اطلاعیه

بستن

راهنمای فروم - حتما بخوانید

با سلام

قابل توجه کاربران محترم تالار گفتگو

قبل از ارسال پست یا ایجاد موضوع جدید، تاپیک قوانین و راهنمای فروم را مطالعه نمائید.

کاربران و مخصوصا تازه واردین لطفا دقت باشید که هرگونه پیشنهاد مدیریت سرمایه یا فروش تحلیل و یا برگزاری کلاس و ... که خارج از محیط عمومی فروم باشد را به هیچ عنوان بدون تحقیق و کسب اطلاعات کامل و کافی دنبال نکنید در غیر این صورت مسئولیت و عواقب آن بر عهده خود شخص می باشد.

همچنین لازم به ذکر است مسئولیت ارتباطات خارج از پست های عمومی فروم اعم از پیام خصوصی یا چت یا دیداری یا شنیداری با سایر اعضای فروم کاملا با خود اعضا هست و وارد کردن آن به صورت عمومی در فروم ممنوع است. برای امنیت بیشتر جهت گرفتن پاسخ سوالات خود از انجمنها استفاده نمایید.

دوستان توجه داشته باشند که تمامی بخش های اختصاصی و عمومی فروم کاملا رایگان بوده و به هیچ عنوان نیاز به پرداخت وجه به هیچ کس برای باز شدن دسترسی نیست.

منتها به این دلیل که در این بخش ها معمولا کار تیم ورک و گروهی انجام میشود، مناسب ورود افراد با شرایط خاصی است که مدیر آن بخش تعیین میکند و برای همه افراد کارایی ندارد چون مستلزم بر عهده گرفتن مسئولیت یا دانش کافی در آن حوزه می باشد.

لذا ضمن پوزش از کاربرانی که تقاضای دسترسی آن ها به بخش های اختصاصی توسط مدیران بخش رد میشود، توصیه میکنیم که پس از فراگیری موضوعات عمومی و تخصصی فراوانی که در روی فروم قرار دارد چنانچه برنامه ویژه ای برای کار در بخش های اختصاصی و کار گروهی دارند آن را مکتوب برای مدیران هر بخش بنویسند و سپس اقدام به درخواست دسترسی بکنند.


با احترام
مشاهده بیشتر
مشاهده کمتر

همه جیز اینجا پیدا میشه از مطالب جالب و خواندنی تا درد دل

بستن
X
 
  • فیلتر کردن
  • زمان
  • نمایش
پاک کردن همه
پست های جدید

  • هی روزگار...

    نبردهای زندگی همیشه به نفع قویترین ها پایان نمی پذیرد، بلكه دیر یا زود برد با آن كسی است كه بردن را باور دارد...

    نظر


    • الان شریعتمداری و اصغرزاده داشتن تو شبکه 3 مناظره می کردن....انگار که بخوای بین سل و سفلیس یکی رو انتخاب کنی!

      نظر



      • "بیست سال بعد، بابت کارهایی که نکرده*ای بیشتر افسوس می*خوری تا بابت کارهایی که کرده*ای. بنابراین روحیه تسلیم*پذیری را کنار بگذار.
        از حاشیه امنیت بیرون بیا. جستجو کن. بگرد. آرزو کن. کشف کن "

        مارک تواین
        نبردهای زندگی همیشه به نفع قویترین ها پایان نمی پذیرد، بلكه دیر یا زود برد با آن كسی است كه بردن را باور دارد...

        نظر


        • ترجیح میدهم پول سیگار و قلیانی را بدهم که صادقانه رویش نوشته سرطان زا تا پول آبمیوه ای که به دروغ رویش نوشته 100% طبیعی...
          نبردهای زندگی همیشه به نفع قویترین ها پایان نمی پذیرد، بلكه دیر یا زود برد با آن كسی است كه بردن را باور دارد...

          نظر


          • فکر کردن من را پولدار نکرد، صبر کردن برایم سودآور بود.



            تریدر بزرگ وال استریت جس لیورمور

            ایچیموکو سر مشقی است برای آنان که به فراتر از افق های خویش می اندیشند .



