و کوچک ما را از نوسانات بزرگی که بازار در پیش دارد غافل کند.
          8-
          معامله یک ارز نه یک جفت ارز:
          ما در اصل ارزش برابری دو ارز را معامله می کنیم. با تحلیل صرف عوامل تکنیکال یا فاندامنتال یک کشور نمیتوان نتیجه گرفت که یک جفت ارز در چه جهتی حرکت خواهد کرد. شاید فاندامنتال و تکنیکال ارز مقابل، شرایط متفاوتی را برای برابری آن جفت ارز رغم زده باشد که نباید از دید معامله گر پنهان بماند.
          9-
          نداشتن سیستم معاملاتی:
          نداشتن برنامه، روش یا سیستم معاملاتی از اصلی ترین دلایل زیان می باشد. نداشتن برنامه و روش عموما باعث معاملات احساسی می شود در حالی که روش معاملاتی به تریدر دیدگاهی برای تفسیر تمامی قیمت های بازار می دهد. شاید برنامه و روش مکانیزه و کامپیتری نباشد اما حتما باید وجود داشته باشد. برنامه باید قابلیت تفسیر بازار، بازدهی در گذشته و همخوانی با شرایط تریدر را داشته باشد. نقصان در هر کدام از این شرایط، باعث معیوب بودن برنامه و پیرو آن از دست رفتن بخش قابل توجهی از سرمایه می شود.
          10-
          معامله خلاف روند:
          عموما بیشتر برنامه ها و روش های معاملاتی برای استفاده از جهت حرکت بازار استفاده می شوند. هم جهتی معاملات با روند اصلی، امکان سود بیشتر و ریسک کمتر را به همراه دارد. تا زمانی که برنامه و روش امتحان شده شما معاملات خلاف جهت را تایید نکرده است از معامله در خلاف روند اصلی بازار بپرهیزید.
          11-
          خروج های بی برنامه (خروج از معاملات به خاطر ترس):
          معامله گر مبتدی عموما با سود و یا ضرر های کم، از ترس زیان های بیشتر از معامله خود خارج می شود و برنامه ای غیر از سیستم معاملاتی خود را در پیش می گیرد. در اغلب موارد پتانسیل سود خود را با سود کم یا زیان از دست می دهد و پس از حرکت بازار خود را نکوهش می کند که این امر می تواند عواقب منفی دیگری برای حساب داشته باشد.
          12-
          معاملات با اهداف کوچک:
          کسانی که برای اهداف کوچک وارد می شوند حد ضرر و سود کوچکی در نظر می گیرند (اسکالپر ها) در اغلب موارد، حد ضررشان بیشتر از حد سودشان است و به این نکته توجه نمی کنند که بازار در کوتاه مدت، تحت تاثیر معاملات لحظه ای می تواند جهاتی خارج از جهت اصلی خود ایجاد کند و همین تغییر جهت کوچک می تواند موجب زیان آنها شود. معاملات با اهداف کوچک ریسک حد سود را نسبت به اسپرد افزایش می دهد. اگر یک معامله گر برای معامله ای 10 پیپ حد سود و حد ضرر را در نظر بگیرد با احتساب اسپرد، تنها با 7 پیپ حرکت بازار در خلاف جهت، ضرر می کند در حالی که برای رسیدن قیمت به حد سود، باید بازار 13 پیپ به نفع شما حرکت کند. به نظر شما کدام قیمت نزدیکتر است و به احتمال زیاد دیده خواهد شد؟
          13-
          معامله در قله ها و دره ها:
          افرادی که برای استفاده از تمامی یک روند تلاش می کنند زیان های بسیاری را متحمل می شوند. افراد کمال طلب تنها به دنبال قله ها و دره ها هستند در حالی که قله ها و دره ها در بازارهای دو جهته نسبی بوده و هر زمانی امکان اینکه بازار دره ها و قله های جدیدی بسازد وجود دارد. این مساله را برای خود حل کنید که نمیتوان از تمام حرکات بازار استفاده کرد. شما اگر با رعایت اصول، قسمتی از حرکت مفید بازار را هم شکار کنید، در دراز مدت سود خوبی به دست می آورید.
          14-
          ساده انگاری بیش از حد:
          اینکه روشهای ساده، اصولی و کاربردی عموما بازده خوبی دارند بر هیچ کس پوشیده نیست اما ساده انگاشتن بیش از حد معاملات، عموما منجر به زیان می گردد. باید توجه داشت بازار با شرایط و دلایل گوناگونی به حرکت در می آید. ساده انگاری و بی توجهی به عوامل تاثیر گذار بازار عموما موجب زیان می گردد. نسبت به آنها آگاه باشید.
          15-
          معامله نزدیکی خبر:
          معامله در نزدیکی زمان اعلام اخبار مهم اقتصادی بیشتر مواقع برای ارضای احساس سود گرفتن می باشد. حرکات سریع و ناگهانی قیمت ها در زمان اعلام خبر می تواند هر تریدر آماتوری را وسوسه کند اما آیا نتیجه این معاملات برای وی قابل تصور است؟ در صورت نداشتن تجربه و اشراف کامل نسبت به خبر و موضوع آن، از معامله در زمانهایی که بازار تحت تاثیر خبر است اجتناب کنید.