            نظر


            • جس لیورمور را می شناسید؟


              جس لیورمور (۱۹۴۰-۱۸۷۷) قطعاً یکی از بزرگترین تریدرهای تاریخ است. او از سن۱۴ سالگی بعنوان پادو در یکی از کارگزاریهای بوستون شروع به کار کرد. استعداد فوق العاده او در ریاضیات باعث شد که او به وجود "الگوهایی" در نوسانات قیمتها پی ببرد و این زمانی بود که اکثر مردم نوسانات قیمت را تصادفی می دانسته و روی سهام قمار میکردند. او نخستین ترید خودش را با خرید۵ دلار از سهمی آغاز کرد که سیستمش سیگنال خرید داده بود و دو روز بعد سهم را با۱۵/۳ دلار سود نقد کرد.
              در آن روزها مغازه هایی برای قمار روی نوسانات زنده بازار وجود داشت و جس با سیستمش آنقدر در این مغازه ها موفق عمل کرد که تمام این مغازه ها ورود جس را به محل کسبشان ممنوع کردند. جس که در سنی حدود ۲۰ سال توانسته بود ده هزار دلار پول نقد داشته باشد برای خرید و فروش به وال استریت رفت. یکی از مهمترین درسهایی که او در ۵ سال اول تریدش یافت گرفته بود این بود که وقتی شروع به استفاده از یک سیستم مطمئن کرد با رعایت کامل دیسیپلین، هرگز خارج از سیگنالهای سیستم ترید نکند، درسی که برایش به قیمت چند هزار دلار تمام شده بود.
              جس به سرعت در وال استریت ورشکست شد و به بوستون باز گشت. جس شروع کرد به بررسی دلایل شکستش در وال استریت و متوجه شد که سیستم او یک سیستم بی نقص اسکالپینگ (ناخنک زنی) است که بر مبنای قیمت زنده عمل میکند و به سرعت و با چند پوینت سود خارج میشود. در حالی که در وال استریت تا رسید خرید شما از کارگزار نرسد، شما نمیتوانید متوجه شوید که نماد مورد نظر را به چه قیمتی خریده اید.
              جس به سرعت و با چند ترید موفق در مغازه ها پولش را بدست آورد و شروع کرد به تدوین سیستمی برای خرید در وال استریت.
              بازگشت جس به وال استریت در۱۹۰۱ با۵ برابر شدن سرمایه اش همراه بود:۵۰ هزار دلار نقد. پولی که بازهم با درسی دیگر از دست رفت. جس درست۲ روز صاحب۵۰ هزار دلار نقد بود. درس۵۰ هزار دلاری که جس را بار دیگر ورشکست کرد، این بود: به توصیه های دیگران توجه نکن.
              روزی لیورمور با یکی از دوستان قدیمی خود در کارگزاری صحبت میکردند که شخصی به دوست لیورمور گفت: سهم الف را بفروش، پایین می اید. دوست جس میگوید: اما بازار گاو (صعودی) است. و اینجا بود که جس در می یابد که او در تمام این سالها بیشتر به نوسانات (swing) کوچک نظر داشته تا حرکتهای بزرگ. با تمرکز بیشتر روی حرکات بزرگ و طراحی یک سیستم خوب، لیورمور شروع به کسب درآمد از بورس میکند. او میگوید: فکر کردن من را پولدار نکرد، صبر کردن برایم سودآور بود.
              یک درس گران قیمت دیگر: جس پی می برد که بازار به قله رسیده و زمان سقوط فرارسیده. او شروع به فروش میکند اما قیمتها هرروز بالاتر میروند تا اینکه او با ضرر هنگفت از بازار خارج میشود. چندی بعد از این زیان بزرگ، تغییر روند قیمتها آغاز میشود و پیش بینی جس درست از آب در می آید. اینجا بود که جس درس بزرگ دیگری گرفت: عامل زمان. یک تحلیلگر باید بتواند زمان درست ورود و خروج از یک ترید را درست تشخیص دهد تا موفق شود.
              لیورمور زمان برگشت بزرگ۱۹۰۷ را چنان درست تشخیص میدهد که تنها در روز۲۴ اکتبر۱۹۰۷ سه میلیون دلار سود میکند. این فروشهای او چنان موثر عمل کردند که مورگان (از کسانی که چند سال قبل از این سقوط با دادن۲۰ میلیون دلار به وال استریت آنرا از ورشکستگی نجات داد) شخصاً از جس میخواهد که فروش را متوقف کند والا به تنهایی بازار را نابود میکند. بعد از این روز او به خرس بزرگ وال استریت مشهور شد.
              یکی از مهمترین دستاوردهای لیورمور در ترید تشخیص محدوده های مقاومت و حمایت توسط اوست. اصل دیگری که تقریباً همه بزرگان بازار بعد از او هم رعایت میکنند، خرید پله ای است. لیورمور همیشه به صورت پله ای به معاملات وارد میشد با رعایت این نکته که در خرید همیشه قیمت خرید در پله دوم بالاتر از اول بود، قیمت خرید در پله سوم بالاتر از دوم و .... در فروش هم به عکس. او همیشه قبل از ورود به یک ترید محاسبه میکرد که چه تعداد سهم خواهد خرید و همیشه حدود۲۰٪ سرمایه ای که برای این ترید را کنار گذاشته بود درگیر میکرد. اگر قیمت در جهت میلش پیش میرفت در پله های بعدی بقیه سرمایه را وارد میکرد والا با ضرر کمی خارج میشد.
              لیورمور معتقد بود که پایین بخر و بالا بفروش غلط است و باید بالا خرید و بالاتر فروخت.
              لیورمور برای هر معامله یک عامل زمان هم قایل بود و پیش از ورود میدانست که این ترید تا چه زمانی باز است و به عبارت دیگر او نقطه خروج با ضرر زمانی هم داشت.
              نکات اصلی روش او بدین ترتیب بود:
              - او صبر میکرد تا بازار جهت دار شود.
              - صنایع پیشرو در جهت بازار را بررسی کرده و سهام پیشرو در آنها را شناسایی می نمود.
              - حجم یکی از ارکان اصلی سیستم او بود.
              - آنقدر صبر میکرد تا نماد مورد نظر سیگنال بدهد و سپس با اطمینان و بدون تجدید نظر وارد میشد.
              - به محض حرکت سهم در جهت دلخواه، خرید پله ای را شروع میکرد.
              - صبور با سهم همراه میشد و به نوسانات کوچک قانع نمیشد.
              یکی از زیباترین ترفندهای او را در زیر میخوانید:
              زمانی او ده میلیون پیمانه (واحد آتیه غلات) ذرت و۱۰ میلیون پیمانه جو فروخته بود. ناگهان یکی از بزرگان بازار(آقای الف) شروع به خرید ذرت و جو میکند. جس میدانست که اگر بخواهد پوزیشنهای فروشش را به قیمت بازار ببندد، خودکشی کرده است (او خیلی کم به قیمت بازار وارد میشد و همیشه نقطه ورود داشت. اهمیت این نکته در گریز از لورج بازار است). او بدنبال راهی بود که بتواند با حداقل ضرر پوزیشن های زیان دهش را ببندد. او فکر کرد حالا که نمیتواند از آقای الف ذرت و جو در قیمت کم بخرد، بهتر است از دیگران بخرد. از آنجایی که میدانست آقای الف کمتر به جو نظر دارد، از طمع و احساسات تردرها بهترین استفاده را کرد و در یک روز۴ دستور خرید۵۰۰ هزار پیمانه ای ذرت به۴ کارگزار بزرگ آتیه میدهد و همزمان۴ دستورفروش۵۰ هزار پیمانه ای جو. با فعال شدن ۴ دستور فروش جو، قیمت جو شروع به افت میکند و تریدرهای بازار احساس میکنند که اتفاقی برای آقای الف افتاده و چون میدانستند او مقدار زیادی ذرت دارد، پیش بینی میکنند که افت بعدی متعلق به ذرت است. پس ناگهان بازار شروع به فروش ذرت کرده و لیورمورد در فرصت مناسب تمام۱۰ میلیون پیمانه ذرتش را خریده و سپس به سرعت پوزیشنهای جو را هم با تنها۳۰۰۰ دلار ضرر می بندد. جالب اینجاست که قیمت به سرعت به روند صعودی خود برگشته و۲۵ سنت بالا میرود که میتوانست به معنای ورشکستگی دیگری برای او باشد.
              از دیگر تجربیات او تست بازار بود (اهمیت حجم). زمانی که او میخواست حجم بالایی از سرمایه را وارد کند، ابتدا با مقدار کم در جهت عکس وارد میشد و بر اساس توانایی بازار در جذب این سرمایه، وارد ترید میشد.
              او بازهم سقوط بزرگ۱۹۲۹ بازار را درست پیش بینی کرد و در زمان سقوط او فقط پوزیشن فروش داشت. اینبار نام او تیتر اول نیویورک تایمز شد. بسیاری او را مقصر این سقوط قلمداد کردند و سیل نامه های تهدید آمیز به سویش روان شد.
              لیورمور در سال۱۹۴۰ کتابی چاپ کرد که رکود شدید بازار مانع از فروش خوب آن شد. او نهایتاً در افسردگی شدید ناشی از شکست در زندگی خصوصی در۲۸ نوامبر۱۹۴۰ با شلیک گلوله ای پوزیشن۶۳ ساله زندگیش را بست.

              نظر


              • سرهنگ ساندرس

                سرهنگ ساندرس یک روز در منزل نشسته بود در این میان نوه اش آمد و گفت: بابابزرگ این ماه برایم یک دوچرخه میخری؟





                او نوه اش را خیلی دوست می داشت، گفت: حتماً عزیزم، حساب کرد ماهی ۵۰۰ دلار حقوق بازنشستگی میگیرم و حتی در مخارج خانه هم می مانم. شروع کرد به خواندن کتاب های موفقیت.
                در یکی از بندهای یک کتاب نوشته بود: قابلیت هایتان را روی کاغذ بنویسید. او شروع کرد به نوشتن.
                دوباره نوه اش آمد و گفت: بابا بزرگ داری چه کار می کنی؟
                پدربزرگ گفت: دارم کارهایی که بلدم را مینویسم. پسرک گفت: بابابزرگ بنویس مرغ های خوشمزه درست می کنی. درست بود.
                پیرمرد پودرهایی را درست می کرد که وقتی به مرغ ها میزد مزه مرغ ها شگفت انگیز می شد.





                او راهش را پیدا کرد. پودر مرغ را برای فروش نزد اولین رستوران برد اما صاحب آنجا قبول نکرد، دومین رستوران نه، سومین رستوران نه، او به ۶۲۳ رستوران مراجعه کرد و ششصدوبیست و چهارمین رستوران حاضر شد از پودر مرغ استفاده کند.
                امروز کارخانه پودر مرغ کنتاکی در ۱۲۴ کشور دنیا نمایندگی دارد و اگر در آمریکا کسی بخواهد عکس سرهنگ ساندرس و پودر مرغ کنتاکی را جلوی در رستورانش بزند، باید ۵۰ هزار دلار به این شرکت پرداخت کند.
                ویرایش توسط مصطفی : https://www.traderha.com/member/9-مصطفی در ساعت 11-03-2012, 11:27 AM
                با افتتاح حساب live نزد بروکر pcm از طریق لینک زیر میتوانید تحلیلهای رایگان را در گروه اختصاصی تلگرام دریافت کنیدو همچنین درصدی از کارمزد معاملات.

                https://pcmgate.co/fa/register?refID=MTE1NDc4Ng==

                پس از افتتاح حساب لطفا اسم و شماره اکانت خود را در پیغام خصوصی و یا از طریق آیدی زیر اعلام نمایید.

                https://t.me/Mostafatrader


                نمونه تحلیل و نتایج را می توانید در تاپیک زیر مشاهده کنید :

                https://www.traderha.com/forum/مباحث...�ی-مصطفی

                کانال تلگرام تحلیلی جفت ارزها :

                https://t.me/signalhha

                نظر



                • چندی پیش در سایت*های خبری فهرستی از میلیاردرهای ایرانی منتشر شد؛ فهرستی که سی ثروتمند ایرانی را به همه معرفی می*کرد. در این فهرست سی نفره تنها نام یک زن به چشم می*خورد؛ سیده فاطمه مقیمی۵۲ ساله.
                  وی در این فهرست با یک رتبه پائین*تر از اسدالله عسگر اولادی هشتمین میلیاردر ایرانی و ثروتمندترین زن ایران معرفی شده بود.
                  او رئیس یک شرکت حمل*ونقل بین*المللی و رئیس شورای بانوان بازرگان، اتاق بازرگانی تهران است. سمت*های دیگری هم دارد و چند سالی هم در انجمن زنان مدیر کار آفرین فعال بوده است. اما بیش از همه این سمت*هایش خود را یک کار آفرین می*داند.
                  او از تبعات اعلام میلیاردر اعلام شدنش سخن می*گوید و از تماس*هایی که بعد از انتشار این فهرست با او گرفته شده تا برخی از دوستانش که بعد از اعلام این خبر برای همیشه ارتباط شان را با او قطع کرده*اند:




                  خانم مقیمی بالا خره جزو ۱۰ میلیونر ایرانی بودید یا ۱۰ میلیاردر ایرانی؟ خبرهای ضد و نقیضی در این باره منتشر شده است؟
                  من فکر می*کنم میلیون عدد پائینی است و دیگر بیشتر اقشار جامعه یک میلیون تومان را دارند و بنابراین همه میلیونرند. اما درباره میلیاردر بودن، با توجه به اینکه هر کدام مان بیست سی سال است کار می*کنیم و حداقل یک آپارتمان صد و پنجاه متری وسط شهر داریم که ارزش آن بر اساس محاسبات بازار حدود یک میلیارد هست. پس همه مان در این رده میلیاردر هستیم.اما آن فهرستی که منتشر شد بحث دیگری بود که به میان آورده شد.
                  چه بحثی؟
                  فکر می*کنم هدف از انتشار این فهرست آن بود که می*خواستند قبح اینکه افراد میلیاردر بودن*شان را پنهان می*کنند، بشکنند.
                  یعنی شما ثروتمند بودن*تان را پنهان نمی*کنید و برای همین است که در این فهرست قرار گرفته*اید؟
                  خیر- همه کسانی که در این فهرست قرار گرفته*اند فارغ از هر چیزی اعضای هیات نمایندگان اتاق بازرگانی هستند. یعنی هر ۳۰ نفر عضو اتاق اند و حتی یک نفر هم خارج از این اعضا در این فهرست معرفی نشدند.
                  به هر حال ملاکی برای انتخاب شما وجود داشته است و گرنه عضویت شما در اتاق بازرگانی به تنهایی که نمی*تواند ملاک انتخاب*تان به عنوان ثروتمندترین زن ایران قرار گرفته باشد؟
                  این موضوع و ارائه این فهرست کلا دوجنبه داشت اینکه از یک طرف خواسته بودند با انتشار آن افراد را خراب کنند. در قسمت ابتدای این فهرست از ثروتمندان بدگویی کرده بودند و بعد اضافه کرده بودند چون این افراد مالیات پرداخت می*کنند و بر اساس میزان مالیاتی پرداختی*شان طبقه بندی شده*اند.
                  یعنی پرداخت مالیات ملاک میلیاردر بودن افراد شمرده شده بود؟
                  نه من گفتم از پرداخت مالیات در این فهرست به عنوان یک گزینه مثبت حرف زده و گفته*اند آدم*هایی به این شرح مالیات هم می*پردازند یعنی از دوبعد مثبت و منفی فهرستی را تنظیم و اعلام کرده*اند.
                  آن طور که من این فهرست را دیدم در کل نگاه منفی در آن وجود نداشت و فقط سی نفر از میلیاردرهای ایرانی را معرفی کرده بود. چرا فکر می*کنید با انتشار آن خواسته بودند افرادی را خراب کنند ؟ شما از اینکه در این فهرست به عنوان یکی از ثروتمندان ایران معرفی شده*اید حس خوبی ندارید؟
                  نه منفی نبود. آن فهرست نگاه جامعه را به نوعی انعکاس داده بود و اینکه جامعه به ثروتمندان دید خوبی ندارد. اما من اصلا فکر نمی*کنم پدیده ثروتمند یا میلیاردر بودن منفی است. اما خیلی*ها همان بخش ابتدایی این فهرست و توضیحی که درباره منش ثروتمندان داده بود را گرفتند و برداشت منفی کردند.
                  مگر ثروتمندان چه منشی دارند؟ آیا آنطور که فیلم*ها نشان می*دهند واقعا پولدارها آدم*های بدجنس و فقرا آدم*های مهربانی هستند؟
                  صرف ثروتمند یا فقیر بودن افراد هیچ*چیزی را درباره*شان نشان نمی*دهد. هیچ وقت نمی*توان گفت که حتما فقرا آدم*های مهربان و پولدارها انسان*های خبیثی*اند. اینها کلیشه و کاملا اشتباهند. ثروت هم فقط یک فاکتور است، چه بسا که آن آدم ثروتمند آنقدر خوب بوده که خدا به کار و زندگی*اش برکت داده است. من اصلا فکر نمی*کنم که انسان*ها باید ثروتشان را پنهان کنند. نمی*دانم چرا در جامعه ما این پدیده آنقدر رواج یافته که به هرکس که می*رسی از نداری می*نالد.مثلا وقتی از کسی پانصد تومان قرض می*خواهی محال است نگوید کاش زودتر گفته بودی تا چند ساعت قبل داشتم اما حالا ندارم.یعنی همه انگار از واقعیت فرار می*کنیم. کسی که کار می*کند و مالیاتش را می*پردازد و درآمد خوبی دارد چرا باید درآمد و ثروتش را انکار کند. اصلا پولدار بودن در دین اسلام هم تقبیح نشده است مگر تعدادی از امامان ما پولدار نبودند و کار اقتصادی نمی*کردند.
                  پس با توجه به این صحبت*هایی که مطرح کردید این فهرست را حقیقی می*دانید؟چون ابتدای بحث نسبت به صحت آن ابراز تردید کردید و گفتید دقیقا ملاک انتخاب افراد را نمی*دانید؟ پس با توجه به این صحبتها و اینکه تنها زن این فهرست سی نفره بودید می*پذیرید که ثروتمندترین زن ایرانی هستید؟