          16-
          اطمینان به روش اشتباه:
          بسیار دیده شده که معامله گران با سودهای کم تعداد و کوچک تحت تاثیر روشی قرار میگیرند و حتی در صورت زیان آور بودن، آن را تغییر نمی دهند یا بهینه نمی سازند. دائمابا خوشبینی بی مورد به خود امید واهی می دهند در حالی که روش یا کارایی خود را از دست داده یا حتی امتحانی کامل و درست پس نداده تا به نتیجه برسد. روش خود را بشناسید و در صورت مشکل داشتن یا آنرا بهینه کنید و یا کلا تغییر دهید.
          17-
          نداشتن دستور توقف زیان (استاپ لاس) نزد کارگزار:
          تریدرهای مبتدی با توجیحات و دلایل گوناگون ممکن است دستور توقف زیان خود را برای کارگزارشان مشخص نکنند. شاید با رسیدن قیمت به نقطه زیان، ایشان ضرر را بپذیرند و به صورت دستی از معامله خارج شوند ولی حتما باید فکری هم برای حوادث ناگهانی کرد تا از زیانهای بزرگ جلوگیری شود. قطع دسترسی به بروکر (قطع اینترنت و تلفن) و حوادث ناگهانی تغییرات قیمتی می تواند باعث شود که شما بیش از مقداری که قبل از معامله پیش بینی کرده اید متضرر شود و در صورت بروز این اتفاق هیچ کسی پاسخ گوی شما نخواهد بود. همزمان با آغاز هر معامله دستور زیان خود را برای بروکر مشخص کنید. بدین صورت معامله خود را برای زیانهای بزرگ به نوعی بیمه کرده اید.
          18-
          توجه نکردن به معاملات باز:
          توجه نکردن به معاملات و دستورات باز میتواند یکی از دلایل از بین رفتن سرمایه باشد. همه می دانیم ترید و تمرکز مداوم روی قیمتها امری کسالت آور و خسته کننده است اما غفلت و بی توجهی نیز میتواند عواقب بدی برای موجودی حساب داشته باشد. در صورت داشتن معاملات باز بر اساس روش خود شرایط بازار را زیر نظر بگیرید خود را درگیر معاملات متعدد نکنید چرا که با اینکار تمرکز را از بعضی از معاملات خود می گیرید. چه بسا آن معاملات سود بیشتری داشته اند یا امکانش بوده که در ضرر کمتر متوقفشان کرد. در صورتی که احساسات بر شما قالب نمی شوند از معاملات خود غافل نشوید و آنها را ترک نکنید.
          19-
          تفسیر نادرست اخبار:
          تفسیر نادرست اخبار شاید نشات گرفته از کمبود دانش باشد اما موارد بسیاری نیز وجود دارد که دانش شما به حد کافی است اما تجربه عکس العمل بازار نسبت به آن خبر را ندارید. فرضیات شما برای خبر میتواند کاملا درست باشد اما نقش تجربه و بینش برای تفسیر خبرها بسیار مهمتر و حیاتی تر از دانش می باشد. تا زمانی که تجربه لازم روی اخبار ندارید از معامله بر اساس آنها اجتناب کنید.
          20-
          سپردن معاملات به شانس:
          سپردن معاملات به اما و اگر برگرفته از رفتار قماربازان می باشد. معاملات خود را مدیریت کنید، برای بهبود آنها تلاش کنید و آنها را زیر نظر بگیرید. مطمئن باشید با شانس نمیتوان در بازار های مالی موفق شد. دانش، تجربه و مدیریت معاملات از مهم ترین عوامل موفقیت در معاملات می باشند. سرمایه خود را به بخت و اقبال نسپارید.
          21-
          تاثیرپذیری از نوسانات قیمت:
          بسیار دیده شده معامله گران تحت تاثیر نوسانات، روش و برنامه خود را فراموش می کنند. این تفکر در زمانهایی که بازار حرکات شدیدتری دارد شیوع بیشتری پیدا می کند. افراد در این زمان ها با این تصور که “بازار حرکات شدیدی دارد. چرا من استفاده نکنم” از روش خود پیروی نکرده و ناخواسته موجب زیان حسابشان می شوند. تنها بعد از قبول ضرر است که فرد می فهمد که حرکتش کاملا اشتباه بوده است.
          22-
          نداشتن شجاعت معامله:
          برخی افراد اساسا بیش از حد محافظه کار هستند. اغلب در زمانی که روششان سیگنال میدهد در مکان لازم وارد نمی شوند و مدام در پی بدست آوردن قیمت های بهتر هستند. شاید در گذشته معاملات زیان آور سختی را پشت سر گذاشته باشند که حال می ترسند. این افراد سعی می کنند مدت زیادی بازار را زیر نظر بگیرند اما در مکان لازم وارد معامله نمی شوند و تنها بعد از حرکت بازار در جهت دلخواهشان، افسوس گذشته را می خورند. تمایل بسیار زیاد به تحلیل بازار بدون گرفتن معامله از علامت های اصلی این افراد می باشد.
          23-
          عدم تمرکز و زمان کافی:
          زمان و تمرکز از مهم ترین اصولی می باشد که آنقدر بدیهی است که بسیاری از آن غافل می شوند. اگر سیستم تحلیل و معامله شما بر مبنای این است که بعد از معامله آنرا زیر نظر بگیرید بنابراین لازم است قبل از آغاز معامله زمان مورد نیاز را محاسبه کنید. آیا می توانید برای آن معامله تا زمان مورد نیاز، بازار را زیر نظر بگیرید؟ بسیاری هم با اینکه می دانند نمی توانند زمان زیادی بازار را زیر نظر بگیرند سعی در این دارند در مدت کوتاهی نظر خود را بر بازار تحمیل کنند و بالاخره کاری انجام دهند. این افراد نیز به علت اینکه تمرکز کافی ندارند و در عین حال از روش همیشگیشان استفاده نمی کنند اسباب زیان خود را فراهم می کنند.
          24-
          توجیه معاملات:
          توجیه معمولا زمانی بوجود می آید که معامله گر می داند که اشتباه میکند اما با فرضیات غلط، خود را برای انجام آن معامله یا روش اشتباه توجیه می کند. فرد توجیه کننده عموما عوامل اصلی را فراموش می کند و تنها خود را با عوامل فرعی متغیر فریب می دهد. در بسیاری موارد با خود عهد می بندد که همین یک بار اشتباهی را انجام دهد اما باز آن را تکرار می کند و معاملات معدودی را که با توجیه اشتباه به سود رسیده مدام به خاطر می آورد. توجیه و بهانه آوردن برای معاملات سود آور و زیان آور تنها یک نتیجه دارد و آن هم از بین رفتن حساب فرد است.
          25-
          تعمیم اشتباه قیمت ها:
          این فرضیه که در بسیاری موارد قیمت بعضی کالا ها و ارزها با هم ارتباط نزدیکی دارند بر هیچ معامله گری پوشیده نیست اما این مساله نباید باعث بوجود آمدن فرضیات غلط بشود. با فرض اینکه میدانیم یورو به دلار و پوند به دلار حرکات شبیه به هم دارند، نمیتوان این نتیجه را گرفت که همیشه به مانند هم حرکت می کنند. این اشتباه که معامله گران مبتدی با تحلیل یکی از آنها بر روی جفت ارز دیگر معامله انجام می دهند میتواند فرضیه غلطی باشد. تعمیم نمودارها و قیمت ها به یکدیگر برای انجام معاملات کاری اشتباه است که تنها از معامله گران مبتدی سر میزند.
          26-
          تحت تاثیر جهت قرار گرفتن:
          اولین و مهمترین کاری که یک تریدر انجام میدهد پیش بینی جهت آینده بازار است. شاید شما جهت را درست تشخیص بدهید اما به علت ورود در جای نامناسب معاملات زیان دهی انجام می دهید. تحت تاثیر جهت بازار قرار نگیرید اجازه بدهید روش و برنامه معاملاتی شما سیگنال ورود را صادر کنند نه جهت قیمت. یعنی ممکن است شما در جهت بازار وارد معامله شوید اما چون در جای مناسبی معامله خود را آغاز نکرده اید، متضرر شوید.
          27-
          درگیر جزییات زیادی شدن:
          درگیر شدن با جزییات زیاد، تحلیل های گوناگون و استفاده از اندیکاتورهای بسیار، تنها باعث تشویش تریدر و بوجود آمدن سیگنالهای اشتباه می شود. از یک یا حداکثر دو روش استفاده کنید و برای تایید سیگنال های خود، از یکی دو اندیکاتور بیشتر استفاده نکنید و تا حد امکان سعی کنید چشم و گوش خود را روی سیستم ها و روش های دیگران ببندید. اگر روش شما سودآور بوده چه دلیلی دارد که به دنبال تایید گرفتن از دیگر روش ها باشید؟ مگر آنکه روش شما سود آور نباشد و به آن اطمینان نداشته باشید.
          28-
          نپذیرفتن اشتباه:
          نپذیرفتن اشتباه تنها لجبازی با خود و از بین بردن حساب خویش است. تفاوتی ندارد که تریدر یک معامله اشتباه را نمی پذیرد و از آن درس نمی گیرد و یا کلا از یک سیستم معاملاتی اشتباه به طور مداوم استفاده می کند. بازار محل قدرت نمایی معامله گران نیست. هیچ زمانی بازار خود را با هیچ کس هماهنگ نمی کند. این تریدرها هستند که باید خود را با شرایط بازار هماهنگ کنند. اشتباهات خود را بشناسید، آنها را بپذیرید و از آنها درس بگیرید.اولین گام در راه موفقیت، شناسایی اشتباهات است.
          29-
          کسی یک شبه پولدار نمی شود:
          تعریف شما از پولدار شدن چیست؟ اگر حسابتان را چند برابر کنید به خود پولدار می گویید؟ اینها سوالاتی است که عموما تریدرهای مبتدی جوابی برایشان ندارند. ایشان از یک سو رویاهای بسیار بزرگ دارند و از سوی دیگر راه رسیدن به آنها را نمی دانند. احتمال اینکه یک حساب ده هزار دلاری از بین برود یا به یک میلیون دلار برسد یک به صد است. بسیاری افراد این مساله را درک نمی کنند و با هر معامله به دنبال سود های آنچنانی هستند که امری محال است. این واقعیت که سرعت موفقیت در این بازار (مبادلات ارز) می تواند بیش از بازارهای دیگر باشد امری واضح است اما این سرعت به حدی نیست که با یک یا چند معامله میلیونر شوید. موفقیت پروسه ای است که زمان لازم دارد. برای موفقیت باید مجموع سودهای شما بیش از زیان های شما باشد. زمان لازم را به معاملات اختصاص دهید و مدام روشتان را تصحیح کنید.