                  نه من این فهرست را واقعی نمی*دانم.
                  پس هشتمین میلیاردر ایرانی شما نیستید؟و ثروتمندترین زن ایران؟
                  خیر من هشتمین میلیاردر ایران نیستم و اساسا فهرست را هم واقعی نمی*دانم بجز من هم خیلی از دوستانی که در این فهرست هستند اصلا در رده میلیاردر به آن معنا مطرح نیستند. بیشتر این افراد آدم*های مدیر، مدبر و زحمتکشی هستند اما به نظرم در حق*شان کم لطفی شده است. آنها به غلط به عنوان میلیاردر معرفی شده*اند و زندگی*شان تحت تاثیر این فهرست غیر واقعی قرار گرفته است.
                  شما هم همین طور بودید یعنی پس از اعلام این فهرست زندگی*تان تحت تاثیر قرار گرفت؟
                  بله. همین الان اگر ایمیلم را به شما نشان دهم پر است از در خواست وام و کمک مالی. تعدادی از ایمیل*هایی که برایم آمده است را نگه داشته*ام، تلفن*ها را که نتوانستم ضبط کنم.
                  چه کسانی و از چه قشرهایی از شما درخواست کمک کردند؟
                  کسانی که قصد ازدواج داشته تا افرادی که قصد راه*اندازی کسب و کار داشتند در این مدت با من تماس گرفتند. یعنی هر کس که به هر دلیلی به پول احتیاج داشت در این مدت با من تماس گرفت.
                  شما چه جوابی به آنها می*دادید؟
                  من تقریبا پاسخ همه را دادم یعنی هیچ تماسی را نافرجام نگذاشتم حتی وقتی به دفترم زنگ زدند در اوج کار سعی کردم پاسخگویشان باشم.
                  به آنها کمک مالی هم کردید؟
                  خیر.
                  پس چه پاسخی به آنها دادید؟
                  به من می*گفتند چون خیلی میلیاردر هستید به ما کمک کنید و من جواب می*دادم من میلیاردر نیستم. ولی اگر فکر می*کنید در جایگاهی که هستم می*توانم کمک کنم در خدمتم. بارها در این مدت برای افراد مختلف توضیح دادم که اگر فکر می*کنید من صدها میلیارد تومان پول دارم اشتباه می*کنید من نمی*توانم چک*هایتان را پاس کنم.
                  یعنی مردم برای پاس کردن چک*های برگشتی*شان هم با شما تماس می*گرفتند؟
                  بله و من پاسخ می*دادم چنین توانایی ندارم.ولی راهنمایی*شان می*کردم مثلا به کسی که قصد راه انداختن کاری جدید را داشت گفتم حاضرم مشاوره بدهم و کمکت کنم و این کار را هم کردم. حتی یک بار پزشکی برایم ایمیل فرستاد و از من خواست که برای تحقیقات پزشکی که قصد دارد دور دنیا انجام دهد کمکش کنم.
                  کمکش نکردید؟ چون همان*طور که می*دانید در همه جای دنیا افراد ثروتمند در کارهای عام*المنفعه شرکت دارند و حتی در مواردی این گونه که برای همه مردم منافع مشترک به دنبال دارد سرمایه*گذاری می*کنند اما این موضوع در ایران چندان عرف نیست؟
                  به هیچ عنوان با این کمک*ها مخالف نیستم و مطمئن باشید اگر چنین ثروتی داشتم حتما کمک
                  می*کردم و همین الان هم در سطح خودم چنین فعالیت*هایی انجام می*دهم.
                  چه فعالیت*هایی؟
                  من به عنوان یک ایرانی مسلمان مثل خیلی*های دیگر عادت کمک به دیگران را دارم و اگر توانایی مالی*ام افرایش یابد قطعا این کمک*ها را نیز افزایش خواهم داد و هیچ بحثی در آن ندارم اما به همه کسانی که تماس می*گرفتند هم می*گفتم که من آن سوپر میلیاردری که فکر می*کنید نیستم.
                  می دانید این فهرست سی نفره از سوی چه نهاد یا سازمانی تنظیم و انتشار داده شد؟
                  نه اصلا هم پیگیرش نشدم. چون کلا نگاه مثبت به موضوعات دارم فکر کردم حتما نیت تنظیم*کننده آن خیر بوده است.شاید نتیجه*اش هم همین بود که الان با شما صحبت می*کنم و این موضوع را به همه می*گویم یا به چند نفر با حرف*هایم توانستم کمک کنم.
                  درباره فهرست و چگونگی صحت و سقم آن هم برای کسانی که زنگ می*زدند توضیح دادید؟
                  بله وقتی می*پرسیدند توضیح می*دادم. مثلا یکی از من می*خواست در معامله تجاری شریک مالی*اش شوم.حتی یک نفر از من خواست شرایط تحصیل*اش در کانادا را فراهم کنم یعنی کارهای اقامتش را انجام دهم تا او هم بعدا در ازای این کمک برای من کار کند یعنی طیف متفاوتی از درخواست*های کمک را دریافت کردم که مجبورمی شدم در قبال هر یک توضیحی بدهم.
                  این تماس*ها شما را ناراحت می*کرد؟
                  نه ! واقعا نه. چون احساس می*کردم خیلی*ها اعتقادی زنگ می*زنند و قصد سواستفاده یا نیت بدی ندارند.یک نفر از حرم امام رضا زنگ زد و گفت خوابت را دیده*ام و حتی پشت تلفن هق هق گریه می*کرد، هنوز هم وقتی یادش می*افتم واقعا متاثر می*شوم.این آدم بعد از صحبت با من گفت آنقدر انرژی گرفته*ام که انگار همه خواسته*هایم را اجابت کرده*ای و توانسته*ای با ایده*هایت راه را به من نشان دهی. خیی اوقات با این کمک*ها می*توان مشکلات افراد را حل کرد.
                  شما خودتان را یک آدم ثروتمند می*دانید؟
                  من از محبت و عشق خیلی ثروتمندم.
                  از نظر مادی چطور؟ بالاخره شما صاحب یک شرکت حمل*ونقل بین*المللی هستید؟
                  اولا اینکه یک آدم می*تواند با هزار تومان احساس ثروتمندی کند و آدم دیگر با میلیاردها تومان چنین حسی نداشته باشد و احساس فقر کند. بنابر این تو هرگز نمی*توانی از من چنین سوالی بپرسی و پاسخت را بگیری. اما اگر از نظر صفرها بپرسی من یک زندگی عادی دارم. مثلا اگر امروز اراده کنم ماشینم را عوض کنم شاید نتوانم این کار را کنم. ولی چیزهایی را که دارم درباره*اش حرف می*زنم و از کسی هم چیزی را پنهان نمی*کنم. بعد از ۳۰ سال کار کردن این طبیعی است که من و همسرم که وارث میراث پدری*مان هم بوده*ایم ثروتی اندوخته باشیم. ولی اضافه بر همه اینها زمانی می*توانی بگویی چه کسی از دیگری پولدارتر است که همه خود اظهاری درباره اموال*شان کنند، در این صورت امکان مقایسه فراهم می*شود.
                  در این فهرست آقای عسگر اولادی از نظر ثروت بالاتر از شما و محمد مهدی رئیس زاده پائین*تر از شما قرار گرفته*اند؟ با توجه به این نکته*ای که گفتید می*دانید تفاوت ثروت شما با نفر بالایی و پائینی*تان چقدر است؟
                  نه من چه می*دانم. به دلیل اینکه هیچ وقت تاکنون اظهاری در این باره نکرده*اند. البته آقای عسگر اولادی از معدود آدم*هایی است که خیلی صادقانه و راحت درباره ثروت*شان سخن می*گوید، ولی در مورد همین آدم هم که درباره این موضوع صحبت می*کند من دقیقا نمی*دانم فاصله*ام با ایشان در این فهرست چگونه رده*بندی شده است.
                  بعد از اعلام این فهرست در رفتار اطرافیان تان هم تغییری احساس کردید؟منظورم نزدیکان و دوستان*تان است؟
                  بله تغییر مشخص دیدم. حتی دو سه نفری که فکر می*کردم به من نزدیکند رسما با من برخورد کردند.
                  چه برخوردی؟
                  مثلا به من گفتند تو فکر می*کردی ما احمق بودیم و نمی*فهمیدیم. تو تمام این مدت از ما ثروتت را پنهان می*کردی مردم که بیهوده از این حرف*ها نمی*زنند و حتی حالت برخورد هم پیش آمد.
                  یعنی با کسی دعوایتان هم شد؟
                  بله یک نفر اصلا با من قطع رابطه کرد.
                  پس اعلام این فهرست برایتان دردسرساز هم شد؟
                  بله- فکر می*کنم در مجموع از این قصه دوستانم خوشحال و دشمنانم ناراحت شدند. چون اگر کسی واقعا دوست من بود درست یا غلط باید از شنیدن چنین خبری خوشحال می*شد، برای خودم هم دستاورد مثبتی داشت که توانستم دوستانم را الک کنم یعنی دوستان واقعی*ام را شناختم.
                  شنیده*ام که قرار بوده معلم یا مترجم زبان شوید، ولی الان درست یا غلط به عنوان یک میلیاردر و البته رئیس شرکت حمل*ونقل شناخته می*شوید چه احساسی در این باره دارید؟
                  من قرار نبود معلم یا مترجم زبان شوم من مهندس عمرانم. من نمی*دانم چرا این نکته الکی درباره من بزرگ شده است. من در بیوگرافی*ام هم گفته*ام وقتی به ایران آمدم بعد از تحصیلاتم در یک شرکت به عنوان مترجم کارم را شروع کردم یعنی در یک مقطع زمانی از دانش زبانی*ام استفاده کردم و بر حسب اتفاق در آن شرکت که شرکت حمل*ونقل بود به این صنعت علاقه*مند شدم و کارم را در این رشته شروع کردم.
                  Think / Act / Enjoy