          30-
          ترس دیدن ضرر:
          ترس احساس طبیعی انسان است که او را از آسیب دیدن محافظت می کند. اما همین احساس اگر بیش از حد مجال یابد مانع پیشرفت و موفقیت می گردد. از اینکه معامله شما وارد ضرر شده نترسید مگر آنکه از سیستمتان پیروی نکرده باشید. زمانی که با برنامه و روش وارد معامله شده اید ترس عاملی بی معناست که تنها می تواند جلوی سودهای بیشتر شما را سد کند. با بازار منطقی برخورد کنید و تلاش کنید که قبل از انجام معامله، هنگام انجام معامله و بعد از آن احساسات بر تصمیم گیری شما تاثیر گذار نباشد.
          31-
          در نظر نگرفتن نسبت ریسک به ریوارد:
          شما هیچ زمانی در تجارت بدون لوریج، حاضر به معامله کالایی که احتمال ضررش چند برابر امکان سودش است نمی شوید. اما زمانی که صحبت از لوریج می شود با هدف کسب سود بیشتر این ریسک را می پذیرید. انجام معامله ای که حد سود آن کمتر از حد ضررش است تنها استفاده از احتمالات علیه خویش است. سعی کنید به مبادلاتی مبادرت کنید که حد زیان به سودش، یک به یک ونیم یا بیشتر است.
          32-
          فرضیات غلط:
          فرضیات غلط از مهمترین عوامل زیان ها هستند. بازارهای با فراریت زیاد (مانند مبادلات ارز) با اینکه از قوانین و فرضیات خاصی پیروی می کنند اما هیچ چیز در آنها ثابت و همیشگی نیست. اگر اتفاقی در گذشته روی داده هیچ تضمینی نیست که در آینده آن اتفاق یا عکس آن حتما روی دهد. بازار ترکیب و تلفیقی از اتفاقات گذشته و حال است. برای خود فرضیه بافی نکنید. از روش و سیستم معاملات خود پیروی کنید. تناقضات بازار را بشناسید و از فرضیاتی که اثبات نشده اند یا متزلزل هستند پیروی نکنید.
          33-
          تاثیر شایعات:
          شایعات با اینکه مواقعی موتور متحرک بازار هستند اما زمان های بسیاری وجود دارد که بازار از شایعات پیروی نمی کند از شایعات دوری کنید حتی اگر هر از گاهی درست باشند. سعی کنید از واقعیات بازار فرضیه بسازید. برداشت های خود را با واقعیات بازار تطبیق دهید و سپس وارد بازار شوید. به این شکل حتی اگر متضرر شوید نگرانی چندانی ندارید چون شما کاری را که درست بوده انجام داده اید.
          34-
          فریب سرعت بازار:
          حرکت شدید بازار در یک جهت، تضمین کننده ادامه حرکت در آن جهت نیست. این مساله در اغلب بازارهای مالی مشاهده می شود و باعث زیان بسیاری از مبتدی ها می گردد. اگر پیش بینی کرده اید که بازار در دو روز آینده به هدف سود شما می رسد و بازار در عرض چند ساعت به قیمت مورد نظر رسید هیچ تضمینی وجود ندارد که با همان سرعت یا در همان جهت ادامه مسیر دهد. سعی کنید در سود و ضرری که پیش بینی کرده اید از بازار خارج شوید وسرعت بازار شما را فریب ندهد. اغلب روندهایی که مدت های طولانی دوام میاورند، در نمودار قیمت شیبی بین 45 تا 55 دارند. گرچه باز هم یادآوری می شود که شما باید در قیمت خروجی که قبل از آغاز معامله برای خود در نظر گرفته اید از بازار خارج شوید.
          35-
          انتقام:
          انتقام احساسی است که بعد از هر شکست سراغ هر انسانی می آید. معاملات زیان آور خود را شکست تعبیر نکنید. بدون تحلیل و از روی احساس سعی در پس گرفتن پول از دست رفته خود نداشته باشید. تنها معامله گران مبتدی بعد از شکست (قطعی یا در جریان) برای جبران زیان به حجم معامله خود می افزایند. اگر زیان کردید آنرا بپذیرید. سعی کنید دلیل آنرا بیابید. حداقل تا ساعاتی بعد از ضرر از معامله پرهیز کنید و در معامله جدید حجم آنرا افزایش ندهید.
          36-
          نداشتن استراحت:
          هر از گاهی به خود استراحت بدهید. کار کردن پیوسته انسان را خسته و دلزده میکند. نمی گویم بازار را زیر نظر نداشته باشید اما گهگاهی از بازار فاصله بگیرید و پس از استراحت، دوباره شرایط را بررسی کنید. حتی برای معاملات خود نیز استراحت را فراموش نکنید. اگر سیستم شما بصورتی است که نیاز به زیر نظر گرفتن بازار دارد در مواقع خستگی از کامپیوتر خود فاصله بگیرید. ساعاتی را که فکر می کنید بازار حرکات چندانی ندارد به استراحت بپردازید و بعد به بازار برگردید. برای کسب درآمد سلامتی خود را به خطر نیندازید. ذهن شما مهمترین ابزار حضور شما در بازار است با استراحت راندمان و بازده کاری آنرا بالا ببرید.
          37-
          رویا پردازی:
          یکی از اشتباهات رایج معامله گران مبتدی را رعایت نکردن ریسک به ریوارد (زیان به سود) دانستیم اما نقطه مقابلی نیز برای این اشتباه وجود دارد: معامله گرانی که حد سود به ضررشان بیش از حد رویا پردازانه است. آنها با انتخاب حد ضرر های کوچک در پی سودهای بیش از حد بزرگ هستند. ریسک به ریوارد آنها اغلب از یک به چهار فراتر است. عموما آنقدر معاملات در سود فرو رفته خود را نمی بندند که یا آن معاملات در برگشت با صفر بسته شوند و یا در ضرر فرو روند. آنقدر ضررهای کوچک را می پذیرند تا زمانی که متوجه می شوند سرمایه ای برای سود های بزرگ و بلند مدت ندارند.
          38-
          اعتماد به نفس کاذب:
          حتما تا به حال با افرادی مواجه شدید که چون چندین بار کاری را به درستی انجام داده اند فکر می کنند همیشه شرایط بر وفق مراد ایشان است. تصور می کنند بازار در دستان آنها است و فریب سود های گذشته را خورده و پل شکست خویش را می سازند. بازار اگر در جهت آنها حرکت نکند با آن لجبازی می کنند یا از بازار و معامله خود عصبانی می شوند اما هیچ فکر معقولی برای خروج از بحران نمی یابند. راه حل این افراد اجتناب از اعتماد به نفس کاذب است. هر میزان و هرچه معامله سودآور داشتید در زمان حال به فراموشی بسپارید و تنها تلاش کنید در مقابل معاملات حال حاضرتان بهترین و معقول ترین تصمیم را بگیرید.
          39-
          عدم آرامش:
          آرامش از مهمترین و بدیهی ترین عوامل ترید است. زمانی که مشکل یا مساله ای در زندگی خصوصی دارید ترید نکنید. اصلا به بازار نزدیک نشوید. بازار مکانی برای برون رفت از احساسات منفی شما نیست. چه بسا با تحمل ضرر احساسات منفی شما تشدید شود همانطور که همیشه توصیه شده احساس غرور و سرخوردگی ناشی از سود و زیان شما را از حالت تعادل خارج نکند. باید بتوانید احساسات خارج از بازار را نیز در زمان ترید کنترل کنید.
          40-
          استفاده از ابزارهای دارای تاخیر:
          استفاده از ابزارهای دارای تاخیر مخصوصا در استفاده از روش های تکنیکال و فاندامنتال می تواند عواقب وحشتناکی برای حساب شما داشته باشد. هر عامل تاثیر گذار غالبا در لحظه و خیلی زود تاثیر خود را روی قیمت در بازار نشان می دهد. بنابراین اگر از ابزاری استفاده کنیم که بعد از یک بازه زمانی اخطار خرید یا فروش را اعلام نماید به هیچ وجه منطقی نمی باشد. مهم ترین این ابزارهای دارای تاخیر ایندیکاتورهای لگینگ (Lagging) هستند.
          41-
          عدم یادداشت برداری از معاملات:
          در صورتی که واقعا به موفقیت و رسیدن به اهداف در بازار ایمان دارید حتما از معاملات خود یاد داشت برداری نمایید. با این کار فرد از تکرار اشتباهات جلوگیری کرده و عوامل موفقیت خود را بیش از پیش شناسایی می نماید. مکتوب کردن تمامی عوامل مهم از دیدگاه یک معامله گر در کنار یادداشت احساسات در زمان معامله، روشی کمّی برای مشاهده آماری کیفیت ترید شما می باشد.
          42-
          نداشتن راهنما:
          راهنما کسی است که شما را از اشتباهاتتان آگاه می کند و راه درست را به شما نشان می دهد. دیگر معاملات احساسی انجام نمی دهید چون باید به راهنمای خود توضیح دهید. امیدوارم درک کنید راهنما بازار را برای شما پیش بینی نمی کند، او به شما فورکست نمی دهد بلکه تنها شما را از اشتباهات بر حذر می دارد. نیازی نیست راهنما حتما یک تریدر باشد. آشنایی مختصر با مبادلات ارز هم کافیست گرچه اگر راهنمای شما معامله گری با تجربه باشد بهتر است. راهنما باید از همه شرایط شما و حسابتان آگاه باشد و متعهد باشد که هیچ اطلاعاتی از زندگی خصوصی شما به دیگران نمی دهد. راهنما تاثیر فوق العاده ای در پیش گیری از اشتباهات و تصحیح آنها دارد. برای خود راهنمایی امین بیابید.
          برد کشتی آنجا که خواهد خدای ... وگر جامه بر تن درد ناخدای