                  نظر


                  • گاهی دلت میخواهد به بعضی ها بگویی باش حتی اگر من دیگر نباشم،



                    و پــــــــــــــــــــــدر یکی از آنهاست اما افسوس...




                    نبردهای زندگی همیشه به نفع قویترین ها پایان نمی پذیرد، بلكه دیر یا زود برد با آن كسی است كه بردن را باور دارد...

                    نظر


                    • نوشته اصلی توسط Mohammad-H نمایش پست ها
                      گاهی دلت میخواهد به بعضی ها بگویی باش حتی اگر من دیگر نباشم،



                      و پــــــــــــــــــــــدر یکی از آنهاست اما افسوس...





                      وقتی پشت سر پدرت از پله ها میای پایین و میبینی چقدر آهسته میره ، میفهمی پیر شده !
                      وقتی داره صورتش رو اصلاح میکنه و دستش میلرزه ، میفهمی پیر شده !
                      وقتی بعد غذا یه مشت دارو میخوره ، میفهمی چقدر درد داره اما هیچ چی نمیگه...
                      و وقتی میفهمی نصف موهای سفیدش به خاطر غصه های تو هستش ، دلت میخواد بمیری

                      نظر


                      • نوشته اصلی توسط PCMFund نمایش پست ها
                        یه ماهواره واسه رسیوت و یک مودم جی اسم فلشی ها واسه سندت میتونی کار کنی به همین سادگی !

                        البته خوب هزینه داره و فکر کنم 200 300 ت واسه قطعات دی وی بی و مودم جی اس ام پات آب بخوره !
                        نوشته اصلی توسط mehrmts نمایش پست ها
                        با همون مودم جی اس ام هم کار حل میشه یکم سرعتش کمه ولی عوضش همه جا اینترنت داری داداش
                        نوشته اصلی توسط khayamshahbazi نمایش پست ها
                        مودم همراه اول من داشتم سیم کارت ایرانسل و سیم کارت همراه اول جواب میده.کارشم خوبه.
                        نوشته اصلی توسط PCMFund نمایش پست ها
                        من یه مودم گرفتم از شرکت تله کام ، چیز توپی بود ! 130 تومان حدود شش هفت ماه پیش...