          نظر


          • #20
            جمع بندی : مراحل اصولی انجام یک معامله

            آن چه درباره مدیریت سرمایه و روانشناسی ترید (معاملات) تا به اینجا گفته شد قسمتی از اعمال و محاسباتی می باشد که باید مد نظر قرار دهیم. برای عملی کردن اطلاعات بالا در قسمت انتهایی این بخش، نمونه عملی و قدم های لازم برای مدیریت سرمایه را یادآوری می کنیم. فراموش نشود که این قدم ها باید مو به مو اجرا شود و تخطی از قسمتی از آن مساویست با از دست دادن سرمایه. برای مدیریت سرمایه این قسمت را یا کامل مطابق دستورات اجرا کنید و یا به روش خود بازگردید.1-

            تحلیل بازار : بر مبنای سیستم خود بازار را تحلیل کنید جهت آنرا تشخیص دهید و آماده معامله بشوید. اگر سیستم شما سیگنالی نمی دهد از
            وارد شدن به بازار بپرهیزید.
            2-

            تشخیص نقطه خروج : حد ضرر و سود خود را قبل از آغاز معامله تایین کنید. تایین حد ضرر و سودتان باید بر اساس تحلیل و سیستم معاملاتی شما باشد نه عوامل دیگر. اگر سیستم و روش شما حد سود و زیانتان را مشخص نکرده از وارد شدن به بازار بپرهیزید.
            3- ریسک به ریوارد : بعد از آنکه سیستم معاملاتی شما نقاط خروج را برای شما مشخص نمود، ببینید که آیا ریسک به ریوارد شما منطقی است یا خیر. اگر نسبت زیان به سود در قالبی که گفته شد نمی گنجد، بهتر است از از انجام معامله پرهیز کنید.4- محاسبه سه درصد زیان : محاسبه کنید سه درصد زیان از کل حسابتان چه مقدار می شود. اگر می خواهید بیش از سه درصد پول خود را روی یک معامله ریسک کنید از ورود به بازار بپرهیزید.5-ارزش هر پوینت زیان- سه درصد پول(دلار) حسابتان را بر میزان پوینت هایی که برای حد ضررتان در نظر گرفته اید تقسیم کنید به این صورت مشخص می شود هر پوینت ضرر شما چه میزان ضرر به شما تحمیل می کند.اگر این محاسبات را بی ارزش می دانید تا زمانی که آنها را محاسبه نکرده اید از ورود به بازار بپرهیزید.6- محاسبه مارجین برای هر پوینت – حال که فهمیدید اگر بازار در خلاف پیش بینی شما برود هر پوینت آن چه میزان ضرر برای شما به همراه دارد ارزش هر پوینت زیان را در 100 ضرب کنید.(یا میزان مارجین برای یک پوینت استاندارد آن جفت ارز را محاسبه کنید و سپس با نسبت بندی مارجین و لوریج ارزش هر پوینت ورودی را به دست آورید) مارجین درگیر پوزیشن شما باید به این میزان باشد.اگر تمایل به استفاده مارجین بیشتر از محاسبات دارید به خاطر متضرر نشدن از ورود به بازار بپرهیزید.7- مارجین کراس ریت ها – برای ارزهایی که طرف دوم آنها دلار است به محاسبات این قسمت نیازی نیست اما اگر ارز طرف دوم دلار نیست باید مارجین بدست آمده قسمت قبل را در نرخ برابری لحظه ای آن ارز نسبت به دلار ضرب کنید تا مارجین آن معامله بدست بیاید.اگر 7 قانون مدیریت سرمایه بالا را رعایت کرده اید دیگر دلیلی برای تعلل وجود ندارد از معامله خود لذت ببرید. وارد بازار شوید و نگرانی از بابت مدیریت سرمایه نداشته باشید در بدترین حالت شما سه درصد زیان می کنید که در آینده قابل جبران است.
            برد کشتی آنجا که خواهد خدای ... وگر جامه بر تن درد ناخدای

            نظر


            • #21
              مرسی بخاطر مطالب مفید ارائه شده.
              « پلن+دیسیپلین » رمز موفقیت در بازارها

              نظر


              • #22
                تحليل تکنيکال در بازار مبادلات ارز

                همانطور که در درس دوم اشاره شد، تحليل تکنيکال بررسي نمودار قيمت و شناسايي الگوهاي قيمتي در جهت پيش بيني حرکت هاي آينده بازار مي باشد. مهمترين ابزار يک تحليل گر تکنيکال (Technical Analyst) نمودار تغييرات قيمت مي باشد. در اين درس انواع نمودارها را خواهيم شناخت و با پايه اي ترين ابزار تحليل آنها يعني خطوط حمايت – ساپورت (Support) و خطوط مقاومت – رزیستانس (Resistance) آشنا خواهيم شد.
                بهتر است در همين ابتداي کار با اصطلاح بازه زماني – تایم فریم (Time Frame) آشنا شويد. همانطور که از اسم آن پيدا است بازه زماني اشاره دارد به مدت زماني که تغييرات قيمت در آن ثبت مي شود. به عنوان مثال اگر قيمت را در پايان هر هفته بر روي نمودار ثبت کرده و اين نقاط را به هم متصل کنيم، نموداري به دست مي آيد که مي گوييم بازه زماني آن هفتگي است و يا اگر اين کار را براي هر ساعت انجام دهيم، يعني قيمت را در پايان هر ساعت بر روي نمودار ثبت کنيم، نموداري با بازه زماني يک ساعته به دست مي آوريم.
                برد کشتی آنجا که خواهد خدای ... وگر جامه بر تن درد ناخدای

                نظر


                • #23
                  آشنايي با انواع نمودارها – چارت

                  نمودارها اصلي ترين ابزار تحليل تکنيکال مي باشند. هر نمودار از دو پارامتر اصلي تشکيل شده، قيمت و زمان. قيمت در محور عمودي نمودار و زمان در محور افقي قرار دارد.
                  قيمت در هر نموداري برگرفته از ارزش شاخص، کالا يا ارزش ارز اول نسبت به ارز دوم مي باشد.
                  زمان نيز بازه زماني هر نمودار را نمايش مي دهد بازه هاي زماني نمودارها از تيک چارت (تغيير لحظه اي قيمت) تا نمودارهاي ساعتي، روزانه و حتي ماهانه مي تواند متغير باشند. تغييرات قيمت در بازه هاي مختلف نمودار به اشکال متفاوتي نمايش داده مي شود. اما در کل ماهيت تفسير نمودارها در بازه هاي مختلف تفاوت چنداني ندارد.
                  برد کشتی آنجا که خواهد خدای ... وگر جامه بر تن درد ناخدای

                  نظر


                  • #24
                    نمودارهاي ميله اي – بار چارت (BarChart)

                    معمولا در آموزش نمودارها، ابتدا نمودار خطي را بيان مي کنند اما ترجيح مي دهم که ابتدا شما را با نمودار ميله اي آشنا کنم. قبل از اينکه وارد جزئيات يک نمودار ميله اي شويم مايل هستم شما را با مفهوم تايم فريم (TimeFrame) يا بازه زماني آشنا کنم. هر نمودار قيمت، بنا به انتخاب کاربر مي تواند بازه هاي زماني متفاوتي را نشان دهد از بازه يک دقيقه اي (يا تيک چارت) تا بازه زماني هفتگي و حتي ماهيانه. وقتي که شما براي نمودار خود تايم فريم يک روزه را انتخاب مي کنيد، يعني هر واحد بر روي محور زمان (محور افقي) نشان دهنده يک روز است. به همين ترتيب اگر تايم فريم يک ساعته را انتخاب کنيد، هر واحد بر روي محور افقي نمودار برابر يک ساعت خواهد بود.به بحث اصلي در مورد نمودار ميله اي برگرديم. اگر به تصوير زير توجه شود (شکل ظاهري يک نمودار ميله اي) نمودار ميله اي از تعداد زيادي از اين ميله ها (Bars) تشکيل شده که هر کدام از اينها، تغييرات قيمت را در بازه زماني انتخاب شده نشان مي هند. يعني به طور اجمالي مي گويند که در بازه زماني مورد نظر چه اتفاقي روي داده و چه تغييراتي در آن ايجاد شده است.فرض کنيم بازه زماني (تايم فريم) يک روزه را انتخاب کرده ايم. در اين حالت هر ميله نشان دهنده يک روز مي باشد. زائده سمت چپ ميله قيمت باز شدن (Open Price) را نشان مي دهد. يعني در روز مورد نظر، اولين قيمت چه عددي بوده است. زائده سمت راست قيمت بسته شدن (Close Price) را نمايش مي دهد. يعني قيمت در آخرين لحظه از آن روز را نشان مي دهد. نقطه پاييني ميله حداقل قيمتي را نشان مي دهد که در آن روز وجود داشته است (Low Price) و به همين ترتيب نقطه بالايي ميله حداکثر قيمت آن روز را نشان مي دهد( High Price). حالا دوباره به شکل ظاهري يک ميله از نمودار ميله اي نگاه کنيد و سعي کنيد مطالب گفته شده را به خاطر بسپاريد. با کمي دقت متوجه مي شويد که اگر در يک ميله (Bar) قيمت باز شدن (Open) پايين تر از قيمت بسته شدن (Close) باشد، يعني در آن بازه زماني قيمت صعود کرده و يا بالعکس. اين چهار قيمت براي هر بازه زماني بسيار مهم هستند و بعد ها استفاده زيادي از آنها خواهيم کرد. پس حتما مفهوم High، Low، Open، Close را به خوبي ياد بگيريد.
                    برد کشتی آنجا که خواهد خدای ... وگر جامه بر تن درد ناخدای

                    نظر


                    • #25
                      نمودارهاي خطي – لاین چارت (Line Chart)

                      نمودار خطي ساده ترين نوع نمودار مي باشد. در اين نوع از نمودار، قيمت هاي Close در هر بازه زماني به هم متصل شده و نمودار را به وجود مي آورند و در اين نمودار نمي توانيم قيمت Open، High، Low را مشاهده کنيم.
                      برد کشتی آنجا که خواهد خدای ... وگر جامه بر تن درد ناخدای

                      نظر


                      • #26
                        نمودارهاي شمعي – کندل استیک چارت (CandleStick Chart)

                        نمودار شمعي (Candlestick) يکي از پر کاربردترين نمودارها مي باشد که در واقع نسخه تکامل يافته نمودار ميله اي است. از اين نوع نمودار ژاپني ها در قرن هجدهم استفاده مي کرده اند که تاريخچه آن در نوع خود جالب است.همانطور که در نمودار ميله اي هر ميله نشان دهنده تغييرات قيمت در يک بازه زماني بود، در نمودار کندل استیک Candlestick نيز هر کندل نشان دهنده قيمت باز شدن، بسته شدن، قيمت حداکثر و قيمت حداقل در بازه زماني مورد نظر است. همانطور که در شکل ظاهري يک کندل مشاهده مي کنيد، هر کندل شامل يک قسمت پهن (بدنه يا Body) و دو خط نازک در بالا و پايين (Shadow) است. فاصله بين قيمت Open و قيمت Close بدنه را تشکيل مي دهد و قيمت High و Low را خط هاي باريک (سايه و Shadow نيز خوانده مي شوند) نمايش مي دهند.علت اينکه آنقدر افراد نمودار کندل استيک را بر نمودار ميله اي ترجيح مي دهند اين است که در نمودار شمعي، صعودي و نزولي بودن قيمت در هر بازه زماني به راحتي قابل تشخيص است. معمولا کندل هاي صعودي – بولیش کندل (Bullish Candle) با رنگ سبز، سفيد، آبي و يا توخالي نمايش داده مي شوند و کندل هاي نزولي – بریش کندل (Bearish Candle) با رنگ مشکي، قرمز، قهوه اي و يا توپُر نشان داده مي شوند.شکل ها و الگوهايي که کندل ها با قرار گرفتن در کنار يکديگر ايجاد مي کنند مطالب بسياري را بيان مي کنند که بعد ها مفصل به آنها خواهيم پرداخت.
                        برد کشتی آنجا که خواهد خدای ... وگر جامه بر تن درد ناخدای