                        یه بنده خدای از همکلاسی هامون از بی اینترنتی رنج میبرد ما هم رگ آبادانیمون گل گرد گفتی بیا اینم سی تو ! نکه دختر بود ما هم غیرتی نمیخواستیم بره کافی نت ... فضل و بخشش کردیم !
                        نوشته اصلی توسط amirreza6790 نمایش پست ها
                        الان با این وضع دلار خیلی بالا در میآد..من آفلاین ایرانی بعضی وقتا میگرفتم فیلم و برنامه های جدید میگرفتم..

                        الان open sky اکانت آنلاین میده؟؟

                        با سلام خدمت بزرگواران

                        حالا این چزایی که گفتین از کجا بگیریم ممنون میشم راهنمایی کنید
                        یادمان باشد :
                        کسی که روش تحلیلی خود را به فروش می رساند، در واقع شکست های خود را به فروش می رساند.

                        نظر


                        • م ا ه و ا ره!!!!!!!!!!!!! ما نداریما تو خونه همسایمون م اه و ا ر ه داره میریم میبینیم

                          یه کارت دی وی بی میخری ریسیو از بالا میگیری سند رو از دایل آپ یا ایرانسل یا همراه اول...

                          تو نت یه سرچ بزن خرید دی وی بی...یا اینترنت استغفرا... م ا ه و ا ر ه ایی!
                          بزرگترین لذت در زندگی ام انجام دادن کاری ست که دیگران گفتند تو نمی توانی ..... ! رومن پولانسکی

                          نظر


                          • نوشته اصلی توسط rahjoo نمایش پست ها

                            وقتی پشت سر پدرت از پله ها میای پایین و میبینی چقدر آهسته میره ، میفهمی پیر شده !
                            وقتی داره صورتش رو اصلاح میکنه و دستش میلرزه ، میفهمی پیر شده !
                            وقتی بعد غذا یه مشت دارو میخوره ، میفهمی چقدر درد داره اما هیچ چی نمیگه...
                            و وقتی میفهمی نصف موهای سفیدش به خاطر غصه های تو هستش ، دلت میخواد بمیری

                            وقتی میرم میبینم پدرم 40 روز رو تخت icu هست دیونه میشم..چقدر جای خالیشو حس میکنم..برای سلامتی همه دعا کنید برای سلامتی پدره بنده هم همچنین...

                            التماس دعا..
                            بزرگترین لذت در زندگی ام انجام دادن کاری ست که دیگران گفتند تو نمی توانی ..... ! رومن پولانسکی

                            نظر


                            • از نامه های بابالنگ دراز به جودی ابوت

                              جودی! کاملا با تو موافق هستم که عده ای از مردم هرگز زندگی نمی کنند و زندگی را یک مسابقه دو می دانند و می خواهند هرچه زودتر به هدفی که در افق دوردست است دست یابند و متوجه نمی شوند که آن قدرخسته شده اند که شاید نتوانند به مقصد برسند و اگرهم برسند ناگهان خود را در پایان خط می بینند. درحالی که نه به مسیر توجه داشته اند و نه لذتی از آن برده اند.

                              دیر یا زود آدم پیر و خسته می شود درحالی که از اطراف خود غافل بوده است. آن وقت دیگر رسیدن به آرزوها و اهداف هم برایش بی تفاوت می شود و فقط او می ماند و یک خستگی بی لذت و فرصت و زمانی که ازدست رفته و به دست نخواهد آمد. ...

                              جودی عزیزم! درست است، ما به اندازه خاطرات خوشی که از دیگران داریم آنها را دوست داریم و به آنها وابسته می شویم.

                              هرچه خاطرات خوشمان از شخصی بیشتر باشد علاقه و وابستگی ما بیشتر می شود.

                              پس هرکسی را بیشتر دوست داریم و می خواهیم که بیشتردوستمان بدارد باید برایش خاطرات خوش زیادی بسازیم تا بتوانیم در دلش ثبت شویم.

                              دوستدارتو : بابالنگ دراز

                              نظر


                              • نوشته اصلی توسط amirreza6790 نمایش پست ها
                                وقتی میرم میبینم پدرم 40 روز رو تخت icu هست دیونه میشم..چقدر جای خالیشو حس میکنم..برای سلامتی همه دعا کنید برای سلامتی پدره بنده هم همچنین...

                                التماس دعا..

                                یا مَنِ اِسمُهُ دَواء و ذِکرُهُ شفاء یا مَن یَجعَلُ الشَّفاءَ فیما یَشاءُ مِنَ الاشیاء

                                صل علی محمد و ال محمد واجعَل شَفائی مِن هذا الدّاء فِی اسمُکَ هذا

                                امیر رضا جان اگه لایق باشم دعا میکنم


                                نظر

                                پردازش ...
                                X