                        نظر


                        • #27
                          آشنايي با تعريف ساپورت و رزیستانس S&R

                          به طور کلي براي هر معامله، نياز به سه فاکتور مي باشد تايين جهت، نقاط خروج (حدضرر و حدسود) و حجم. در گذشته در مورد تکنيک هاي مديريت سرمايه و تعيين حجم معامله به تفصيل صحبت کرديم اما دو فاکتور ديگر چيست ؟ مهمترين هدف هر تريدر براي افزايش سرمايه تشخيص جهت بازار مي باشد جهت از آن رو حائز اهميت است که سود معامله گران از تشخيص درست جهت ساخته مي شود تنها هدف بايد اين باشد که تريدر جهت غالب خريداران يا فروشندگان را تشخيص دهد و همسو با آنان وارد بازار شود. از آنجا که پويايي بازارمبادلات ارز يعني حجم و تعداد زياد خريداران و فروشندگان از تغييرات قيمت ها و جهات آنها ناشي مي شود تشخيص نقاط تغيير قدرت بين خريداران و فروشندگان از مهم ترين مباحث تحليل تکنيکال مي باشد. بنابراين نقاط تغيير جهت روند اصلي قيمت از صعودي به نزولي و يا از نزولي به صعودي از اهميت بالايي برخوردار است. نقاط حداقل (Minimum) که روند نزولي قيمت با برخورد به آنها تغيير جهت داده و به روند صعودي تبديل مي شود را نقاط حمايت يا Support (به اختصارS) مي ناميم و به نقاط حداکثر (Maximum) که روند صعودي قيمت با برخورد به آنها تغيير جهت داده و به روند نزولي تبديل مي شود را نقاط مقاومت يا Resistance ( به اختصارR) مي گوييم. درک و تشخيص نقاط S و R براي معاملات از اهميت بسيار زيادي برخوردار است. در پنج درس آينده انواع روش هاي تشخيص و استفاده از نقاط حمايت و مقاومت توضيح داده خواهد شد.
                          برد کشتی آنجا که خواهد خدای ... وگر جامه بر تن درد ناخدای

                          نظر


                          • #28
                            شناسايي اصول تشخيص ساپورت و رزیستانس S&R

                            اولين گام براي تشخيص نقاط بازگشت قيمت (S&R) مکان هايي روي نمودار مي باشد که در گذشته معامله گران نسبت به آن قيمت ها عکس العمل نشان داده اند عموما از اين نقاط در اصطلاح به ساپورت و رزيستنس چشمي ياد مي کنند.همانطور که در شکل مشاهده مي شود با دوبار برخورد قيمت به سطح قيمتي خاص زماني که بار سوم قيمت به اين سطوح مي رسد حجم زيادي از معاملات خريد به فروش يا بالعکس تبديل مي شود و از همين رو بازار در جهت معکوس حرکت مي کند.
                            برد کشتی آنجا که خواهد خدای ... وگر جامه بر تن درد ناخدای

                            نظر


                            • #29
                              اصول استفاده از ساپورت و رزیستنس Support & Resistances

                              در زمان تشخيص ساپورت S و رزیستنس R مي توان با مد نظر قراردادن قوي بودن اين سطوح، انتظار داشت قيمت در هنگام برخورد با آنها در خلاف جهت روند قبلي حرکت کند و معامله در جهت خلاف روند قبلي بايد انجام شود. البته تا زماني که تجربه و دانش تشخيص بجا و درست محدوده هاي S&R را بدست نياورده ايد توصيه نمي شود که به اين شکل معامله کنيد .
                              برد کشتی آنجا که خواهد خدای ... وگر جامه بر تن درد ناخدای

                              نظر


                              • #30
                                اصول درجه اهميت ساپورت و رزیستنس S&R

                                درجه اهميت ساپورت و رزيستنس به عوامل گوناگوني مربوط است. اما در اينجا به ساپورت و رزيستنس هاي مختلف و درجه اهميت آنها خواهيم پرداخت.
                                ساپورت و رسيستنس چشمي: همانطور که در گذشته ذکر شد معمول ترين نقاط بازگشت بازار نقاطي است که در گذشته بازار نسبت به آنها عکس العمل نشان داده است. درجه اهميت S و R چشمي به عوامل گوناگوني بستگي دارد. هر چه تعداد دفعات بازگشت قيمت از سطحي بيشتر باشد اهميت آن قيمت بيشتر است اگر قيمتي در S يا R سه بار باز گشته باشد بسيار اهميت بيشتري نسبت به خطي دارد که تنها يک بار قيمت از آن مکان بازگشته است. هرچه S يا R در نمودار بلند مدت تري مورد بررسي قرار بگيرد اهميت آن سطوح بيشتر مي باشد. به عنوان مثال بايد درک کنيم اهميت ساپورت و رزيستنس در نمودار هفتگي بيشتر از نمودار چهار ساعته و در نمودار چهار ساعته بسيار قوي تر از نمودار 15 دقيقه است. نکته ديگر، ساپورت رزيستنس هاي احساسي مي باشد، ساپورت و رزيستنس هايي که بازار در گذشته هاي دور به آنها رسيده و بازار سالهاست که آن قيمت را مشاهده نکرده. S و R ديگري که در اين دسته جاي مي گيرد نقاط Even مي باشد نقاط Even در مبادلات ارز قيمت هايي است که از پنج رقمي که عموما ارزها در مقابل يکديگر محاسبه مي گردند دو رقم سمت راست به عدد دو صفر برسد. از آنجا که در جاهايي که بازار به رقم صحيح دو صفر مي رسد نرخ برابري يک واحد اصلي تغيير ميکند از لحاظ احساسي بازار نسبت به اين اعداد واکنش نشان مي دهد. مثال اين مورد زماني است که نرخ برابري يورو به دلار از 1.2999 به 1.3000 مي رسد. در اين زمان شايد بازار نسبت به تغيير برابري اين جفت عکس العمل نشان بدهد و اجازه رسيدن قيمت به سطوح بالاتر را ندهد. در درس هاي آينده با ساپورت و رسيستنس هاي ديگري نيز آشنا خواهيم
                                برد کشتی آنجا که خواهد خدای ... وگر جامه بر تن درد ناخدای

                                نظر

                                پردازش ...
                                X